Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
English
Persian
zoogeography
جغرافیای جانوری
Other Matches
phytogeopraphy
جغرافیای گیاهی
biogeography
جغرافیای حیاتی
biogeography
جغرافیای زیستی
economic geography
جغرافیای اقتصادی
geobotany
جغرافیای گیاهی
geographical botany
جغرافیای گیاهی
phytochorology
جغرافیای گیاهی
plant geography
جغرافیای گیاهی
physiography
جغرافیای طبیعی
phytogeography
جغرافیای گیاهی
zoogeography
جغرافیای حیوانی
physiographer
ویژه گر جغرافیای طبیعی
biogeographic
مربوط به جغرافیای حیاتی
geopolitical
وابسته به جغرافیای سیاسی
zoogeographic
وابسته به جغرافیای حیوانی
zoogeographical
وابسته به جغرافیای حیوانی
zoogeographer
کارشناس جغرافیای حیوانی
creaturely
جانوری
animals
حیوانی جانوری
animal
حیوانی جانوری
ethology
رفتارشناسی جانوری
endozoic
درون جانوری
web spinner
جانوری که تارمی تند
cannibal
جانوری که همجنس خود را میخورد
man-eaters
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
cannibals
جانوری که همجنس خود را میخورد
litters
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
man-eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
litter
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littered
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
arachnid
جانوری از راستهء بند پایان
yahoo
جانوری که درقالب انسانی باشد
littering
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
koala
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
koalas
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
harpies
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
harpy
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
chimaera
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimera
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimeras
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
minotaur
جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
animalism
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
an ovoviviparous animal
جانوری که دردرون شکم تخم می گذاردوبچه خودرادرهمانجا ازتخم بیرون می اورد
cetacean
وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
totem
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
winterer
زمستان جانوری که زمستان را بسرمیبرد
griffin
شیر دال جانوری که نیم بدنش شیر ونیم بدنش دال بوده
murine
از تیره موش جانوری از تیره موش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com