Total search result: 301 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
primary body |
جسم اولیه |
|
|
Search result with all words |
|
accelerator |
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است |
accelerators |
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست |
basic |
اولیه |
basics |
اولیه |
menu |
لیستی از انتخابهای اولیه موجود |
menus |
لیستی از انتخابهای اولیه موجود |
copied |
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS |
copies |
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS |
copy |
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS |
copying |
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS |
original |
نسخه اولیه |
originals |
نسخه اولیه |
machine |
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند |
machined |
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند |
machines |
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند |
prime |
نخستین اولیه |
primed |
نخستین اولیه |
primes |
نخستین اولیه |
layout |
طرح اولیه |
layouts |
طرح اولیه |
central |
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل |
raw |
اولیه |
integral |
تابع اولیه |
velocities |
سرعت اولیه |
velocity |
سرعت اولیه |
parent |
یکان اولیه |
primer |
مبادی اولیه بتونه |
primer |
وابسته بدوران بشر اولیه |
primers |
مبادی اولیه بتونه |
primers |
وابسته بدوران بشر اولیه |
mulch |
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود |
mulches |
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود |
read |
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
read |
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
reads |
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
reads |
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
deterministic |
نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد |
recoveries |
برگشت به حالت اولیه |
recovery |
برگشت به حالت اولیه |
bin |
مخزن مواد اولیه |
bins |
مخزن مواد اولیه |
compression |
نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند |
prototype |
نمونه اصلی شکل اولیه |
prototype |
نمونه اولیه |
prototype |
مدل نمونه اولیه |
prototype |
طرح اولیه یک وسیله |
prototypes |
نمونه اصلی شکل اولیه |
prototypes |
نمونه اولیه |
prototypes |
مدل نمونه اولیه |
prototypes |
طرح اولیه یک وسیله |
catch |
نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن |
archetype |
نمونه اولیه |
archetypes |
نمونه اولیه |
spadework |
زحمات اولیه کار |
head |
عناصر اولیه ستون |
auto |
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند |
auto |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
autos |
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند |
autos |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
bunker |
مخزن مواد اولیه |
bunkers |
مخزن مواد اولیه |
analysis |
مشتق وتابع اولیه |
blueprint |
طرح اولیه |
blueprints |
طرح اولیه |
stock |
ذخیره اولیه |
stock |
ماده اولیه |
stocked |
ذخیره اولیه |
stocked |
ماده اولیه |
loop |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
looped |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
loops |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
dispersion |
اولیه |
inventory |
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی |
drum |
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر |
drummed |
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر |
reinstate |
از نو به مقام اولیه خود رساندن |
reinstated |
از نو به مقام اولیه خود رساندن |
reinstates |
از نو به مقام اولیه خود رساندن |
reinstating |
از نو به مقام اولیه خود رساندن |
rehabilitate |
دارای امتیازات اولیه کردن |
rehabilitated |
دارای امتیازات اولیه کردن |
rehabilitates |
دارای امتیازات اولیه کردن |
rehabilitating |
دارای امتیازات اولیه کردن |
integrate |
یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط |
integrates |
یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط |
integrating |
یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط |
reset |
برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه |
reset |
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد |
reset |
تنظیم ثبات یا شمارنده دروضعیت اولیه اش |
reset |
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند |
resets |
برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه |
resets |
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد |
resets |
تنظیم ثبات یا شمارنده دروضعیت اولیه اش |
resets |
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند |
initial |
اولیه |
initial |
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه |
initialed |
اولیه |
initialed |
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه |
initialing |
اولیه |
initialing |
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه |
Other Matches |
|
Ideal City |
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه] |
basic communication |
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه |
basic data |
دادههای اولیه عناصر اولیه |
restoration |
احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.] |
basic issue list |
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار |
dogmatic marxism |
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند |
initialled |
اولیه |
primeval |
اولیه |
first generation |
اولیه |
primary |
اولیه |
rudimentary |
اولیه |
initials |
اولیه |
preliminaries |
اولیه |
fundamental |
اولیه |
primal |
اولیه |
preliminary |
اولیه |
elementary |
اولیه |
early |
اولیه |
primitive |
اولیه |
initialling |
اولیه |
earliest |
اولیه |
basic standard |
استاندارد اولیه |
basic branch |
رسته اولیه |
basic size |
اندازه اولیه |
base loading |
بار اولیه |
primary center |
مرکز اولیه |
input speed |
سرعت اولیه |
input transformer |
ترانسفورماتور اولیه |
initial speed |
سرعت اولیه |
basic data |
اطلاعات اولیه |
raw materials |
مواد اولیه |
primary emission |
صدور اولیه |
primary cognizance |
شناختهای اولیه |
basic speed |
سرعت اولیه |
basic requisition number |
درخواست اولیه |
input electrode |
الکترود اولیه |
primary electron |
الکترون اولیه |
primary products |
محصولات اولیه |
input capacitor |
خازن اولیه |
embryonic |
نارس اولیه |
primary inputs |
نهادههای اولیه |
primary standard |
استاندارد اولیه |
base rate |
ارزش اولیه |
primary inputs |
دادههای اولیه |
stuffs |
ماده اولیه |
stuffed |
ماده اولیه |
stuff |
ماده اولیه |
base rates |
ارزش اولیه |
primary industries |
صنایع اولیه |
Aborigine |
ساکن اولیه |
input information |
اطلاعات اولیه |
initialize |
مقداردهی اولیه |
initial velocity |
سرعت اولیه |
input signal |
سیگنال اولیه |
initial value |
مقدار اولیه |
input stage |
طبقه اولیه |
initial strength |
استحکام اولیه |
input tape |
نوار اولیه |
initial reserves |
ذخایر اولیه |
initial point |
نقطه اولیه |
initial mass |
جرم اولیه |
initial level |
سطح اولیه |
input reactance |
راکتانس اولیه |
input admittance |
ادمیتانس اولیه |
input gap |
فاصله اولیه |
input function |
تابع اولیه |
input frequency |
فرکانس اولیه |
input noise |
پارازیت اولیه |
input drift |
رانش اولیه |
input diode |
دیود اولیه |
input data |
دادههای اولیه |
input current |
جریان اولیه |
input coupling |
تزویج اولیه |
input coordinate |
مختصات اولیه |
input circuit |
مدار اولیه |
input capacitance |
فرفیت اولیه |
input attenuation |
دمفونگ اولیه |
input attenuation |
میرائی اولیه |
initial cost |
هزینه اولیه |
first aids |
کمکهای اولیه |
input voltage |
ولتاژ اولیه |
feed stock |
مواد اولیه |
primery voltage |
ولتاژ اولیه |
elementary cell |
پیل اولیه |
drawing key |
طرح اولیه |
cogging train |
مسیر اولیه |
pre assembly |
نصب اولیه |
pre load |
بار اولیه |
pre loading |
بارگیری اولیه |
preliminiary work |
کار اولیه |
prereduction |
کاهش اولیه |
breaking down train |
