Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
general meeting
جلسه عمومی
Search result with all words
convocation
جلسه عمومی دانشجویان
convocations
جلسه عمومی دانشجویان
Other Matches
sederunt
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
general quarters
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
کارهای عمومی مصارف عمومی
consolidated dining facility
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
meeting
جلسه
sitting
جلسه
sittings
جلسه
seance
جلسه
sessions
جلسه
session
جلسه
meet
: جلسه
meetings
جلسه
meets
: جلسه
in the meeting of d may
در جلسه سوم می
nonresident
غیرحاضر در جلسه
order of the day
دستور جلسه
reunion
تجدید جلسه
chairman
رئیس جلسه
court session
جلسه دادگاه
minutes
صورت جلسه
minute
صورت جلسه
meetings
انجمن جلسه
reunions
تجدید جلسه
meeting
انجمن جلسه
agendas
دستور جلسه
agenda
دستور جلسه
chairmen
رئیس جلسه
public session
جلسه علنی
chairperson
رئیس جلسه
special session
جلسه مخصوص
chairpersons
رئیس جلسه
to hold a meeting
جلسه منعقد کردن
to hold a session
جلسه منعقد کردن
stag
جلسه یا مهمانی مردانه
stags
جلسه یا مهمانی مردانه
The meeting was postponed.
جلسه را عقب انداختند
convenes
تشکیل جلسه دادن
work out
برنامه یک جلسه تمرین
protocol
صورت جلسه کنفرانس
bull session
جلسه محاوره ومرور
cabinet council
جلسه هیات وزیران
protocol
صورت جلسه ازمایش
spectators
مستمعین جلسه دادگاه
protocols
صورت جلسه کنفرانس
walkouts
اعتصاب ,ترک جلسه
protocols
صورت جلسه ازمایش
special session
جلسه فوق العاده
the house went into secret session
مجلس جلسه سری
sitting in camera
جلسه غیر علنی
sitting in camera
جلسه خصوصی دادگاه
seance
جلسه احضار روح
seance
جلسه احضارارواح وغیره
rehearing
جلسه دادرسی مجدد
convened
تشکیل جلسه دادن
walkout
اعتصاب ,ترک جلسه
record
صورت جلسه سابقه
marathons
جلسه گروهی طولانی
marathon
جلسه گروهی طولانی
convening
تشکیل جلسه دادن
convene
تشکیل جلسه دادن
private session
جلسه غیر علنی
adjournment
احاله رسیدگی به جلسه بعد
Those who attended the meeting.
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
adjournments
احاله رسیدگی به جلسه بعد
open the meeting
رسمیت جلسه را اعلام کردن
presided
ریاست جلسه را بعهده داشتن
critiques
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
preside
ریاست جلسه را بعهده داشتن
to sit
درباره موضوعی جلسه کردن
critique
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
proces verbal
صورت جلسه نشست نامه
presides
ریاست جلسه را بعهده داشتن
presiding
ریاست جلسه را بعهده داشتن
critic report
گزارش نتیجه جلسه انتقاد
masters of ceremonies
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
committee
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
master of ceremonies
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
seminar
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminars
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
call a metting
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
the rules of protocol
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
The date of the meeting has been advanced.
تاریخ جلسه جلو افتاده است
committees
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
minute
خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
briefings
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
quorum
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
briefing
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
convoke
برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
agenda
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
agendas
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
hansardize
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
to call a meeting of the board of directors
برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
To conduct a meeting in an orderly manner.
جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
national educational computing conferenc
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
peremptory undertaking
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
walkthrough
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
briefing direction
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
oecumenical
عمومی
the public voice
عمومی
general porpose
عمومی
ecumenic
عمومی
wider
عمومی
widest
عمومی
hackneyed
عمومی
popular
عمومی
generic
عمومی
wide
عمومی
common user
عمومی
rife
عمومی
outlining
خط عمومی
outlines
خط عمومی
common
عمومی
generals
عمومی
outlined
خط عمومی
public
عمومی
commoners
:عمومی
commoners
عمومی
general
عمومی
commonest
عمومی
common
:عمومی
overt
عمومی
commonest
:عمومی
outline
خط عمومی
universal
عمومی
common items
قطعات عمومی
public benefits
منافع عمومی
public a
وکیل عمومی
common language
زبان عمومی
public amnsement
نمایشگاه عمومی
public affairs
روابط عمومی
common parts
قطعات عمومی
common nuisance
اضرار عمومی
common hardware
قطعات عمومی
common grid
شبکه عمومی
common purse
وجوه عمومی
common labour
کارگر عمومی
public borrowing
استقراض عمومی
public enterprises
موسسات عمومی
public interest
نفع عمومی
public property
مال عمومی
public law
حقوق عمومی
alameda
گردشگاه عمومی
public library
کتابخانه عمومی
public network
شبکه عمومی
public order
نظم عمومی
public ownership
مالکیت عمومی
public place
محل عمومی
public place
مکان عمومی
public interest
منافع عمومی
public institutions
موسسات عمومی
public information
اطلاعات عمومی
public cost
هزینه عمومی
public debt
قرضه عمومی
collective call sign
معرف عمومی
public decency
عفت عمومی
checkup
معاینه عمومی
central war
جنگ عمومی
cameralistic science
مالیه عمومی
public deposits
سپردههای عمومی
public domain
خط مشی عمومی
public expenditures
مخارج عمومی
generality
افهار عمومی
public finance
مالیه عمومی
public goods
کالاهای عمومی
public image
تصور عمومی
public policy
سیاست عمومی
general relativity
نسبیت عمومی
general tariff
تعرفه عمومی
general theory
نظریه عمومی
general intelligence
هوش عمومی
general grant
کمک عمومی
general factor
عامل عمومی
general equilibrium
تعادل عمومی
general education
اموزش عمومی
general welfare
رفاه عمومی
general depot
امادگاه عمومی
general depot
انبار عمومی
general damage
خسارت عمومی
general concepts
تدبیر عمومی
general meeting
گردهمایی عمومی
general meeting
مجمع عمومی
general quarters
اسایشگاههای عمومی
general psychology
روانشناسی عمومی
general staff
ستاد عمومی
general stock
سهام عمومی
general paresis
فلج عمومی
general paralysis
فلج عمومی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com