English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
court session جلسه دادگاه
Search result with all words
spectators مستمعین جلسه دادگاه
peremptory undertaking تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
Other Matches
sederunt جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
purging a contempt of court جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
manadamus حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
summary court دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writs دستور دادگاه حکم دادگاه
writ دستور دادگاه حکم دادگاه
arrested جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
meeting جلسه
seance جلسه
meetings جلسه
meet : جلسه
sittings جلسه
meets : جلسه
sessions جلسه
sitting جلسه
session جلسه
chairpersons رئیس جلسه
agenda دستور جلسه
minute صورت جلسه
minutes صورت جلسه
reunion تجدید جلسه
meeting انجمن جلسه
meetings انجمن جلسه
reunions تجدید جلسه
agendas دستور جلسه
chairperson رئیس جلسه
chairmen رئیس جلسه
chairman رئیس جلسه
public session جلسه علنی
general meeting جلسه عمومی
in the meeting of d may در جلسه سوم می
order of the day دستور جلسه
nonresident غیرحاضر در جلسه
special session جلسه مخصوص
stag جلسه یا مهمانی مردانه
stags جلسه یا مهمانی مردانه
walkouts اعتصاب ,ترک جلسه
rehearing جلسه دادرسی مجدد
record صورت جلسه سابقه
marathons جلسه گروهی طولانی
convening تشکیل جلسه دادن
private session جلسه غیر علنی
convene تشکیل جلسه دادن
convened تشکیل جلسه دادن
marathon جلسه گروهی طولانی
convenes تشکیل جلسه دادن
The meeting was postponed. جلسه را عقب انداختند
convocation جلسه عمومی دانشجویان
convocations جلسه عمومی دانشجویان
seance جلسه احضارارواح وغیره
protocol صورت جلسه کنفرانس
work out برنامه یک جلسه تمرین
protocols صورت جلسه کنفرانس
protocol صورت جلسه ازمایش
to hold a session جلسه منعقد کردن
special session جلسه فوق العاده
sitting in camera جلسه غیر علنی
protocols صورت جلسه ازمایش
walkout اعتصاب ,ترک جلسه
to hold a meeting جلسه منعقد کردن
cabinet council جلسه هیات وزیران
the house went into secret session مجلس جلسه سری
bull session جلسه محاوره ومرور
seance جلسه احضار روح
to sit درباره موضوعی جلسه کردن
open the meeting رسمیت جلسه را اعلام کردن
Those who attended the meeting. کسانیکه در جلسه حاضر بودند
adjournment احاله رسیدگی به جلسه بعد
adjournments احاله رسیدگی به جلسه بعد
preside ریاست جلسه را بعهده داشتن
presiding ریاست جلسه را بعهده داشتن
presided ریاست جلسه را بعهده داشتن
presides ریاست جلسه را بعهده داشتن
proces verbal صورت جلسه نشست نامه
critiques جلسه انتقاد بعد ازعملیات
critic report گزارش نتیجه جلسه انتقاد
critique جلسه انتقاد بعد ازعملیات
call a metting تعیین وقت و دعوت برای جلسه
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
seminars جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminar جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
The date of the meeting has been advanced. تاریخ جلسه جلو افتاده است
minute خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
committee هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
master of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
masters of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
agenda لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
agendas لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
hansardize متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
convoke برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
quorum حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
briefing جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefings جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
To conduct a meeting in an orderly manner. جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
to call a meeting of the board of directors برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
courthouses دادگاه
forums دادگاه
forum دادگاه
court of justice دادگاه
tribunals دادگاه
tribunal دادگاه
courthouse دادگاه
court دادگاه
court division دادگاه
courtrooms دادگاه
judgement seat دادگاه
judgement hall دادگاه
courtroom دادگاه
court of law دادگاه
courts دادگاه
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
circuit court دادگاه منطقهای
courts of appeal دادگاه پژوهش
courts of appeal دادگاه استیناف
courts of appeal دادگاه استان
court martial دادگاه نظامی
court of appeal دادگاه پژوهش
recourse action رجوع به دادگاه
beadle منادی دادگاه
canonry دادگاه شرع
contempt og court اهانت به دادگاه
rehearing تجدیدجلسه دادگاه
assize court دادگاه جنایی
auto da fe رای دادگاه
country court دادگاه بخش
administrative tribunal دادگاه اداری
circuit court دادگاه استیناف
questor افسررئیس دادگاه
court martiall دادگاه نظامی
court material دادگاه نظامی
peace court دادگاه بخش
per curium به وسیله دادگاه
magistrates court دادگاه جنحه
petty session دادگاه سیار
police court دادگاه خلاف
warnings اخطاریه دادگاه
judicial confession اقرار در دادگاه
martial court دادگاه نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
military court دادگاه نظامی
kangoroo court دادگاه محلی
municipal court دادگاه شهرداری
jurisdiction of the court صلاحیت دادگاه
municipal court دادگاه داخلی
warning اخطاریه دادگاه
president of the court رئیس دادگاه
provost court دادگاه پادگانی
court of province دادگاه استان
queens bench division دادگاه ملکه
court of iquiry دادگاه رسیدگی
court of grievances دادگاه مظالم
court of first instance دادگاه بدوی
court of first instance دادگاه شهرستان
court of appeals دادگاه استیناف
quarter sessions دادگاه استینافی
quaestor افسررئیس دادگاه
eyre دادگاه سیار
prsbytery دادگاه شرعی
district court دادگاه بخش
disciplinary tribunal دادگاه انتظامی
evokes به دادگاه بالاتربردن
criminal court دادگاه جنایی
court division بخش دادگاه
landesgericht دادگاه ایالتی
court of appeal دادگاه استیناف
police forces دادگاه پلیس
police force دادگاه پلیس
diwan دادگاه اسلامی
kangaroo court دادگاه مندرآوردی
tribunal دادگاه محکمه
tribunals دادگاه محکمه
forum دادگاه محکمه
forums دادگاه محکمه
kangaroo court دادگاه پوشالی
divan دادگاه اسلامی
court of inquiry دادگاه تفتیش
courts of inquiry دادگاه تفتیش
Chief Justice رئیس دادگاه
Chief Justices رئیس دادگاه
rotas دادگاه کاتولیکی
rota دادگاه کاتولیکی
kangaroo courts دادگاه پوشالی
kangaroo courts دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts دادگاه مندرآوردی
evoke به دادگاه بالاتربردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com