English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
Search result with all words
power pack جعبه تغذیه
Other Matches
containers جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
box pass جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
feeders خط تغذیه
feeder خط تغذیه
sustenance تغذیه
nurture تغذیه
nurtured تغذیه
nurtures تغذیه
nourishment تغذیه
line feed تغذیه خط
feedings تغذیه
nutriment تغذیه
nutriments تغذیه
alimentation تغذیه
feeding تغذیه
nourishes تغذیه
recharges تغذیه
recharge تغذیه
recharged تغذیه
diet تغذیه
nourish تغذیه
nourished تغذیه
recharging تغذیه
nurturing تغذیه
nutrition تغذیه
feed pump پمپ تغذیه
innutrition عدم تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
noises منبع تغذیه
malnutrition سوء تغذیه
noise منبع تغذیه
form feed تغذیه کاغذ
feed mechanism مکانیزم تغذیه
feeder panel تابلوی تغذیه
feeding center مرکز تغذیه
bottle feeding تغذیه با بطری
feeder canal کانال تغذیه
undernourished گرفتارسوء تغذیه
nutritionist ویژه گر تغذیه
injection well چاه تغذیه
food program رژیم تغذیه
recharge well چاه تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
feeding problem مشکل تغذیه
undernourished سوء تغذیه
dystrophy سوء تغذیه
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
malnourished دچارسوء تغذیه
bottle-feeding تغذیه با بطری
fed تغذیه شده
pastures تغذیه کردن
pasture تغذیه کردن
breast-feeding تغذیه پستانی
breast feeding تغذیه پستانی
feedway تغذیه کننده
feeders سیم تغذیه
malnourished بد تغذیه شده
ad lib feeding تغذیه ازاد
alimentiveness قوه تغذیه
downfeed تغذیه رو به پایین
cutler feed تغذیه کاتلر
cross feed تغذیه عرضی
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
artificial recharge تغذیه مصنوعی
anti parallel feeding تغذیه مخالف
anthophagous تغذیه شده با گل
plate supply تغذیه صفحه
anode supply تغذیه صفحه
feeder سیم تغذیه
paper feer تغذیه کاغذ
mulnutrition سوء تغذیه
serial feeding تغذیه نوبتی
reverse bias تغذیه معکوس
natural recharge تغذیه طبیعی
recharge basin حوضچه تغذیه
power transformer مبدل تغذیه
pasturage تغذیه کردن
feed تغذیه کردن
feed تغذیه گردن
pouring gate تغذیه قالب
feeds تغذیه کردن
power supplay منبع تغذیه
feeds تغذیه گردن
power supply منبع تغذیه
main supply line خط تغذیه اصلی
main feed تغذیه اصلی
undernourishment سوء تغذیه
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
support [nourish, feed] تغذیه کردن
ff تغذیه کاغذ
aliment تغذیه کردن
supply cable کابل تغذیه
nourish تغذیه کردن
magazine feed تغذیه مخزن
unhealthy diet تغذیه ناسالم
tractor feed تغذیه کاغذ پیوسته
to eat an unhealthy diet خوردن تغذیه ناسالم
feeds خوراندن تغذیه کردن
power feed cable کابل تغذیه برق
feed خوراندن تغذیه کردن
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
power supply cable کابل منبع تغذیه
predator تغذیه کننده از شکار
gate راه تغذیه لشعلث
gates راه تغذیه لشعلث
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
ration method روش تغذیه پرسنل
predatorial تغذیه کننده از شکار
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
predators تغذیه کننده از شکار
power supply switch کلید منبع تغذیه
vermivorous تغذیه کننده از کرم
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
input of current تغذیه و هدایت جریان
endophagous تغذیه کننده ازروی
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
predatory تغذیه کننده از شکار
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
gallivorous تغذیه کننده از مازو
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
feeding group گروه تغذیه کننده
internal power supply منبع تغذیه داخلی
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
long distance supply تغذیه مسافت دور
hematophagous تغذیه کننده از خون
ichthyophagous تغذیه کننده ازماهی
graze تغذیه کردن از چریدن
grazed تغذیه کردن از چریدن
grazes تغذیه کردن از چریدن
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
negative feeder سیم تغذیه منفی
dozzle مخزن کمکی تغذیه
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
axial feed method روش تغذیه محوری
autotroph قابل تغذیه خودبخود
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
positive feeder سیم تغذیه مثبت
anthophagous تغذیه کننده از شهد گل
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
well field حوزه تغذیه کننده چاه
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
powering توقف منبع تغذیه الکتریکی
powered توقف منبع تغذیه الکتریکی
lf تعویض سطر تغذیه کاغذ
supplying تحویل دادن تغذیه کردن
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supplied تحویل دادن تغذیه کردن
ingot feeder head مخزن کمکی تغذیه شمش
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
active zone of well حوزهای که چاه را تغذیه میکند
downfeed milling machine دستگاه فرز با تغذیه از زیر
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
mains supply unit واحد تغذیه جریان شبکه
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
cut sheet feeder تغذیه کننده کاغذ مجزا
sheet feeder تغذیه کننده ورق کاغذ
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
mains power supply unit واحد منبع تغذیه شبکه
tractor feed printer چاپگر تغذیه شده تراکتوری
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
powers توقف منبع تغذیه الکتریکی
low voltage supply system سیستم تغذیه فشار ضعیف
apivorous زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
saprophagous تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
flight sister افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
updraft کاربوراتوری که هوااز زیربدان تغذیه شود
turn on وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
oligophagous تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
malnutrition تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
switched یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switches یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
powers خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
ray ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
holophytic تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
sags کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sag کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
incasement جعبه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com