Dictiornary-Farsi | جلو افتادگی لغزش به سمت جلو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 197 (9 milliseconds)

English	Persian
forward slip	جلو افتادگی لغزش به سمت جلو


Other Matches

enthralment	افتادگی
self effacement	افتادگی
arrearage	پس افتادگی
humility	افتادگی
languor	از پا افتادگی
retardation	پس افتادگی
lags	پس افتادگی
lagged	پس افتادگی
lag	پس افتادگی
falling of the womb	پائین افتادگی
forward slip	پیش افتادگی
breakdown	از کار افتادگی
breakdowns	از کار افتادگی
forwardness	پیش افتادگی
impaction	گیر افتادگی
lap seam	رویهم افتادگی
social lag	پس افتادگی اجتماعی
ommission	از قلم افتادگی
paralysis	ازکار افتادگی
drop out	از قلم افتادگی
defeat	از شکل افتادگی
overlapping	روی هم افتادگی
banality	پیش پا افتادگی
disfigurement	از شکل افتادگی
obsolescence	ازرواج افتادگی
modestly	با افتادگی با تواضع
backwardness	عقب افتادگی
omissions	از قلم افتادگی
omission	از قلم افتادگی
commonplaceness	پیش پا افتادگی
cultural lag	پس افتادگی فرهنگی
disfiguration	ازشکل افتادگی
defeats	از شکل افتادگی
defeating	از شکل افتادگی
defeated	از شکل افتادگی
pretermission	از قلم افتادگی
prolapse	پایین افتادگی
prolapsus	پایین افتادگی
humbly	از روی افتادگی
retard time	عقب افتادگی
disfigurements	از شکل افتادگی
to humble oneself	افتادگی نمودن
prolapsus	بیرون افتادگی
disfavour	از نظر افتادگی
prosiness	پیش پا افتادگی
disfavor	از نظر افتادگی
downtime	مدت از کار افتادگی
lapped	زیرکار رویهم افتادگی
deflections	پایین افتادگی واخمش
deflection	پایین افتادگی واخمش
down time	مدت از کار افتادگی
meekly	از روی فروتنی یا افتادگی
lap	زیرکار رویهم افتادگی
angle of lead	زاویه پیش افتادگی
lead of phase	پیش افتادگی فاز
missing parts test	ازمون افتادگی وار
lead angle	زاویه پیش افتادگی
retard time	زمان عقب افتادگی
prosaicness	پیش پا افتادگی سادگی
leeway	عقب افتادگی راه گریز
overlap of distillat curves	رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
falling of the womb	سقوط کردن پائین افتادگی
one upmanship	سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
one-upmanship	سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
sweeney	ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
sweeny	از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
line of sliding	خط لغزش
peccabillo	لغزش
petty offence	لغزش
lapsing	لغزش
faux pas	لغزش
sliding	لغزش
yori ashi	لغزش پا
fauxpas	لغزش
fingerfehler	لغزش
surefooted	بی لغزش
lap sus	لغزش
anti skid	ضد لغزش
lapsus	لغزش
offense,etc	لغزش
lapses	لغزش
sure footed	بی لغزش
offence	لغزش
tripped	لغزش
trips	لغزش
slip	لغزش
peccadillos	لغزش
peccadilloes	لغزش
peccadillo	لغزش
slide	لغزش
slides	لغزش
gaffes	لغزش
gaffe	لغزش
errors	لغزش
error	لغزش
slippage	لغزش
slipping	لغزش
sure-footed	بی لغزش
trip	لغزش
slithering	لغزش
slithered	لغزش
slither	لغزش
slips	لغزش
slipped	لغزش
offenses	لغزش
lapse	لغزش
slithers	لغزش
baulked	مایهء لغزش
paralogism	لغزش منطقی
baulking	مایهء لغزش
baulks	مایهء لغزش
non skid quality	خاصیت ضد لغزش
metachronism	لغزش تاریخی
lapsus memoriae	لغزش حافظه
lapsus memoriac	اشتباه یا لغزش
lapsus linguae	لغزش زبانی
lapsus linguac	لغزش درسخن
balks	مایهء لغزش
balking	مایهء لغزش
trip	سفر لغزش
anti-slip foot	پایه ضد لغزش
to make a slip	لغزش خوردن
tripped	سفر لغزش
trips	سفر لغزش
slip plane	سطح لغزش
slip of the tongue	لغزش زبان
slip band	نوار لغزش
balk	مایهء لغزش
to oversee oneself	لغزش خوردن
balked	مایهء لغزش
lapsus linguac	لغزش زبان
asymmetrical sweep	لغزش انحرافی
fabllibility	لغزش پذیری
infallible	لغزش ناپذیر
mistook	لغزش خوردن
court of petty offences	دادگاه لغزش
stumbling block	سنگ لغزش
stumbling block	موجب لغزش
stumbling blocks	سنگ لغزش
stumbling blocks	موجب لغزش
anti skid protection	حفافت از لغزش
back slide	لغزش به عقب
anti skid system	سیستم ضد لغزش
anti slip plate	ورقه ضد لغزش
earth fall	لغزش خاک
free from slip	خالی از لغزش
lapsus calami	لغزش قلمی
Freudian slips	لغزش فرویدی
inerrable	لغزش ناپذیری
inerrability	لغزش ناپذیری
Freudian slip	لغزش فرویدی
guide way	مسیر لغزش
infallibly	لغزش ناپذیری
glide plane	سطح لغزش
land alide	لغزش زمین
unerring	غیرقابل لغزش
free from slip	بدون لغزش
bobbles	اشتباه کاری لغزش
slip regulator	تنظیم کننده لغزش
slip proof	مقام در برابر لغزش
falters	تزلزل یا لغزش پیداکردن
inerrably	بطور لغزش ناپذیر
faltered	تزلزل یا لغزش پیداکردن
police magistrate	رئیس دادگاه لغزش
bobble	اشتباه کاری لغزش
angle of sideslip	زاویه لغزش جانبی
schuss	لغزش بطورمستقیم وسریع
drunkennes	خطای جابجایی یا لغزش
falter	تزلزل یا لغزش پیداکردن
floundering	نوعی ماهی پهن لغزش
flounder	نوعی ماهی پهن لغزش
floundered	نوعی ماهی پهن لغزش
anti skid chain	زنجیر محافظ در برابر لغزش
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
power slide	لغزش به کنار در پیچ مسیر
flounders	نوعی ماهی پهن لغزش
surging	تکان خوردن لغزش پیدا کردن
slippage	میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
asymmetrical sweep	باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
to p upon any one's blunder	لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
turn and slip	زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
slipped	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slips	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
automatic trim	روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
joggling	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
advance	پیش افتادن پیش افتادگی
advances	پیش افتادن پیش افتادگی
advancing	پیش افتادن پیش افتادگی
tripped	لغزش خوردن سکندری خوردن
trips	لغزش خوردن سکندری خوردن
trip	لغزش خوردن سکندری خوردن
synthetic dyes	رنگینه های شیمیایی [این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]