Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (17 milliseconds)
English
Persian
searcher
جستجو کننده
searchers
جستجو کننده
mouser
جستجو کننده
quester
جستجو کننده
seeker
جستجو کننده
Search result with all words
tracer
طراح جستجو کننده
tracers
طراح جستجو کننده
snoop
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooker
بوکش جستجو کننده
occultist
جستجو کننده علوم پوشیده
Other Matches
linear
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
backwards
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributes
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
researches
جستجو
inquisition
جستجو
seeks
جستجو
searchingly
جستجو
on the lurk
در جستجو
rummage
جستجو
rummaged
جستجو
query
جستجو
rummages
جستجو
quest
جستجو
prowl
جستجو
prowled
جستجو
queried
جستجو
search
جستجو
researched
جستجو
research
جستجو
searched
جستجو
researching
جستجو
seek
جستجو
searches
جستجو
rummaging
جستجو
querying
جستجو
seeking
جستجو
prowling
جستجو
prowls
جستجو
databases
جستجو
look up
جستجو
hunts
جستجو
probe
جستجو
probed
جستجو
probes
جستجو
right of search
حق جستجو
investigation
جستجو
investigations
جستجو
database
جستجو
hunted
جستجو
inquisitions
جستجو
quests
جستجو
hunt
جستجو
queries
جستجو
search memory
حافظه جستجو
searching time
زمان جستجو
search key
کلید جستجو
search
جستجو کردن
to scratch about
جستجو کردن
to feel after any thing
جستجو کردن
search string
رشته جستجو
searchable
قابل جستجو
corrective maintenance
عمل جستجو
searchless
بدون جستجو
disquisition
تحقیق جستجو
snook
جستجو کردن
search cycle
چرخه جستجو
search and replace
جستجو و جایگزینی
seach
جستجو کردن
ransack
جستجو کردن
search results
نتایج جستجو
searchingly
جستجو کردن
surveillance
جستجو کردن
ransacks
جستجو کردن
mouses
جستجو کردن
mouse
جستجو کردن
search result
نتیجه جستجو
to search
جستجو کردن
searched
جستجو کردن
elimination
در حین جستجو
track down
<idiom>
جستجو کردن
ransacked
جستجو کردن
searches
جستجو کردن
ransacking
جستجو کردن
to smell about
جستجو کردن
to browse through
جستجو کردن
hunt out
با جستجو یافتن
to search after
جستجو کردن
to hunt up
جستجو کردن
seeds
جستجو کردن
seed
جستجو کردن
hunt for
جستجو کردن
seeks
جستجو کردن
hunt after
جستجو کردن
seek
جستجو کردن
seeking
جستجو کردن
scours
جستجو کردن
hunt up
جستجو کردن
to rummage
جستجو کردن
scour
جستجو کردن
scoured
جستجو کردن
to grub about
جستجو کردن
[برای]
to grub
جستجو کردن
[برای]
seeking
جستجو برای یافتن
total search result
مجموع نتیجه جستجو
to make r. after something
چیزی را جستجو کردن
average seek time
مدت متوسط جستجو
seek
جستجو برای یافتن
to hunt out
جستجو کردن ویافتن
to sift through something
با زیر و رو جستجو کردن
fibonacci search
جستجو فیبو ناجی
wild goose chase
<idiom>
ناامیدانه جستجو کردن
search results
نتیجه های جستجو
go through
<idiom>
جستجو وکنکاش کردن
had searched
اگر جستجو میکردید
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
global search and replace
جستجو و جایگزینی سراسری
HTTPD
تصدیق و جستجو باشد
to search
گشتن
[جستجو کردن]
seeks
جستجو برای یافتن
traceable
جستجو کردنی یافتنی
to prospect
[for]
جستجو کردن
[برای]
searchingly
جستجو برای یک موضوع داده
search and clear
جستجو و پاک کردن دشمن
searches
جستجو برای یک موضوع داده
search
جستجو برای یک موضوع داده
grubs
زمین کندن جستجو کردن
grub
زمین کندن جستجو کردن
grubbed
زمین کندن جستجو کردن
searched
جستجو برای یک موضوع داده
to dig up
با به هم زدن
[جستجو کردن]
از خاک در آوردن
to seek somebody out
جستجو برای پیدا کردن کسی
inscrutably
چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
omission factor
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
They searched the whole town .
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
browse
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browsed
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browses
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
match
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
to seek a remedy for something
چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
scavenging
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
matches
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
head-hunting
<idiom>
جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
factor
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
dichotomizing search
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
factors
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
area
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
areas
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
seeking
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seek
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
globally
تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
case sensitive search
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
global
تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
occidentalist
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
WAIS
سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
trapdoor
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoors
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
searchingly
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
to frisk
[a person]
دست روی بدن کسی کشیدن
[در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
orbiting
در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
hunter killer
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
browser
برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
retrieval
عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
Shockwave
سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
case
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
searches
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searchingly
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searched
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
random access
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
conversion tables
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
translation tables
جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com