Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
English
Persian
to gather information
[about; on]
جمع آوری کردن اطلاعات
[در مورد]
Other Matches
acquisition
پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
acquisitions
پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
batch processing
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
collator
1-نرم افزار جمع آوری داده ها 2-وسیلهای کارت پانچ ها را جمع آوری میکند
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
collect
جمع آوری کردن
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
to rally scattered troops
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
to gather supporters around oneself
جمع آوری کردن هواداران به دور خود
to cull wool
پشم چیدن
[کندن و جمع آوری کردن]
collection activity
عملیات جمع آوری اخبار سازمان جمع آوری اخبار
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
round up
<idiom>
گرد هم آوردن ،جمع آوری
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
She is hopping mad .
چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
developments
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
overprint
فهرنویسی کردن اطلاعات
debrief
اطلاعات کسب کردن
debriefed
اطلاعات کسب کردن
debriefs
اطلاعات کسب کردن
collections
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
acquisitions
جمع آوری داده در مورد یک موضوع
collection
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
acquisition
جمع آوری داده در مورد یک موضوع
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
input
عمل وارد کردن اطلاعات
inputted
عمل وارد کردن اطلاعات
The funds collected so far .
وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است
What are the collection procedures for ...?
روند جمع آوری برای ... چه
[جور]
است ؟
scrape up
<idiom>
پیدا یا جمع آوری چیزی ازروی نشانه
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
CD R
فن آوری که به کاربر اجازه خواندن و نوشتن بر دیسک R-CD میدهد
accumulating
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulate
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulates
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
interview
مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewed
مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
feeds
وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
interviewing
مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
feed
وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
interviews
مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
investigating
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
contamination
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
types
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
investigates
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
typed
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
back-up
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
investigated
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
back up
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
keyboarding
عمل وارد کردن اطلاعات با صفحه کلید
keyboarding
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
investigate
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
zap
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
conceal
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
interoperability
توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
conceals
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
densities
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
R & D
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
density
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
distributing
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
degausser
وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
posted
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
posts
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
distribute
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributes
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
post-
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
compacting
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compacts
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compacted
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compact
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
corrupts
تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupted
تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupt
تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupting
تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
voice
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voices
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voicing
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
networking
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
head switching
فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
cue
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
CD WO
دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
cues
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
clearing
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
clearings
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
dp
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
graphics
وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
tablets
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablet
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
cross examination
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
moved
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
[pieces of]
information
اطلاعات
witting
اطلاعات
information
اطلاعات
counterintelligence
ضد اطلاعات
data
اطلاعات
intelligence
اطلاعات
data banks
بانک اطلاعات
departmental intelligence
اطلاعات اداری
dissemination
پخش اطلاعات
defense information
اطلاعات نظامی
essential elements of information
عناصراصلی اطلاعات
data bank
بانک اطلاعات
handout
برگه اطلاعات
defense information
اطلاعات دفاعی
stationary information
اطلاعات لایتغیر
information center
مرکز اطلاعات
records available
اطلاعات موجود
information
مفروضات اطلاعات
keep up with the news
<idiom>
حفظ اطلاعات
communication
عبور اطلاعات
information bureau
دفتر اطلاعات
budget data
اطلاعات بودجه
information office
دفتر اطلاعات
tactical intelligence
اطلاعات جنگی
filter center
مرکزتوزیع اطلاعات
critical intelligence
اطلاعات حیاتی
critical intelligence
اطلاعات مهم
secret
اطلاعات سری
technical data
اطلاعات فنی
secrets
اطلاعات سری
tactical intelligence
اطلاعات تاکتیکی
genetic information
اطلاعات وراثتی
information sheet
برگه اطلاعات
combatintelligence
اطلاعات رزمی
flow of information
گردش اطلاعات
public information
اطلاعات عمومی
financial data
اطلاعات مالی
pemican
اطلاعات خلاصه
pemmican
اطلاعات خلاصه
data item
جزئیات اطلاعات
data input
اطلاعات ورودی
information desk
میز اطلاعات
data element
جزئیات اطلاعات
data element
عناصر اطلاعات
perfect information
اطلاعات کامل
data communication
انتقال اطلاعات
data base
مبنای اطلاعات
combat intelligence
اطلاعات رزمی
information system
سیستم اطلاعات
info
مخفف اطلاعات
information theory
نظریه اطلاعات
information transmission
انتقال اطلاعات
information unit
واحد اطلاعات
intelligence annex
پیوست اطلاعات
information service
خدمات اطلاعات
marketing intelligence
اطلاعات بازاریابی
information retrieval
بازیابی اطلاعات
information revolution
تحول اطلاعات
information on demand
اطلاعات با تقاضا
weather intelligence
اطلاعات هواشناسی
information science
علم اطلاعات
intelligence
اطلاعات نظامی
basic data
اطلاعات اولیه
spial
کسب اطلاعات
ministry of information
وزارت اطلاعات
military intelligence
اطلاعات نظامی
ir
بازیابی اطلاعات
inquiry office
دفتر اطلاعات
input information
اطلاعات ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com