English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (2 milliseconds)
English Persian
bull session جلسه محاوره ومرور
Other Matches
sederunt جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
trafficability قابلیت عبور ومرور
traffic flow کشش عبور ومرور
duologue محاوره
dialog محاوره
dialogue محاوره
colloquy محاوره
colloquium محاوره
colloquies محاوره
interlocution محاوره
colloquia محاوره
dialogues محاوره
traffick عبو ومرور وسائط نقلیه
traffics عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficking عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficked عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic عبو ومرور وسائط نقلیه
controlled passing عبور ومرور کنترل شده
bottle neck محل تراکم عبور ومرور
restricted area منطقه منع عبور ومرور
conversations مکالمه محاوره
colloquist اهل محاوره
colloquially بطرز محاوره
conversation مکالمه محاوره
airport traffic area منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
gabfest محاوره طولانی و مفصل
rules of road قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
advisory area منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
human machine interface حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
generation مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
meeting جلسه
sittings جلسه
meet : جلسه
meets : جلسه
meetings جلسه
sitting جلسه
sessions جلسه
session جلسه
seance جلسه
general meeting جلسه عمومی
public session جلسه علنی
chairmen رئیس جلسه
nonresident غیرحاضر در جلسه
chairpersons رئیس جلسه
chairperson رئیس جلسه
court session جلسه دادگاه
in the meeting of d may در جلسه سوم می
special session جلسه مخصوص
order of the day دستور جلسه
chairman رئیس جلسه
agenda دستور جلسه
meeting انجمن جلسه
reunion تجدید جلسه
reunions تجدید جلسه
minutes صورت جلسه
minute صورت جلسه
meetings انجمن جلسه
agendas دستور جلسه
Internet سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند
sitting in camera جلسه غیر علنی
seance جلسه احضار روح
seance جلسه احضارارواح وغیره
convening تشکیل جلسه دادن
convene تشکیل جلسه دادن
rehearing جلسه دادرسی مجدد
convened تشکیل جلسه دادن
convenes تشکیل جلسه دادن
private session جلسه غیر علنی
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
special session جلسه فوق العاده
the house went into secret session مجلس جلسه سری
The meeting was postponed. جلسه را عقب انداختند
walkouts اعتصاب ,ترک جلسه
walkout اعتصاب ,ترک جلسه
marathons جلسه گروهی طولانی
record صورت جلسه سابقه
work out برنامه یک جلسه تمرین
marathon جلسه گروهی طولانی
to hold a session جلسه منعقد کردن
to hold a meeting جلسه منعقد کردن
convocation جلسه عمومی دانشجویان
cabinet council جلسه هیات وزیران
spectators مستمعین جلسه دادگاه
protocol صورت جلسه ازمایش
protocols صورت جلسه کنفرانس
convocations جلسه عمومی دانشجویان
stags جلسه یا مهمانی مردانه
stag جلسه یا مهمانی مردانه
protocols صورت جلسه ازمایش
protocol صورت جلسه کنفرانس
taximan متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
preside ریاست جلسه را بعهده داشتن
to sit درباره موضوعی جلسه کردن
open the meeting رسمیت جلسه را اعلام کردن
adjournment احاله رسیدگی به جلسه بعد
Those who attended the meeting. کسانیکه در جلسه حاضر بودند
adjournments احاله رسیدگی به جلسه بعد
critic report گزارش نتیجه جلسه انتقاد
critiques جلسه انتقاد بعد ازعملیات
presiding ریاست جلسه را بعهده داشتن
critique جلسه انتقاد بعد ازعملیات
presides ریاست جلسه را بعهده داشتن
presided ریاست جلسه را بعهده داشتن
proces verbal صورت جلسه نشست نامه
conversing : صحبت کردن محاوره کردن
converses : صحبت کردن محاوره کردن
converse : صحبت کردن محاوره کردن
conversed : صحبت کردن محاوره کردن
The date of the meeting has been advanced. تاریخ جلسه جلو افتاده است
seminars جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
seminar جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
committee هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
call a metting تعیین وقت و دعوت برای جلسه
minute خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
masters of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
master of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
railway traffic عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
hansardize متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
quorum حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
agenda لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
briefing جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
agendas لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
briefings جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
convoke برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
To conduct a meeting in an orderly manner. جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
to call a meeting of the board of directors برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
peremptory undertaking تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
briefing direction دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com