English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (9 milliseconds)
English Persian
invention of a false story جعل داستان دروغی
Other Matches
this story is improbable این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
phony دروغی
mendaciously دروغی
false دروغی
lyingly دروغی
untruly دروغی
sham دروغی ریاکاری
sciamachy جنگ دروغی
sciomachy جنگ دروغی
spuriously بطور دروغی
dummy message پیام دروغی
irreligion دین دروغی
quacked دروغی ساختگی
quack دروغی ساختگی
quacking دروغی ساختگی
quacks دروغی ساختگی
shams دروغی ریاکاری
pseudo prophet پیغمبر دروغی
bravado دلیر دروغی
he f.stated that دروغی گفت که
crocodile tears اشک دروغی
factitious غیرطبیعی دروغی
idol خدای دروغی مجسمه
pretending دروغی اقامه کردن
collogue موافقت دروغی کردن
sham marriage عروسی ساختگی یا دروغی
sham fight جنگ مشقی یا دروغی
pretends دروغی اقامه کردن
pretend دروغی اقامه کردن
feints نمایش دروغی تظاهر
feinting نمایش دروغی تظاهر
feinted نمایش دروغی تظاهر
feint نمایش دروغی تظاهر
idol وابسته به خدایان دروغی وبت ها
dummy دروغی تقلبی موضع فریبنده
dummies دروغی تقلبی موضع فریبنده
misbrand مارک یا علامت دروغی گذاردن
perjured سوگند دروغ خورده دروغی داده شده
marchen داستان
tales داستان
story داستان
tale داستان
novella داستان
apologue داستان
conte داستان
fable داستان
anecdotage داستان
fables داستان
an interesting story داستان با مزه
catastrophes عاقبت داستان
decameron داستان نامه
an iliad of woes داستان بدبختبی
conte داستان کوتاه
episodes داستان فرعی
episode داستان فرعی
novelettes داستان کوتاه
short stories داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
novelette داستان کوتاه
epitasis حداعلای داستان
to spin yarns داستان ساختن
to invent stories داستان ساختن
fictionist داستان نویس
hermitically هلوان داستان
in a narrative style بسبک داستان
novelet داستان کوتاه
storybook داستان نامه
narrators گوینده داستان
underplot داستان فرعی
fairy tale داستان جن و پری
fairy tales داستان جن و پری
storybook کتاب داستان
narratives داستان داستانسرایی
fictions داستان اختراع
hero پهلوان داستان
heroes پهلوان داستان
fiction داستان اختراع
novels کتاب داستان
parable داستان اخلاقی
parables داستان اخلاقی
catastrophe عاقبت داستان
novel کتاب داستان
narrative داستان داستانسرایی
make-up داستان ساختگی
narration داستان داستانسرایی
whodunnits داستان پلیسی
whodunits داستان پلیسی
whodunit داستان پلیسی
flashbacks بازگوی داستان
flashback بازگوی داستان
storytellers داستان سرا
storyteller داستان سرا
narrator گوینده داستان
fictionalised بصورت داستان دراوردن
ruise شایعات داستان ساختگی
serialist داستان نویس سریال
fictionalised داستان سرایی کردن
fictionalises بصورت داستان دراوردن
novelize بشکل داستان در اوردن
novelistic وابسته به داستان و رمان
fictionalises داستان سرایی کردن
fictionalising بصورت داستان دراوردن
story بصورت داستان در اوردن
story اشکوب داستان گفتن
sob story <idiom> داستان اشک آور
That's not so! داستان اینطوری نیست!
science fiction داستان تخیلی علمی
fictionalising داستان سرایی کردن
fairy tales داستان باور نکردنی
fairy tale داستان باور نکردنی
story recall test ازمون یاداوری داستان
sob story داستان گریه اور
fictionalize بصورت داستان دراوردن
fictionize بصورت داستان دراوردن
personages شخصیت بازیگران داستان
cliff-hangers مطلب یا داستان جالب
fictionize داستان سرایی کردن
catastrophical مربوط به عاقبت داستان
fictionalizing داستان سرایی کردن
cliff-hanger مطلب یا داستان جالب
cliff hanger مطلب یا داستان جالب
personage شخصیت بازیگران داستان
donnee موضوع داستان یا درام
anecdotal evidence شواهد داستان گونه
fictionalized داستان سرایی کردن
fictionalized بصورت داستان دراوردن
fictionalizes بصورت داستان دراوردن
fictionalizes داستان سرایی کردن
fictionalize داستان سرایی کردن
fictionalizing بصورت داستان دراوردن
sob stories داستان گریه اور
yarns الیاف داستان افسانه امیز
yarn الیاف داستان افسانه امیز
tracts داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
What's behind all this? معنی این داستان چه است؟
The scene of the nover is laid in scotland. صحنه داستان دراسکاتلند است
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
character شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
cartoons تصویر مضحک داستان مصور
romances کتاب رمان داستان عاشقانه
lay تخم گذاردن داستان منظوم
tract داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
lays تخم گذاردن داستان منظوم
pastorale شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
iliad داستان حماسی منسوب به هومر
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
make up ساختمان یاحالت داستان ساختگی
romance کتاب رمان داستان عاشقانه
characters شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
heroically زنی که قهرمان داستان باشد
heroines زنی که قهرمان داستان باشد
heroine زنی که قهرمان داستان باشد
cartoon تصویر مضحک داستان مصور
That's another story. این داستان [قضیه] دیگری است.
cock and bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
That story is as old as the hills. داستان خیلی طول و دراز است.
Her sad story moved us to tears. داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
cock-and-bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycles سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
The whole story was faked up . تمام داستان قلابی وساختگه بود
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
this play does not stage well این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cycled سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
folktale افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
The moral of the story is that … نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
The moral point of this story is that… مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
subplot داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
pick wickian شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
rhapsodies اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
dogsleep خواب زودبر خواب دروغی
antichrst مسیح دروغی مسیح کاذب
sikt قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
roman a clef داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
Let me back up and explain how ... به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
agamemnon اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
follow up تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
dramatic monologue نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
the story is probale این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
Once upon a time . یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
romanticising بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrating داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticises بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrated داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrate داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticize بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
graustark سر زمین خیالی داستان خیالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com