English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (4 milliseconds)
English Persian
constituent جزء متشکله
constituents جزء متشکله
Search result with all words
mechanism اجزاء متشکله چیزی
mechanisms اجزاء متشکله چیزی
cracking شکستن هیدروکربورهای متشکله نفت خام و تبدیل ان به هیدروکربورهای سبکتر
precursor ماده متشکله جسم جدید
precursors ماده متشکله جسم جدید
constituent ماده متشکله
constituents ماده متشکله
aeolian soil خاکی که از مواد متشکله باد تشکیل یافته است
constituent elements of crime عناصر متشکله جرم
dendrochronology دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
federal government دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
kame تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
kaolin خاک رس سفید رنگ که ماده اصلی متشکله ان سیلیکات الومینیم هیدراته است
particularism اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
qualitative analysis تجزیه جهت تشخیص اجزا متشکله ماده یا مخلوطی
teratoma تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com