English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
music box جعبه محتوی ساز کوکی
Other Matches
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
cases جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
preattunement هم کوکی [رابطه ای]
ipecacuanha الیون کوکی
ipecac الیون کوکی
unisonance هم اهنگی هم کوکی
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
to unstitch something [sewing] کوکی [بخیه ای] را باز کردن [دوختن پارچه] [فناوری بافندگی]
box pass جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
containers محتوی
content محتوی
container محتوی
contents محتوی
hydrous محتوی اب
filler محتوی
criteria محتوی
fillers محتوی
contenting محتوی
bottle محتوی یک بطری
contain محتوی بودن
bottles محتوی یک بطری
gas content محتوی گاز
sanguinolent محتوی خون
contained محتوی بودن
contains محتوی بودن
copper bearing محتوی مس حاوی مس
aluminous محتوی الومینیوم
platinous محتوی پلاتین
saccharine قندی محتوی قند
pouncet box قوطی محتوی گردخوشبو
content خرسند کردن محتوی
contenting خرسند کردن محتوی
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
pall تابوت محتوی مرده حائل
content addressed نشامی یافته از روی محتوی
tea bags پاکت محتوی چای فوری
palled تابوت محتوی مرده حائل
content addressable نشانی پذیر از روی محتوی
palls تابوت محتوی مرده حائل
quartzite سنگ شنی محتوی کوارتز
palling تابوت محتوی مرده حائل
compressed gas cylinder سیلندر محتوی گاز متراکم
poster color شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
tea bag پاکت محتوی چای فوری
bottled gas بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
docketing فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed فهرست محتوی بسته ارسالی
dockets فهرست محتوی بسته ارسالی
clear تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearest تغییر محتوی یک خانه حافظه
docket فهرست محتوی بسته ارسالی
binary alloy الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
clears تغییر محتوی یک خانه حافظه
rogatory letters نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
urn گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
myoglobin پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
megasporangium هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
seabag کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
urns گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sausage روده محتوی گوشت چرخ شده
sausages روده محتوی گوشت چرخ شده
epos مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
swizzle انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
scandal sheet نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
time capsule محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
dumpling نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumplings نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
enchilada کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
doorplate پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
puddings دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
pudding دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
compressed air tunnel تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
offertory سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contained در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
drawer جعبه
cist جعبه
kit جعبه
hutches جعبه
chest set جعبه
chests جعبه
hutch جعبه
drawers جعبه
chest جعبه
cage جعبه
boxes جعبه
air box جعبه دم
box جعبه
box pass جعبه رخ ده
kits جعبه
cages جعبه
incasement جعبه
hot bus bar جعبه
case جعبه
cases جعبه
box connector رابط جعبه
sandboxes جعبه یا گودال شن
zoom box جعبه درشتنمایی
workbox جعبه ابزار
watchcase جعبه ساعت
toolbox جعبه ابزار
busbar جعبه تقسیم
breakout box جعبه قطع
boxy جعبه مانند
box suitmeats جعبه شیرینی
box stall جعبه اخور
transmission case جعبه دنده
box maker جعبه ساز
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
hatboxes جعبه کلاه
hatbox جعبه کلاه
gearboxes جعبه دنده
socket box جعبه پریز
air box جعبه هوا
alarm box جعبه الارم
bernoulli box جعبه برنولی
battery case جعبه باتری
battery bus جعبه تقسیم
battery box جعبه باطری
battery box جعبه باتری
ammunition chest جعبه مهمات
gearing جعبه دنده
terminal box جعبه ترمینال
echo box جعبه بازاوا
gun bag جعبه توپ
incase در جعبه گذاردن
incase etc در جعبه گذاشتن
inductance box جعبه اندوکتانس
jack box جعبه اتصال
decision box جعبه تصمیم
crankcase جعبه کارتر
cotainer جعبه باطری
jardiniere جعبه گلدان
jewel box جعبه جواهر
goal box جعبه هدف
gear case جعبه دنده
drive mechanism جعبه دنده
phantom target جعبه بازاوا
distribution box جعبه تقسیم
distribution box جعبه انشعاب
splice box جعبه تقسیم
distributing box جعبه تقسیم
discrimination box جعبه افتراق
demolition kit جعبه تخریب
gear box جعبه دنده
mail box جعبه پستی
connection box جعبه اتصال
repair kit جعبه تعمیر
sandtable جعبه شنی
shuttle box جعبه دو سره
skinner box جعبه اسکینر
chain case جعبه زنجیر
cartridge box جعبه فشنگ
carter جعبه کارتر
smoke pot جعبه دودانگیز
steering gear جعبه فرمان
switching kit جعبه اتصال
puzzle box جعبه معما
problem box جعبه مساله
mirror frame جعبه اینه
conduit box جعبه انشعاب
outlet box جعبه دیواری
outlet box جعبه خروجی
completed case جعبه پر شده
output box جعبه فیوز
pouch kit جعبه دارو
power pack جعبه تغذیه
colour box جعبه رنگ
coil box جعبه پیچک
terminal box جعبه کلم
holdalls جعبه هزارپیشه
holdall جعبه هزارپیشه
tool box جعبه ابزار
caskets جعبه کوچک
tool boxes جعبه ابزار
tool kit جعبه ابزار
tool kits جعبه ابزار
musical box جعبه ساز
case صندوق جعبه
caskets جعبه جواهرات
block جعبه قرقره
blocked جعبه قرقره
transmissions جعبه دنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com