English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
Other Matches
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
lupus vulgaris سل جلدی
lupus سل جلدی
cutaneous جلدی
briskness جلدی
exanthem جلدی
integumentary جلدی
dermal جلدی
tegumental جلدی
dermatosis امراض جلدی
cancroid سرطان جلدی
hyping زیر جلدی
hypes زیر جلدی
hyped up زیر جلدی
hyped زیر جلدی
exanthema مرض جلدی
edermical meducation معالجه جلدی
dermatopathy مرض جلدی
hype زیر جلدی
pityriasis شوره جلدی سبوسه
hypo تزریق زیر جلدی
hypodermics تزریق زیر جلدی
hypodermic تزریق زیر جلدی
the volume that preceded جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
hypo سوزن تزریق زیر جلدی
hyodermic needle سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
percutaneous perspiration عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
hypodermic syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
hypodermic injection تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
has دارد
he is ill with fever تب دارد
hast او دارد
chains دارد.
chain دارد.
heavy fighting is in progress دارد
there is a time for everything دارد
are there any remarks? دارد
he has a rage for money دارد
he has worms دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
he is 0 years old او ده سال دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
he is fifty تمام دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
virus وجود دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
he has an axe to grind غرض دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
what matter? چه اهمیت دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
Windows GDI بیتی دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
what the odds چه اهمیت دارد
walls have ears گوش دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
the reason is manifold چنددلیل دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
god is خداوجود دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
the reason is two fold دودلیل دارد
the probability is احتمال دارد
viruses وجود دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
it has sides سه پهلو دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
our library is well stocked خوبی دارد
it is usual with him عادت دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
not a patch on چه دخلی دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
significance معنای مخصوص دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
basses کسی که صدای بم دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
biased آنچه اریب دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
bass کسی که صدای بم دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
likelihood احتمال کلی دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
back که یک باتری پشتیبان دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
what is that to you به شما جه دخلی دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
delectus برای ترجمه دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
the switch is on برق جریان دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
he has much merit بسیار شایستگی دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
he is f. of money پول فراوان دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
he is in the know اطلاع ویژه دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
length خط با طول جر حرف دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
in all like احتمال کلی دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
rubrician کتاب نماز دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
[the house] is haunted [این خانه] روح دارد
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
He is a man with a kind heart. قلب مهربان ورئوفی دارد
accessor شخصی که به داده دسترسی دارد
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
He must have a hand in it. حتما" دراینکار دست دارد
It lookes like rain. هوا خیال باریدن دارد
Blood circulates in the body. خون در بدن جریان دارد
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
A cube has six faces. یک مکعب ۶ تا وجح دارد. [ریاضی]
The child is going to go to bed. بچه دارد می رود بخواب
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
What a lovely tall figure she has . چه قد وبا لای قشنگه دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
She has a warm heart. قلب گرم ومهربانی دارد
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
She is beginning to lose her looks . قیافه اش را دارد از دست می دهد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com