Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (18 milliseconds)
English
Persian
parallel adder
جمع کننده موازی
Search result with all words
adder
تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
adders
تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
partial carry
فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
Other Matches
parallels
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
lpt
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
shunts
موازی موازی فرعی
shunt
موازی موازی فرعی
shunted
موازی موازی فرعی
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
parallel
موازی
parallel ruler
خط کش موازی
parallelling
موازی
parallelled
موازی
coaxial
موازی
shunted
موازی
parallels
موازی
shunt
موازی
two parallel lines
دو خط موازی
paralleled
موازی
paralleling
موازی
shunts
موازی
shunt
مقاومت موازی
shunt element
عنصر موازی
running in parallel
پردازش موازی
serioprallel
دنبالهای و موازی
shunt capacitor
خازن موازی
along
موازی با طول
parallels
برابر خط موازی
pyeonhi seogi
موازی ایستادن
centronics interface
رابط موازی
parallel interface
رابط موازی
shunts
مقاومت موازی
shunted
مقاومت موازی
parallel port
درگاه موازی
parallelling
برابر خط موازی
doube bead
گچ بری موازی
axially parallel
موازی محوری
machinist vise
گیره موازی
parallel circuit
مدار موازی
parallel conversion
تبدیل موازی
parallel feed
خورد موازی
parallel operation
عمل موازی
parallel operation
عملکرد موازی
parallel operation
عملیات موازی
parallel printer
چاپگر موازی
parallel printing
چاپ موازی
parallel connection
اتصال موازی
parallel
برابر خط موازی
paralleled
برابر خط موازی
parallel access
دستیابی موازی
parallel adder
افزایشگر موازی
paralleling
برابر خط موازی
parallel cells
یاختههای موازی
parallel column
ستونهای موازی
parallel computer
کامپیوتر موازی
parallel processing
پردازش موازی
parallel processor
موازی پرداز
parallel system
شبکه موازی
parallelled
برابر خط موازی
parallel transmission
مخابره موازی
parallel transmission
انتقال موازی
parallel transmission
ارسال موازی
collimator
موازی ساز
parallel storage
انبارش موازی
antiparalle
موازی ناهمسو
parallel processor
پردازنده موازی
parallel storage
انباره موازی
parallel sheaf
مروحه موازی
parallel run
اجرای موازی
parallel reading
خواندن موازی
to draw parallels
خطهای موازی کشیدن
collimate
موازی قرار دادن
flashes
معدن موازی سریع A/D.
parallel
موازی کردن اسکیها
parallels
موازی کردن اسکیها
to flatten out
بازمین موازی شدن
to flatten out
موازی زمین پروازکردن
twentyfive
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
twentyfive yard line
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
series parallel connection
اتصال سری- موازی
parallelled
موازی کردن اسکیها
paralleled
موازی کردن اسکیها
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
swing
پیچیدن موازی اسکیها
swings
پیچیدن موازی اسکیها
branch extension
اتصال موازی فرعی
paralleling
موازی کردن اسکیها
bowling crease
خط موازی جلوی پایه ها
clamp base vise
گیره با فکهای موازی
parallelling
موازی کردن اسکیها
flash
معدن موازی سریع A/D.
flashed
معدن موازی سریع A/D.
series parallel connection
اتصال زنجیری- موازی
trimarans
قایق با 3 بدنه موازی
parallel trussed girder
تیر شبکهای موازی
five yard line
خط داخلی و موازی خط کناری
gules
خطوط موازی عمودی
parallel resonant circuit
مدار همنوای موازی
parallel gap welder
جوشگر شکاف موازی
jet turn
چرخش موازی اسکی ها
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
parallel clamp
گیره پیچی موازی
multiple transformer
مبدل با اتصال موازی
one point perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
ideal paralleling
مدار موازی ایده ال
trimaran
قایق با 3 بدنه موازی
offside line
خط فرضی موازی با دروازه
parallel access
با دست یابی موازی
parallel input output
ورودی و خروجی موازی
connect in parallel
بطور موازی اتصال دادن
stramline flow
جریان موازی یابی ممانعت
dual
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
chitary jireugi
ضربه مشت موازی یا افقی
to decline from the parallel
از حالت موازی خارج شدن
series parallel dimming
اتصال زنجیری- موازی لامپها
parallels
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
magnetic shunt
اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
bicylindrical
دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
choir-aisle
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
lateral
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
petri nets
مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
parallel
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
paralleled
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
narani seogi
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
multidimensional
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
railings
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
railing
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
parallelled
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
shunts
موازی کردن بستن بسته شدن
stria
نوار باریک هریک از خطوط موازی
carding
موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
strainght running
فرود در مسیر مستقیم بااسکیهای موازی
shunted
موازی کردن بستن بسته شدن
rejector
اندوکتانس موازی برای وازدن یک فرکانس
paralleling
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
shunt
موازی کردن بستن بسته شدن
parallelling
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
bit parallel
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
paralleling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
array
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
paralleled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
gauge railway
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
parallelling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
contact lights
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallels
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
force displaced in parallel
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
x plate
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
gangplow
گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
arrays
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
interface
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
fishbone mine
سیستم مین گذاری که به صورت شاخههای موازی است
serials
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
interfaces
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
stem turn
پیچ موازی با گام برداشتن اسکی کوهی یا درهای
connexions
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
serial
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
port
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
paralleled
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
parallel
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
hexapla
کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com