Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English
Persian
snub
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snubbed
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snubbing
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snubs
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
Other Matches
ram
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
flopped
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
crimping
باپیچاندن محکم کردن
towing
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
steer wrestling
پریدن از اسب به گردن گاو وفرود امدن او به زمین باپیچاندن گردنش
pay out the rope
طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
lanyard
طناب کوتاه طناب کمر
lanyards
طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope
درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
non rotating wire rope
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
grainer
و غیره
etcetera
و غیره
whatnot
غیره
exoskeleton
مو و غیره
queue
صف اتوبوس و غیره
track and field
دیسک و غیره
etc
مخفف و غیره
fallow
غیره مزروع
collective goods
پارک و غیره
queues
صف اتوبوس و غیره
queueing
صف اتوبوس و غیره
queued
صف اتوبوس و غیره
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
smudgier
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
kymograph
انقباض عضلات و غیره
smudgiest
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
webby
پر ازتار عنکبوت و غیره
niece
دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces
دختربرادر یا خواهر و غیره
unexpected
غیره مترقبه غیرمنتظره
smudgy
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
odometer
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
pitter-patter
چک چک باران و غیره ضربان
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
pitter patter
چک چک باران و غیره ضربان
infrastucture
راه اهن و غیره
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
venom
زهر مار و عقرب و غیره
take-home pay
مزد پس از کسر مالیات و غیره
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
usher
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushers
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushered
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushering
راهنمایا کنترل سینماو غیره
clogging
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
bake
پختن
[نان و کیک غیره]
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
whippletree
تیر مال بنددرشکه و غیره
dTbGcles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
needle
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
keratosis
شاخی شدن پوست و غیره
dial
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
exofficio
از لحاظ تصدی مقام و غیره
eviscerate
روده یا چشم و غیره رادراوردن
dialed
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
debacles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dials
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
wheal
ورم جای شلاق و غیره
debacle
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
upholsterer
خیاط رومبلی و پرده و غیره
needling
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
malfunction
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
nutshell
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
blimey
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergencies
امر فوق العاده و غیره منتظره
wracked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wreckage piece
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
play
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plating
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
reest
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
canvasser
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
wheeler-dealers
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
goody
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goodies
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
subsidized accommodation
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
depigmentation
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
wheeler-dealer
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
ghosts
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghost
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
vol-au-vents
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
vol-au-vent
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
emergence
امر فوق العاده و غیره منتظره
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
playing
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
main motion
[at a party conference etc.]
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
veneer
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
plays
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
gigot
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
unlace
بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
gollies
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
beat around the bush
<idiom>
غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
breadstuff
مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
precipitation
نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
to fall over
[computer, programme, ...]
[موقتا]
کار نکردن
[دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
references
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
coupe
کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
base complex
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
golly
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
reference
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
pocket money .
پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
to go clubbing
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
masonary
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
gauged
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauges
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
panel truck
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
wrecks
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
gangplanks
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
wrecking
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
gangplank
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
wreck
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
gauge
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
prevention
جلوگیری
interception
جلوگیری
suppression
جلوگیری
countercheck
جلوگیری
stoppage
جلوگیری
interdiction
جلوگیری
debarment
جلوگیری
stoppages
جلوگیری
premunition
جلوگیری
restraint
جلوگیری
restraints
جلوگیری
obstruction
جلوگیری
forbiddance
جلوگیری
obstructions
جلوگیری
arrests
سد جلوگیری
arrested
سد جلوگیری
arrest
سد جلوگیری
contraception
جلوگیری
to be on the razzle
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
reservation
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
to have a spree
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
reservations
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com