Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
insulator
جسم عایق ماده عایق
insulators
جسم عایق ماده عایق
Search result with all words
insulant
ماده عایق
insulating material
ماده عایق
Other Matches
insulation
عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulator
عایق کننده روکش عایق
insulators
عایق کننده روکش عایق
insulated instrument transformer
ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
insulation
عایق
pawl
عایق
non conductor
عایق
insulators
عایق
dielectric
عایق
detent
عایق
cloggy
عایق
insulator
عایق
waterproofs
عایق اب
waterproofed
عایق اب
impediments
عایق
drag chain
عایق
insulant
عایق
floor insulator
عایق کف
waterproof
عایق اب
impediment
عایق
insulating cement
سیمان عایق
battery insulator
عایق باتری
adiabatic
عایق گرما
soundproof
عایق صدا
cleat
عایق انگلیسی
ideal dielectric
عایق کامل
dielectric isolation
جداسازی با عایق
insulated
عایق دار
fish paper
عایق کاغذی
electrical insulator
عایق الکتریکی
drag hook
قلاب عایق
circular loom
نای عایق
insulate
عایق سازی
brake
عایق مانع
braked
عایق مانع
brakes
عایق مانع
braking
عایق مانع
obstructions
مانع عایق
obstruction
مانع عایق
resistance
عایق مقاومت
insulates
عایق سازی
insulation
عایق کاری
insulation
عایق گذاری
insulating
عایق کردن
insulating
عایق سازی
insulates
عایق کردن
weatherproof
عایق هوا
insulating compound
مواد عایق
insulated wire
سیم عایق
non conducting
عایق برق
wall insulator
عایق دیوار
rachet
گیره عایق
insulating bushing
بوش عایق
rainproof
عایق باران
slot insulation
عایق شیار
sound insulation
عایق صدا
insulating material
مواد عایق
insulating varnish
لعاب عایق
insulation board
صفحه عایق
insulation testing apparatus
عایق سنج
insulate
عایق کردن
insulated wall
دیواره عایق
laggin
عایق بندی
insulating material
جسم عایق
insulated layer
لایه عایق
insulated plier
انبر عایق
mica dielectric
عایق میکا
non conducting
عایق گرما
insulated tongs
انبر عایق
insulative
عایق کردن
insulating
با عایق مجزا کردن
insulation voltage
ولتاژ عایق بندی
lead in insulator
عایق سیم انتن
insulates
با عایق مجزا کردن
insulate
با عایق مجزا کردن
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
to deaden a wall
عایق کردن دیوار
damper
عایق تعدیل کننده
weatherbeater
<adj.>
عایق رطوبتی، آب بند
isolate
عایق دار کردن
isolates
عایق دار کردن
isolating
عایق دار کردن
acoustic ceiling
سقف عایق پوش
flameproof
عایق شعله ضد اتش
utilidor
لوله عایق کننده
to deafen a wall
عایق کردن دیوار
tightening material
مواد عایق کننده
insulated conduit tube
لوله عایق شده
insulation class
کلاس عایق بندی
insulation breakdown test
ازمایش شکست عایق
insulated gate field effect transistor
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
insulating brick
اجر عایق بندی
insulating asphalt
اسفالت عایق بندی
electrical insulation
عایق سازی الکتریکی
form insulation
عایق کاری قالب
heat insulation
عایق کاری حرارتی
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
insulated bearing
یاطاقان عایق شده
insulated cable
کابل عایق شده
insulated conductor
هادی عایق شده
insulation defect
نقص عایق بندی
acoustical sound enclosure
محفظه عایق صوتی
insulation resistance
مقاومت عایق بندی
insulation fault
نقص عایق کاری
insulation protection
حفافت عایق بندی
insulation fault
نقص عایق بندی
insulation of concrete
عایق کاری بتن
mess kit
فرف عایق غذاخوری
insulation loss
تلف عایق بندی
bushing
عایق غلاف حیله گردان
post-insulated connection
پس از پیوند عایق دار شده
clothing
عایق بندی روکش کشیدن
insulated bearing housing
پوسته یاطاقان عایق شده
insulated cable
کابل عایق بندی شده
insulation
روپوش کشی عایق کردن
ferroxcube
مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
winding insulation
عایق بندی سیم پیچی
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
insulation indicator
دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester
دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation power factor
ضریب قدرت عایق بندی
storm door
درب عایق هوای توفانی
ratchets
گیره عایق چرخ ضامن دار
insulation shielding
زره پوش کردن عایق بندی
cold plug
شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
ratchet
[گیره عایق چرخ ضامن دار]
quad
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quads
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
weathertight
محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
quadrangle
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangles
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefers
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
insulation detector
دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
reefer
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
kapton
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
shields
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
glass wool
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
shield
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shields
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
braid shield
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight
غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
thicker
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
insulation test
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
wire
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
insulators
جدا کننده عایق کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
nanny goat
بز ماده
substances
ماده
anti matter
ضد ماده
article
ماده
articles
ماده
items
ماده
agent
ماده
agents
ماده
antimatter
ضد ماده
nanny goats
بز ماده
nany
بز ماده
catch for door bolt
ماده
item
ماده
material
ماده
matters
ماده
matter
ماده
mattered
ماده
mattering
ماده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com