English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
perquisition جستجوی کامل
pervestigation جستجوی کامل
Search result with all words
search and replace جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
Other Matches
to prospect for gold جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
full mobilization تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
completed case جعبه کامل خشاب کامل
full annealing بازپخت کامل تاباندن کامل
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
in search of در جستجوی
after در جستجوی
binary chop جستجوی دودویی
area search جستجوی دامنهای
fibonacci search جستجوی فیبوناچی
dichotomizing search جستجوی دوقسمتی
dichotomizing search جستجوی دو حالته
dichotomizing search جستجوی دورستهای
binary search جستجوی دوتایی
area search جستجوی ناحیه
chaining search جستجوی زنجیرهای
backward search جستجوی پسرو
area search جستجوی ناحیهای
binary search جستجوی دودوئی
linear search جستجوی خطی
head seek time زمان جستجوی هد
global search جستجوی سراسری
sequential search جستجوی ترتیبی
table look up جستجوی جدول
the search of جستجوی چیزی
rummage out با جستجوی زیاد در اوردن
parallel search storage انباره جستجوی موازی
multifile search جستجوی چند پروندهای
optimum tree search جستجوی بهینه درخت
herborize جستجوی گیاه کردن
full text searching جستجوی تمام متن
rummage up با جستجوی زیاد در اوردن
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
hits جستجوی موفق در پایگاه داده
to rummage out با جستجوی زیاد پیدا کردن
hit جستجوی موفق در پایگاه داده
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
hunting فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
to seek a position جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough بطور کامل کامل
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
searchingly جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searched جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searched جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
retrospective search جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
searches جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searchingly جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
binary look up روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
chaining جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
list لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
viewing جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewed جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
view جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
views جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
false فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
job to job transition فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
canvassing جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
stop لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
wild card character نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
stopping لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
right of حق جستجوی کشتی بی طرف از طرف دولت متحارب
surf جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
utility برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
exact کامل
echaustive کامل
in a entireness of state کامل
empennage دم کامل
main کامل
exacted کامل
complete کامل
unabridged کامل
full کامل
of ripe years کامل
total کامل
exacts کامل
totaled کامل
totaling کامل
totalled کامل
totalling کامل
unqualified کامل
unmitigated کامل
all-out کامل
self-contained کامل
full-fledged کامل
full fledged کامل
absolute کامل
perfects کامل
semibreves نت کامل
semibreve نت کامل
fullest کامل
perfect کامل
entire کامل
perfected کامل
absolutes کامل
wall-to-wall کامل
plenaries کامل
perfecting کامل
largest کامل
larger کامل
completed کامل
large کامل
searching کامل
plenary کامل
starkly کامل
starkest کامل
starker کامل
stark کامل
saturation کامل
completing کامل
totals کامل
completes کامل
completely specified با تعیین کامل
integer عدد کامل
changeovers دگرگونی کامل
hohlraum تابشگر کامل
blackbody تابشگر کامل
utmost good faith با صداقت کامل
complementary color رنگ کامل
complete ditch گود کامل
willie waught یک جرعه کامل
conversancy اگاهی کامل
conversance اشنایی کامل
conversance اگاهی کامل
comprehensive insurance بیمه کامل
completeness check تطبیق کامل
changeover دگرگونی کامل
complete substitution جانشین کامل
complete sound فشنگ کامل
complete inventory موجودی کامل
complete graph گراف کامل
complete ditch گودبرداری کامل
conversancy اشنایی کامل
U-turn دور کامل
U-turns دور کامل
hot امادگی کامل
absolutes کامل قطعی
absolute کامل قطعی
in the minutest detail <idiom> مو به مو [با جزییات کامل]
rounded <adj.> کامل و متعادل
total costs هزینه کامل
overall costs هزینه کامل
hotter امادگی کامل
hottest امادگی کامل
hale and hearty <idiom> درسلامتی کامل
to the hilt <idiom> به طور کامل
perfect monopoly انحصار کامل
inside and out <idiom> به طور کامل
into thin air <idiom> بطور کامل
amain باسرعت کامل
almightiness قدرت کامل
all in price بهای کامل
clamps بست کامل
clamping بست کامل
clamped بست کامل
clamp بست کامل
to the bone <idiom> به طور کامل
orbicular مدور کامل
hip and thigh بطور کامل
perfect radiator تابنده کامل
perfect score امتیاز کامل
full word کلمه کامل
perfect tense ماضی کامل
full step گام کامل
full step یک قدم کامل
present perfect tense ماضی کامل
full speed سرعت کامل
full section برش کامل
perfecting bail competition رقابت کامل
full production تولید کامل
full mobilization بسیج کامل
full load فرفیت کامل
full load بار کامل
hunky dory بارضایت کامل
ideal dielectric عایق کامل
ideal radiator تابشگر کامل
pappus حقه کامل گل
partitur قطعه کامل
partitura قطعه کامل
payment in full پرداخت کامل
perfect competition رقابت کامل
total system سیستم کامل
mature system سیستم کامل
perfect fluid سیال کامل
low tide or water جزر کامل
perfect gas گاز کامل
perfect information اطلاعات کامل
perfect liquid نقدینه کامل
perfect market بازار کامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com