English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (9 milliseconds)
English Persian
pentahedron جسم جامد پنج وجهی
Other Matches
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
planar دو وجهی
hesahedral شش وجهی
hexahedron شش وجهی
trimorphous سه وجهی
biform دو وجهی
trihedral سه وجهی
holohedron تمام وجهی
icosahedron بلوربیست وجهی
icosahedron بیست وجهی
facial isomer ایزومر وجهی
facial isomer همپار وجهی
dodecahedron دوازده وجهی
octagon هشت وجهی
dehedral angle زاویه دو وجهی
polyhedral چند وجهی
octagons هشت وجهی
tetrahedral چهار وجهی
tetrahedron چهار وجهی
octahedron هشت وجهی
hexagram ستاره شش وجهی
trisoctahedron بلور42 وجهی
triangular conflict تعارض سه وجهی
trimorph سه شکلی سه وجهی
octahedral هشت وجهی
pentagonal پنج وجهی
octahedral holes حفرههای هشت وجهی
closo packed hexagonal space lattice شبکه فضایی شش وجهی
distorted tetrahedron چهار وجهی واپیچیده
unitas multiplex واحد چند وجهی
monocapped octahedron هشت وجهی تک کلاهکی
trisoctahedron کثیر الاضلاع 42 وجهی
hemihedral بشکل نصفه وجهی
pentahedron شکل پنج وجهی
pentagonal جسم پنج وجهی
polyhedron جسم چند وجهی
polyhedron جسم چند وجهی کثیرالوجوه
end centered unit cell سلول واحد دو وجهی متقابل پر
massy جامد
inorganic جامد
exanimate جامد
illiquid جامد
heavyset جامد
solids جامد
robustly جامد یا
robust جامد یا
solid جامد
rigid جامد
plastomer اجسام چند وجهی سخت وجامد
insensitive جامد کساد
insensitivity جامد کساد
solidly بطور جامد
paraffin wax پارافین جامد
monohydrate جامد تک ابه
solid fuel سوخت جامد
monoatomic solid جامد تک اتمی
thickened fuel سوخت جامد
sediment discharge بده جامد
discharge of solids بده جامد
soild state حالت جامد
solidifying جامد کردن
solid propellant سوخت جامد
solid solution محلول جامد
solidifies جامد کردن
solid state حالت جامد
solidify جامد کردن
soild solution محلول جامد
semisolid نیمه جامد
crystalin solid جامد متبلور
concretion جامد شدن
solidification تبدیل به جامد
solidified جامد کردن
rhomb منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
mmpi شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
solid state diffusion پخش حالت جامد
solid state circuitry مدارات حالت جامد
solid state cartridge کارتریج حالت جامد
solid support تکیه گاه جامد
solid state component مولفهء حالت جامد
precipitate electrode الکترود حالت جامد
solid state device دستگاه حالت جامد
solids press down اجسام جامد سوی
solid state physics فیزیک حالت جامد
soild state electrode الکترود حالت جامد
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
concretely بطور محکم یا جامد
solidify جامد کردن یا شدن
solidified جامد کردن یا شدن
adamantly جسم جامد و سخت
adamant جسم جامد و سخت
solids ماده جامد سفت
solidifying جامد کردن یا شدن
solid ماده جامد سفت
exploded view شرحی از یک ساختمان جامد
gas solid chromatography کروماتوگرافی گاز- جامد
solidifies جامد کردن یا شدن
toll thorough وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
wharfage وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
ransoms وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
ransom وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
conjunctive mood وجهی ازفعل که درجزای شرط یا قید بکار می رود
solid looking دارای قیافه جامد وبیروح
harden تبدیل به جسم جامد کردن
hardens تبدیل به جسم جامد کردن
solid-state laser لیزر حالت جامد [فیزیک]
three-dimensional و بنابراین به نظر جامد می آید
restrictor لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
burse بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
stereography فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
wham صدای بهم خوردن اجسام جامد
reserve مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
bulb angle جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
hall effect یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
cure time زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
adsorption انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
tendering وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
legal reserves مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
tenderest وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
aerosol ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosols ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
terriers نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terrier نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
cartridges محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridge محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
wire frame model نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
regression rate سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
chemisorption پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی
retaining fee وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
Jaldar [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
age hardening سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
hex-column طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
migration حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
Medici Mamluk rug قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
pin money وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
medallion ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
polyhedric چند وجهی چند سطحی
charge جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
turret motife طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
ransoms وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
Lori Pambak motif ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com