English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
Other Matches
fibonacci series دنباله فیبو ناجی
saviours ناجی
saviour ناجی
savior ناجی
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
searchingly روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
backwards جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
rummage جستجو
rummaged جستجو
rummages جستجو
rummaging جستجو
probes جستجو
investigations جستجو
right of search حق جستجو
inquisition جستجو
hunt جستجو
on the lurk در جستجو
hunted جستجو
search جستجو
hunts جستجو
look up جستجو
quest جستجو
searches جستجو
seeks جستجو
seeking جستجو
searched جستجو
searchingly جستجو
seek جستجو
probe جستجو
probed جستجو
quests جستجو
investigation جستجو
prowling جستجو
queried جستجو
prowled جستجو
queries جستجو
query جستجو
querying جستجو
prowls جستجو
inquisitions جستجو
prowl جستجو
researching جستجو
database جستجو
researches جستجو
researched جستجو
databases جستجو
research جستجو
to search جستجو کردن
scoured جستجو کردن
searches جستجو کردن
searcher جستجو کننده
search results نتایج جستجو
to browse through جستجو کردن
searching time زمان جستجو
to rummage جستجو کردن
search جستجو کردن
searched جستجو کردن
searchingly جستجو کردن
track down <idiom> جستجو کردن
hunt up جستجو کردن
to hunt up جستجو کردن
hunt out با جستجو یافتن
mouser جستجو کننده
searchless بدون جستجو
searchable قابل جستجو
search string رشته جستجو
search memory حافظه جستجو
seach جستجو کردن
search and replace جستجو و جایگزینی
search cycle چرخه جستجو
hunt for جستجو کردن
hunt after جستجو کردن
to search after جستجو کردن
to smell about جستجو کردن
to scratch about جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
snook جستجو کردن
seeker جستجو کننده
searchers جستجو کننده
corrective maintenance عمل جستجو
disquisition تحقیق جستجو
quester جستجو کننده
search key کلید جستجو
seeds جستجو کردن
ransacked جستجو کردن
ransack جستجو کردن
seed جستجو کردن
elimination در حین جستجو
search result نتیجه جستجو
seek جستجو کردن
seeks جستجو کردن
surveillance جستجو کردن
seeking جستجو کردن
ransacking جستجو کردن
ransacks جستجو کردن
mouse جستجو کردن
mouses جستجو کردن
scours جستجو کردن
scour جستجو کردن
tracer طراح جستجو کننده
traceable جستجو کردنی یافتنی
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
total search result مجموع نتیجه جستجو
to make r. after something چیزی را جستجو کردن
had searched اگر جستجو میکردید
average seek time مدت متوسط جستجو
snooker بوکش جستجو کننده
to hunt out جستجو کردن ویافتن
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
seek جستجو برای یافتن
go through <idiom> جستجو وکنکاش کردن
to grub جستجو کردن [برای]
to grub about جستجو کردن [برای]
tracers طراح جستجو کننده
to sift through something با زیر و رو جستجو کردن
search results نتیجه های جستجو
wild goose chase <idiom> ناامیدانه جستجو کردن
seeking جستجو برای یافتن
to search گشتن [جستجو کردن]
seeks جستجو برای یافتن
to prospect [for] جستجو کردن [برای]
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
occultist جستجو کننده علوم پوشیده
grub زمین کندن جستجو کردن
searched جستجو برای یک موضوع داده
grubbed زمین کندن جستجو کردن
grubs زمین کندن جستجو کردن
search جستجو برای یک موضوع داده
searches جستجو برای یک موضوع داده
searchingly جستجو برای یک موضوع داده
to dig up با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
They searched the whole town . تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
omission factor تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
inscrutably چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
to seek somebody out جستجو برای پیدا کردن کسی
to seek a remedy for something چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
factor در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
factors در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
dichotomizing search روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
areas جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
globally تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
case sensitive search جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
global تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
trapdoor روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoors روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
orbiting در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
snoop بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
to frisk [a person] دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
snoops بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
disjunctive search جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
searches فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
retrieval عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
Shockwave سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
browser برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
case تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
search نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searches نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searched نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searchingly نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
conversion tables جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
random access فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
translation tables جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
backward جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
relational database management system پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
inspect جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected جستجو کردن بررسی کردن کنترل
documenting عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com