Dictiornary-Farsi | جلو گیری گرفتگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
obstruction	جلو گیری گرفتگی
obstructions	جلو گیری گرفتگی


Other Matches

He's a wet blanket.	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
spasms	گرفتگی
congestion	گرفتگی
fouling	گرفتگی
mugginess	گرفتگی
mud silting	گل گرفتگی
mud filling	گل گرفتگی
mistiness	مه گرفتگی
blocking up	گرفتگی
melancholia	گرفتگی
inurement	خو گرفتگی
haziness	مه گرفتگی
spasm	گرفتگی
eclipsed	گرفتگی
eclipse	گرفتگی
eclipses	گرفتگی
eclipsing	گرفتگی
decongestants	گرفتگی بر
crick	گرفتگی
unstuck	بی گرفتگی
decongestant	گرفتگی بر
addict	خو گرفتگی
stasis	گرفتگی
addicts	: خو گرفتگی
sultriness	گرفتگی
lunar eclipse	ماه گرفتگی
roup	گرفتگی صدا
silting up	لای گرفتگی
inundation	سیل اب گرفتگی
sand filling	ماسه گرفتگی
mant	زبان گرفتگی
sea sickness	دریا گرفتگی
myoclonus	گرفتگی عضلانی
morphiomania	خو گرفتگی به مرفین
mountain sickness	کوه گرفتگی
aggradation	شن گرفتگی برنهاد
fouling	جرم گرفتگی
writer's cramp	دست گرفتگی
fouling	لای گرفتگی
cramp	گرفتگی عضلانی
cramps	گرفتگی عضله
cramp	گرفتگی عضله
birth mark	ماه گرفتگی
cramps	گرفتگی عضلانی
dust laden	خاک گرفتگی
coprostasis	شکم گرفتگی
eclipse of the sun	خورشید گرفتگی
incurrence	تعلق گرفتگی
graphospasm	گرفتگی دست
eclipse of sun	افتاب گرفتگی
grubbiness	گرم گرفتگی
charley horse [American] [colloquial]	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial]	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps]	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
vaginismus	گرفتگی عضلات مهبل
contretemps	بدشانسی گرفتگی حالت
vaginism	گرفتگی عضلات مهبل
archer's paralysis	گرفتگی عضله کمانگیر
aggradation	فراسازی ماسه گرفتگی
charley horse [American] [colloquial]	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial]	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
opiumism	خو گرفتگی بکشیدن افیون
systremma [leg cramps]	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
eclipse of the moon	ماه گرفتگی انخساف
hoarseness	گرفتگی صدا یا سینه
birthmarks	علامت ماه گرفتگی بر بدن
birthmark	علامت ماه گرفتگی بر بدن
iodism	خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
clogging	گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
foghorn	شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns	شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
adenoid	عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
scaliness	پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
systremma [leg cramps]	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse	کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
charleyhorse [American] [colloquial]	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial]	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charly horse	کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
cramp	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
fog dog	روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
blocking	گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
In the long run fatty food makes your arteries clog up.	در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
his severity relaxed	از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy	دو زن گیری دو شوهر گیری
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
constrictor	گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
point voting system	سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
dewatering	اب گیری
skims	کف گیری
recapture	پس گیری
recaptured	پس گیری
catch	بل گیری
skimmed	کف گیری
lutation	گل گیری
monogyny	یک زن گیری
luting	گل گیری
skim	کف گیری
recature	پس گیری
resumption	از سر گیری
scorification	کف گیری
bias	سو گیری
exorcism	جن گیری
exorcisms	جن گیری
biases	سو گیری
recaptures	پس گیری
retractaion	پس گیری
recapturing	پس گیری
decision making	تصمیم گیری
bailment	امانت گیری
amphimixis	جفت گیری
against time	تایم گیری
blank experiment	ازمایش مچ گیری
backing up	پشتیبان گیری
calk	درز گیری
collier	ذغال گیری
commensurateness	اندازه گیری
complementation	متمم گیری
coppering	مس گیری لوله
corf	سبدماهی گیری
coring	نمونه گیری
chronicity	دامن گیری
criticalness	خرده گیری
damage control	اسیب گیری
cased	قالب گیری
catch trial	کوشش مچ گیری
crabber	خرچنگ گیری
decarburization	کربن گیری
censoriousness	خرده گیری
insuperability	دشوار گیری
decalcification	کلسیم گیری
coring	مغزه گیری
module	اندازه گیری
vendetta	انتقام گیری
vendettas	انتقام گیری
permissiveness	اسان گیری
paralysis	زمین گیری
voting	رای گیری
derivation	مشتق گیری
derivations	مشتق گیری
gauging	اندازه گیری
forming	شکل گیری
conscription	سرباز گیری
crackdowns	سخت گیری
modules	اندازه گیری
sampling	نمونه گیری
stamping	قالب گیری
moulding	قالب گیری
fueling	سوخت گیری
crackdown	سخت گیری
dialing	شماره گیری
abdication	کناره گیری
caviled	خرده گیری
caviling	خرده گیری
cavilled	خرده گیری
cavils	خرده گیری
stricture	سخت گیری
strictures	سخت گیری
creel	تورماهی گیری
creels	تورماهی گیری
ablactation	از شیر گیری
cavil	خرده گیری
palsy	زمین گیری
attrition	کناره گیری
churning	کره گیری
extrapolation	قیاس گیری
extrapolations	قیاس گیری
wrestling	کشتی گیری
renunciation	کناره گیری
acceleration lane	خط سرعت گیری
declipping	لکه گیری
number dialling	شماره گیری
originationu	سرچشمه گیری
paralytic disability	زمین گیری
piscatology	فن ماهی گیری
punctiliousness	نکته گیری
removal of cinder	تفاله گیری
removal of phosphorus	فسفر گیری
removal of slag	شلاکه گیری
renouncement	کناره گیری
retired ness	کناره گیری
noise suppression	پارازیت گیری
nitrification	نیتروژن گیری
nitrification	ازت گیری
mechanical disadvantage	نیرو گیری
mensuration	اندازه گیری
monogyny	یک جفت گیری
rigorousness	سخت گیری