English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English Persian
tax collection جمع اوری مالیات
Search result with all words
levied مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levies مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levy مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levying مالیات بستن بر جمع اوری کردن
pay as you go principle اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
tallagers مامور جمع اوری مالیات وعوارض
Other Matches
proteranthy گل اوری قبل از برگ اوری
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
taxation مالیات بندی مالیات
levied مالیات بندی مالیات
levying مالیات بندی مالیات
levy مالیات بندی مالیات
levying اخذ مالیات مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
reproduction هم اوری
reproductions هم اوری
competition هم اوری
supplementation هم اوری
rivalries هم اوری
rivalry هم اوری
supplementation پس اوری
competitions هم اوری
assemblage جمع اوری
nauseousness تهوع اوری
enucleation مغزبیرون اوری
lethality مرگ اوری
ingathering فراهم اوری
exemplification نمونه اوری
exemplification مثال اوری
food gathering خوراک اوری
malignancy زیان اوری
boring ملال اوری
innovate نو اوری کردن
gatherings گرد اوری
innovates نو اوری کردن
harassment بستوه اوری
justification دلیل اوری
justifications دلیل اوری
procurement بدست اوری
assemblages جمع اوری
resuscitation بهوش اوری
childbearing بچه اوری
innovating نو اوری کردن
accumulations جمع اوری
accumulation جمع اوری
gathering گرد اوری
obtainment بدست اوری
stigmatism ننگ اوری
sporogony هاگ اوری
collection جمع اوری
productiveness بار اوری
prosaicness کسالت اوری
collections جمع اوری
innovated نو اوری کردن
reproductivity استعداد هم اوری
symbolization نماد اوری
perniciousness زیان اوری
salivation بزاق اوری
titillation غلغلک اوری
odontiasis دندان در اوری
staging برصحنه اوری
innovations چیز تازه نو اوری
compiling جمع اوری کردن
compiles جمع اوری کردن
compiled جمع اوری کردن
compile جمع اوری کردن
recovers جمع اوری کردن
recovers جمع اوری یکان
collecting point نقطه جمع اوری
assemblages جمع اوری اماد
compilation جمع اوری و انتخاب
assemblage جمع اوری اماد
antagonism هم اوری اصل مخالف
culled جمع اوری کردن
culling جمع اوری کردن
culls جمع اوری کردن
marshalling جمع اوری کردن
cull جمع اوری کردن
collections جمع اوری کردن
innovation چیز تازه نو اوری
recovering جمع اوری کردن
to beat up for جمع اوری کردن
rake جمع اوری کردن
stypticity بند اوری خون
mass جمع اوری کردن
masses جمع اوری کردن
massing جمع اوری کردن
to get in جمع اوری کردن
to put in mind یاد اوری کردن
to round up جمع اوری کردن
rakes جمع اوری کردن
raking جمع اوری کردن
fruition تمتع میوه اوری
recovering جمع اوری یکان
recover جمع اوری کردن
recover جمع اوری یکان
collections جمع اوری اخبار
production عمل اوری ساخت
seeds اولاد تخم اوری
collection جمع اوری اخبار
seed اولاد تخم اوری
collection جمع اوری کردن
productions عمل اوری ساخت
compilations جمع اوری و انتخاب
neurypnology علم خواب اوری
round on جمع اوری کردن
data gathering جمع اوری داده ها
reflorescence غنچه اوری مجدد
data gathering گرد اوری داده ها
data gathering جمع اوری داده
data collection جمع اوری داده ها
data capturing جمع اوری داده
cumulation جمع اوری انباشتگی
deposit collection جمع اوری سرمایه
exogamy برون زاد اوری
marshall جمع اوری کردن
outbreeding برون زاد اوری
inspissation قوام اوری سفتی
ingethering جمع اوری محصول
paragraph assembly جمع اوری پاراگراف
herborization جمع اوری گیاه
intelligence collection جمع اوری اطلاعات
get in جمع اوری کردن
florescence فصل شکوفه اوری
culler جمع اوری کننده
collect جمع اوری کردن
mustered جمع اوری کردن
surveyed جمع اوری اطلاعات
survey جمع اوری اطلاعات
stemless فاقداستعداد ساقه اوری
musters جمع اوری کردن
mustering جمع اوری کردن
muster جمع اوری کردن
collects جمع اوری کردن
collecting جمع اوری کردن
surveys جمع اوری اطلاعات
capacitance قدرت جمع اوری
codification گرد اوری قوانین
conglobation گردشدگی- گرد اوری
capitalization جمع اوری سرمایه
collection plan طرح جمع اوری
antisweep device ضامن ضد جمع اوری مین
information center مرکز جمع اوری اطلاعات
assemblage جمع اوری اقلام تدارکاتی
collection plan طرح جمع اوری اخبار
harvest home محل جمع اوری خرمن
intelligence collection طرح جمع اوری اطلاعات
vernalize میوه اوری را تسریع کردن
assemblages جمع اوری اقلام تدارکاتی
rally دوباره جمع اوری کردن
rallies دوباره جمع اوری کردن
information bureau مرکز جمع اوری اطلاعات
parthenocarpy میوه اوری بدون لقاح
rallied دوباره جمع اوری کردن
gathering pit گودال جمع اوری فاضلاب
convocate احضارکردن جمع اوری کردن
roll up جمع اوری کردن تاسیسات
reviviscence بهوش اوری نیرو بخشی
scrounges علیق جمع اوری کردن
scrounge علیق جمع اوری کردن
deposit collection جمع اوری کردن زباله ها
raise money جمع اوری کردن پول
scrounging علیق جمع اوری کردن
data collection system سیستم جمع اوری داده ها
pathetism خواب اوری مصنوعی هیپنوتیزیم
collection agency عامل جمع اوری اخبار
scrounged علیق جمع اوری کردن
wrangling گرد اوری وراندن احشام
wrangled گرد اوری وراندن احشام
hoarding جمع اوری دیوار موقتی
wrangles گرد اوری وراندن احشام
wrangle گرد اوری وراندن احشام
attachment ضمیمه اثاث جمع اوری
hoardings جمع اوری دیوار موقتی
group جمع اوری چندین چیز با هم
groups جمع اوری چندین چیز با هم
portfolio اسناد بهادارجمع اوری شده
portfolios اسناد بهادارجمع اوری شده
blood bank بانک جمع اوری خون
blood banks بانک جمع اوری خون
sewerage شبکه جمع اوری فاضلاب
benefit نمایش برای جمع اوری اعانه .
ingross جمع اوری کردن نیروی خودی
reaping جمع اوری کردن بدست اوردن
reaps جمع اوری کردن بدست اوردن
reaped جمع اوری کردن بدست اوردن
oology بررسی و جمع اوری تخم پرندگان
benefited نمایش برای جمع اوری اعانه .
stack جمع اوری و منظم کردن وسایل
stacked جمع اوری و منظم کردن وسایل
stacks جمع اوری و منظم کردن وسایل
ingross تحریر کردن جمع اوری نیروها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com