Dictiornary-Farsi | جزیی ناچیز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 182 (9 milliseconds)

English	Persian
mean	جزیی ناچیز
meaner	جزیی ناچیز
meanest	جزیی ناچیز


Other Matches

tincture	اثر جزیی رنگ جزیی
tinctures	اثر جزیی رنگ جزیی
triples	سه جزیی
trivial	جزیی
vain	جزیی
minor	جزیی
triplet	سه جزیی
smaller	جزیی
small	جزیی
tripartite	سه جزیی
smallest	جزیی
partial	جزیی
triple	سه جزیی
tripling	سه جزیی
tripled	سه جزیی
Apart of the whole.	جزیی از کل
trimerous	سه جزیی
trifler	جزیی
two bit	جزیی
triplex	سه جزیی
triploid	سه جزیی
two-bit	جزیی
trifid	سه جزیی
triaxial	سه جزیی
mean	جزیی
meanest	جزیی
meaner	جزیی
tinge	رنگ جزیی
tinctures	طعم جزیی
tincture	طعم جزیی
trifles	چیز جزیی
tinges	رنگ جزیی
single component gases	گازهای تک جزیی
tetrastichous	چهار جزیی
tetramerous	چهار جزیی
tinct	اثریارنگ جزیی
practical entropy	انتروپی جزیی
partial volume	حجم جزیی
partial view	نمای جزیی
partial pressure	فشار جزیی
partial mobilization	بسیج جزیی
partial ionization	یونش جزیی
partial charge	بار جزیی
part plan	نقشه جزیی
one component system	سیستم یک جزیی
liquation	گداز جزیی
duplicity theory	نظریه دو جزیی
partial loss	خسارت جزیی
component drawing	رسم جزیی
trifle	چیز جزیی
internal discharge	تخلیه جزیی داخلی
multicomponent system	سیستم چند جزیی
work unit	یک قسمت جزیی از کار
partial derivative	مشتق جزیی [ریاضی]
whisk	حرکت سریع و جزیی
avocation	کار جزیی مشغولیت
whisked	حرکت سریع و جزیی
whisking	حرکت سریع و جزیی
whisks	حرکت سریع و جزیی
law of partial pressure	قانون فشارهای جزیی
partial ionioc character	خصلت جزیی یونی
partial differential equation	معادله دیفرانسیل جزیی
partial molar properties	خواص جزیی مولی
partial molar volume	حجم جزیی مولی
partial	غرض الود جزیی
negligible	ناچیز
pelting	ناچیز
poorer	ناچیز
piddling	ناچیز
piffle	ناچیز
picayubnish	ناچیز
small-time	ناچیز
fiddling	ناچیز
trivia	ناچیز
straw	ناچیز
nugatory	ناچیز
runty	ناچیز
poorest	ناچیز
picayune	ناچیز
peppercorns	ناچیز
poor	ناچیز
peppercorn	ناچیز
straws	ناچیز
inappreciable	ناچیز
vain	ناچیز
trifling	ناچیز
potty	ناچیز
meanest	ناچیز
inconsiderable	ناچیز
peddling	ناچیز
potties	ناچیز
trifle	ناچیز
scrimp	ناچیز
small time	ناچیز
of no account	ناچیز
meagre	ناچیز
trivial	ناچیز
insignificant	ناچیز
sparing	ناچیز
hairsplitting	ناچیز
small change	ناچیز
meager	ناچیز
meaner	ناچیز
inconsequential	ناچیز
trifles	ناچیز
mean	ناچیز
micrometer scale	طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
minor sort	مرتب سازی جزیی جورسازی فرعی
This is only a slight difference.	این فقط یک اختلاف جزیی است
trivialization	ناچیز شماری
teeny	کوچک ناچیز
stramineous	سبک ناچیز
pint sized	ناچیز کوچک
teeniest	کوچک ناچیز
to think little of	ناچیز شمردن
to snap one;s fingers at	ناچیز شمردن
to make a push at	ناچیز شمردن
to set at nought	ناچیز شمردن
teenier	کوچک ناچیز
quiddity	جوهر ناچیز
pin money	مبلغ ناچیز
think nothing of	ناچیز شمردن
slightest	ناچیز شماری
slighting	مقدار ناچیز
worthless	ناچیز و بی قیمت
cheapened	ناچیز شمردن
little	ناچیز جزئی
tinier	کوچک ناچیز
chicken feed	مبلغ ناچیز
tiniest	کوچک ناچیز
pint-size	خرد ناچیز
slighting	ناچیز شماری
slights	مقدار ناچیز
pint size	خرد ناچیز
slights	ناچیز شماری
cheapen	ناچیز شمردن
cheapening	ناچیز شمردن
slightest	مقدار ناچیز
slighter	ناچیز شماری
inappreciable	ناچیز بی بها
underestimated	ناچیز پنداشتن
underestimates	ناچیز پنداشتن
opusculum	اثرادبی ناچیز
underestimate	ناچیز پنداشتن
misprize	ناچیز شمردن
slight	ناچیز شماری
slight	مقدار ناچیز
underestimating	ناچیز پنداشتن
make nothing of	ناچیز شمردن
tiny	کوچک ناچیز
slighted	مقدار ناچیز
invalued	بی بها ناچیز
slighted	ناچیز شماری
slighter	مقدار ناچیز
cheapens	ناچیز شمردن
trace	مقدار ناچیز ترسیم
sour grapes mechanism	مکانیسم ناچیز انگاری
traced	مقدار ناچیز ترسیم
traces	مقدار ناچیز ترسیم
vilipend	ناچیز شمردن تحقیرکردن
self effacement	ناچیز شماری خود
to thinks scorn of	ناچیز یا حقیر شمردن
inconseqential	غیر مهم ناچیز
tenantable repair	تعمیراتی که بر عهده مستاجراست تعمیرات جزیی عین مستاجره
gear cluster	مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
to make noyhing of	ناچیز شمردن اهمیت ندادن
underrated	ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrates	ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrate	ناچیز شمردن دست کم گرفتن
it is immaterial	ناچیز است اهمیت ندارد
underrating	ناچیز شمردن دست کم گرفتن
insignificantly	بطور ناچیز بدون داشتن معنی
sags	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sag	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
carbon tracking	باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
underestimation	سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
poorly	بطور ناچیز بطور غیر کافی
coarse setting	تنظیمات دقیق دوربین یازاویه یاب بستن تنظیمات جزیی به زاویه یاب