English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (8 milliseconds)
English Persian
pecuniary جریمه دار
Search result with all words
surcharge نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharge بعنوان جریمه گرفتن
surcharges نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharges بعنوان جریمه گرفتن
penalties تاوان جریمه
penalties جریمه
penalty تاوان جریمه
penalty جریمه
contempt در CLممکن است این جرم به وسیله جریمه یا زندان یا هردو کیفر داده شود اهانت
fine جریمه
fine جریمه کردن
fine جریمه گرفتن از صاف کردن
fined جریمه
fined جریمه کردن
fined جریمه گرفتن از صاف کردن
finest جریمه
finest جریمه کردن
finest جریمه گرفتن از صاف کردن
forfeit جریمه
forfeit جریمه دادن
forfeit بطور جریمه یاتاوان گرفتن
forfeit جریمه کردن
forfeited جریمه
forfeited جریمه دادن
forfeited بطور جریمه یاتاوان گرفتن
forfeited جریمه کردن
forfeiting جریمه
forfeiting جریمه دادن
forfeiting بطور جریمه یاتاوان گرفتن
forfeiting جریمه کردن
forfeits جریمه
forfeits جریمه دادن
forfeits بطور جریمه یاتاوان گرفتن
forfeits جریمه کردن
assess جریمه کردن ارزیابی
assessed جریمه کردن ارزیابی
assesses جریمه کردن ارزیابی
assessing جریمه کردن ارزیابی
penalised جریمه کردن
penalised کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalises جریمه کردن
penalises کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalising جریمه کردن
penalising کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalize جریمه کردن
penalize کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalized جریمه کردن
penalized کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalizes جریمه کردن
penalizes کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalizing جریمه کردن
penalizing کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
purging غرامت دادن جریمه دادن
penalty clause ماده یا بند جریمه
penalty clauses ماده یا بند جریمه
sanction مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioned مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioning مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctions مجوز جریمه ضمانت اجرا
surtax جریمه مالیاتی
forfeiture جریمه
amerceable قابل جریمه
amercement جریمه
backwardation جریمه دیرکرد
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
demurrage جریمه تاخیر
finable جریمه بردار
finable جریمه دار محکوم بدادن جریمه سزاوارجریمه
forfeitable مستوجب جریمه
forfoitable جریمه بردار
liable to fine مشمول جریمه
liquidated damages پرداختن جریمه جهت فسخ قرارداد
misconduct penalty جریمه 01 دقیقه اخراج
mulct جریمه
mulct عیب جریمه کردن
mulct جریمه دادن
purging a contempt of court جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
response cost جریمه
sconce جریمه
sconce جریمه کردن
scot ant lot جریمه یامالیات دسته جمعی
they mulcted him او را جریمه کردند
I went scot - free . خیلی مفت دررفتم ( بدون جریمه یا تنبیه)
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
to forfeit something چیزی را بعنوان جریمه از دست دادن
to lose something چیزی را بعنوان جریمه از دست دادن
to forfeit something مال کسی را بعنوان جریمه ضبط کردن
to lose something مال کسی را بعنوان جریمه ضبط کردن
to get off cheaply بدون جریمه سنگین رها یافتن
to get off easy بدون جریمه سنگین رها یافتن
to get off lightly بدون جریمه سنگین رها یافتن
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com