English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
search and replace جستجو و جایگزینی
Search result with all words
global تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
globally تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
Other Matches
replacement demand نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
searches روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
backwards جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
lodgement جایگزینی
replacement جایگزینی
lodgment جایگزینی
replacements جایگزینی
embedment جایگزینی
situation جایگزینی وضع
trade off رابطه جایگزینی
trade-off رابطه جایگزینی
trade-offs رابطه جایگزینی
filler personnel افراد جایگزینی
situations جایگزینی وضع
replacement part قطعه جایگزینی
replaceable parameter پارامتر جایگزینی
replacement theory نظریه جایگزینی
font subsitution جایگزینی فونت
replacements جایگزینی نفرات
replacement cost هزینه جایگزینی
assignment statement جمله جایگزینی
replacement جایگزینی نفرات
assignment operator عملگر جایگزینی
replacement capital سرمایه جایگزینی
loss replacement جایگزینی تلفات و ضایعات
replacement factor ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
bulk replacement storage سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
print تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
printed تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
prints تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
search and replace جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
zero supperssion موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
exhaustable resources منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
probed جستجو
seek جستجو
researching جستجو
queried جستجو
rummaging جستجو
rummages جستجو
rummaged جستجو
rummage جستجو
searches جستجو
queries جستجو
searched جستجو
probe جستجو
search جستجو
database جستجو
databases جستجو
research جستجو
researched جستجو
hunted جستجو
seeks جستجو
researches جستجو
probes جستجو
right of search حق جستجو
seeking جستجو
query جستجو
inquisitions جستجو
hunts جستجو
prowl جستجو
prowled جستجو
prowling جستجو
hunt جستجو
prowls جستجو
on the lurk در جستجو
investigation جستجو
quest جستجو
quests جستجو
inquisition جستجو
look up جستجو
investigations جستجو
querying جستجو
searchingly جستجو
search key کلید جستجو
search memory حافظه جستجو
search cycle چرخه جستجو
hunt for جستجو کردن
ransacking جستجو کردن
searches جستجو کردن
searchers جستجو کننده
searchingly جستجو کردن
searched جستجو کردن
mouser جستجو کننده
search جستجو کردن
hunt out با جستجو یافتن
corrective maintenance عمل جستجو
disquisition تحقیق جستجو
hunt after جستجو کردن
to hunt up جستجو کردن
searcher جستجو کننده
hunt up جستجو کردن
quester جستجو کننده
seach جستجو کردن
search string رشته جستجو
to search after جستجو کردن
to search جستجو کردن
elimination در حین جستجو
ransack جستجو کردن
ransacked جستجو کردن
ransacks جستجو کردن
track down <idiom> جستجو کردن
mouse جستجو کردن
search result نتیجه جستجو
to rummage جستجو کردن
surveillance جستجو کردن
to browse through جستجو کردن
searchless بدون جستجو
search results نتایج جستجو
mouses جستجو کردن
seeking جستجو کردن
scours جستجو کردن
snook جستجو کردن
seeks جستجو کردن
scoured جستجو کردن
searchable قابل جستجو
searching time زمان جستجو
seeds جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
seed جستجو کردن
to smell about جستجو کردن
to scratch about جستجو کردن
seeker جستجو کننده
scour جستجو کردن
seek جستجو کردن
had searched اگر جستجو میکردید
to prospect [for] جستجو کردن [برای]
to make r. after something چیزی را جستجو کردن
to sift through something با زیر و رو جستجو کردن
total search result مجموع نتیجه جستجو
go through <idiom> جستجو وکنکاش کردن
to hunt out جستجو کردن ویافتن
tracer طراح جستجو کننده
to search گشتن [جستجو کردن]
search results نتیجه های جستجو
wild goose chase <idiom> ناامیدانه جستجو کردن
to grub جستجو کردن [برای]
to grub about جستجو کردن [برای]
traceable جستجو کردنی یافتنی
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
snooker بوکش جستجو کننده
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
seek جستجو برای یافتن
seeking جستجو برای یافتن
average seek time مدت متوسط جستجو
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
tracers طراح جستجو کننده
seeks جستجو برای یافتن
grub زمین کندن جستجو کردن
searchingly جستجو برای یک موضوع داده
searches جستجو برای یک موضوع داده
searched جستجو برای یک موضوع داده
search جستجو برای یک موضوع داده
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
grubbed زمین کندن جستجو کردن
occultist جستجو کننده علوم پوشیده
grubs زمین کندن جستجو کردن
They searched the whole town . تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
to seek somebody out جستجو برای پیدا کردن کسی
inscrutably چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
to dig up با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
omission factor تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
to seek a remedy for something چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
areas جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
factor در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
dichotomizing search روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
factors در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
case sensitive search جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
trapdoors روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
snooped بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
searched فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
orbiting در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
disjunctive search جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
searchingly فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
snoop بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com