راه اولیه |
first cause |
علت اولیه |
first cost |
هزینه اولیه |
initial condition |
شرط اولیه |
initial condition |
شرایط اولیه |
opening capital |
سرمایه اولیه |
initial capital |
سرمایه اولیه |
initial acceleration |
شتاب اولیه |
incunabula |
مراحل اولیه |
i.c. |
حالت اولیه |
historical costs |
هزینه اولیه |
input terminal |
ترمینال اولیه |
input time |
زمان اولیه |
input translator |
مترجم اولیه |
first notions |
تصورات اولیه |
input unit |
واحد اولیه |
proto planets |
سیارههای اولیه |
I'll put in the initial outlay , you do the work . |
ما یه اولیه از من کار از تو |
radix |
سرچشمه اولیه |
raw data |
دادههای اولیه |
raw products |
محصولات اولیه |
raw statistics |
امارهای اولیه |
roughed slab |
برامن اولیه |
rudiment |
اولیه ابتدایی |
self aid |
کمکهای اولیه |
scheme |
طرح اولیه |
basic agreement |
توافق اولیه |
frame agreement |
توافق اولیه |
master agreement |
توافق اولیه |
skeleton agreement |
توافق اولیه |
outline agreement |
توافق اولیه |
primery terminal |
ترمینال اولیه |
primary storage |
حافظه اولیه |
primary track |
شیار اولیه |
inputted |
سیگنال اولیه |
input |
سیگنال اولیه |
primery coil |
پیچک اولیه |
inputted |
توان اولیه |
primitive element |
عنصر اولیه |
primery current |
جریان اولیه |
primary structure |
ساختمان اولیه |
primery obligation |
تعهدات اولیه |
input |
توان اولیه |
prime cost |
ارزش اولیه |
prime costs |
هزینههای اولیه |
primitive |
انسان اولیه |
proto galaxy |
کهکشان اولیه |
primogenitors |
اجداد اولیه |
primery battery |
باطری اولیه |
first aid |
کمکهای اولیه |
primeral borth |
ابگوشت اولیه |
priority processing |
پردازش اولیه |
primery citcuit |
مدار اولیه |
primary storage |
انباره اولیه |
primary masses |
نقاط مادی اولیه |
initial approach |
تقرب اولیه هواپیما |
primary storage unit |
واحد انبارش اولیه |
input spectrum |
بیناب یا طیف اولیه |
block-plan |
نقشه اولیه ساختمان |
primary investment |
سرمایه گذاری اولیه |
primary standard grade |
خلوص استاندارد اولیه |
input noise voltage |
ولتاژ پارازیت اولیه |
chemical feedstock |
مواد اولیه شیمیایی |
corpus |
سرمایه اولیه و اصلی |
input data translator |
مترجم دادههای اولیه |
corpuses |
سرمایه اولیه و اصلی |
commodities |
مواد اولیه متاع |
energy feedstock |
مواد اولیه انرژی |
input bias current |
جریان ارام اولیه |
initialization |
فرآیند مقداردهی اولیه |
input resistance |
مقاومت موثر اولیه |
input amplifier |
تقویت کننده اولیه |
initialize |
مقدار اولیه دادن |
input reactance |
مقاومت کور اولیه |
input pair of terminals |
زوج ترمینالهای اولیه |
input impedance |
مقاومت فاهری اولیه |
basic end item |
اقلام اولیه اماد |
base cover |
عکس برداری اولیه |
bar stock |
ماده اولیه مصرفی |
commodity market |
بازار مواد اولیه |
magnetic initial permeability |
قابلیت نفوذ اولیه |
magnetic initial permeability |
پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه |
low impedance input |
ورودی اولیه با امپدانس کم |
basic cover |
عکسبرداری اولیه هوایی |
primery winding |
سیم پیچی اولیه |
primitivism |
اتکا به مبادی اولیه |
base rate earnings |
کسب ارزش اولیه |
bulk material |
مواد اولیه حجیم |
raw material stock |
موجودی مواد اولیه |
prodrome |
علائم اولیه مرض |
basic data |
عناصر تیر اولیه |
commodity |
مواد اولیه متاع |
self aid |
اجرای کمکهای اولیه |
subclass |
بخش اولیه یک طبقه |
buffer stock |
مواد اولیه ذخیره |
ultimate truths |
حقایق اولیه یا اصلی |
input winding |
سیم پیچی اولیه |
input time constant |
ثابت زمانی اولیه |
high velocity |
سرعت اولیه زیاد |
prim ry truths |
حقایق اولیه یانخستین |
impulse charge |
نیروی محرکه اولیه |
ingots structure |
ساختاربلوری اولیه شمش |
incipient |
اولیه مرحله ابتدایی |
primery coil |
سیم پیچ اولیه |
carpet materials |
مواد اولیه فرش |
basic end item |
تجهیزات ووسایل اولیه |
first aid cabinet |
قفسه کمکهای اولیه |
first aid kit |
جعبه کمکهای اولیه |
aid man |
مامور کمکهای اولیه |