English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
boat box جعبه کمکهای اولیه قایق
Other Matches
first aid kit جعبه کمکهای اولیه
first aids کمکهای اولیه
self aid کمکهای اولیه
first aid کمکهای اولیه
aid man مامور کمکهای اولیه
self aid اجرای کمکهای اولیه
first aid cabinet قفسه کمکهای اولیه
dressing station درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
welfare کمکهای اجتماعی
first aid کمکهای مقدماتی
aids to navigation کمکهای ناوبری
subsidies کمکهای مالی
deck landing aid کمکهای فرود
first aids کمکهای نخستین
security assistance کمکهای امنیتی
technical assistance کمکهای فنی
public assistance کمکهای دولتی
visual aids کمکهای بصری
box pass جعبه کالیبر جعبه پاس
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
legal assistance کمکهای قضایی شرح علایم
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
modification kit جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
Military aid with no strings attached . کمکهای نظامی بدون قید وشرط
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fields شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fielded شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
e r p اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
box جعبه
cages جعبه
hot bus bar جعبه
case جعبه
kit جعبه
chest جعبه
hutches جعبه
hutch جعبه
drawers جعبه
drawer جعبه
cist جعبه
cases جعبه
incasement جعبه
cage جعبه
boxes جعبه
chest set جعبه
chests جعبه
box pass جعبه رخ ده
kits جعبه
air box جعبه دم
receiver جعبه خزانه
case صندوق جعبه
problem box جعبه مساله
transmission جعبه دنده
receivers جعبه خزانه
blocks جعبه قرقره
blocked جعبه قرقره
soapboxes جعبه صابون
coil box جعبه پیچک
fuse boxes جعبه فیوز
fuse box جعبه فیوز
chain case جعبه زنجیر
cartridge box جعبه فشنگ
carter جعبه کارتر
soapbox جعبه صابون
colour box جعبه رنگ
block جعبه قرقره
demolition kit جعبه تخریب
decision box جعبه تصمیم
crankcase جعبه کارتر
cotainer جعبه باطری
puzzle box جعبه معما
connection box جعبه اتصال
conduit box جعبه انشعاب
completed case جعبه پر شده
transmissions جعبه دنده
showcasing جعبه اینه
inductance box جعبه اندوکتانس
incase etc در جعبه گذاشتن
incase در جعبه گذاردن
gun bag جعبه توپ
goal box جعبه هدف
jack box جعبه اتصال
jardiniere جعبه گلدان
jewel box جعبه جواهر
gear case جعبه دنده
mail box جعبه پستی
junction box جعبه اتصال
junction box جعبه تقسیم
showcases جعبه اینه
showcased جعبه اینه
showcase جعبه اینه
trays جعبه دو خانه
tray جعبه دو خانه
junction boxes جعبه ترمینال
junction boxes جعبه تقسیم
junction boxes جعبه اتصال
junction box جعبه ترمینال
gear box جعبه دنده
tool kits جعبه ابزار
tool kit جعبه ابزار
tool boxes جعبه ابزار
tool box جعبه ابزار
distribution box جعبه تقسیم
distribution box جعبه انشعاب
splice box جعبه تقسیم
distributing box جعبه تقسیم
discrimination box جعبه افتراق
mirror frame جعبه اینه
drive mechanism جعبه دنده
echo box جعبه بازاوا
phantom target جعبه بازاوا
outlet box جعبه دیواری
outlet box جعبه خروجی
output box جعبه فیوز
panel box جعبه تابلو
crates جعبه بندی
crate جعبه بندی
pouch kit جعبه دارو
power pack جعبه تغذیه
holdall جعبه هزارپیشه
holdalls جعبه هزارپیشه
cases صندوق جعبه
watchcase جعبه ساعت
workbox جعبه ابزار
zoom box جعبه درشتنمایی
musical boxes جعبه ساز
musical box جعبه ساز
sandboxes جعبه یا گودال شن
black box جعبه سیاه
bernoulli box جعبه برنولی
battery case جعبه باتری
box connector رابط جعبه
box maker جعبه ساز
black boxes جعبه سیاه
caskets جعبه کوچک
casket جعبه جواهرات
casket جعبه کوچک
cabinets جعبه کشودار
cabinet جعبه کشودار
cartons جعبه مقوایی
battery bus جعبه تقسیم
gearboxes جعبه دنده
gearing جعبه دنده
hatbox جعبه کلاه
hatboxes جعبه کلاه
ammunition chest جعبه مهمات
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
air box جعبه هوا
gearbox جعبه دنده
gears جعبه دنده
battery box جعبه باطری
carton جعبه مقوایی
battery box جعبه باتری
gear جعبه دنده
geared جعبه دنده
alarm box جعبه الارم
busbar جعبه تقسیم
terminal box جعبه کلم
smoke pot جعبه دودانگیز
toolbox جعبه ابزار
terminal box جعبه ترمینال
socket box جعبه پریز
boxy جعبه مانند
steering gear جعبه فرمان
panels جعبه کلیدبرق
panel جعبه کلیدبرق
breakout box جعبه قطع
boxes جعبه مقوایی
box جعبه مقوایی
skinner box جعبه اسکینر
caskets جعبه جواهرات
switching kit جعبه اتصال
box stall جعبه اخور
repair kit جعبه تعمیر
sandtable جعبه شنی
box suitmeats جعبه شیرینی
transmission case جعبه دنده
shuttle box جعبه دو سره
rudimentary اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com