Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (1 milliseconds)
English
Persian
criminally
جنایت کارانه
cut-throat
جنایت کارانه
Other Matches
circumspectly
ملاحظه کارانه
conservatives
محافظه کارانه
conservative
محافظه کارانه
low key
<adj.>
محافظه کارانه
nonchalantly
مسامحه کارانه
floniously
تبه کارانه
flagitiously
تبه کارانه
felonious
تبه کارانه
outrageously
تجاوز کارانه بیحد
protect a lead
بازی محافظه کارانه
conservative estimate
براورد محافظه کارانه
sit on a lead
بازی محافظه کارانه
sit on the ball
بازی محافظه کارانه
low key posture
رویه محافظه کارانه
overly
به طور مفرط فزون کارانه
felonious
جنایت
felonies
جنایت
felony
جنایت
crime
جنایت
villainy
جنایت
felonious
جنایت امیز
desperado
جنایت کار
crimination
اتهام جنایت
malefactors
جنایت امیز
blue bell
گزارش جنایت
felonies
جنایت بدکاری
felony
جنایت بدکاری
murderous
جنایت امیز
malefactor
جنایت کار
malefactor
جنایت امیز
malefactors
جنایت کار
delinquents
مرتکب جنایت یاجنحه
capital crime
جنایت بزرگ یامهم
punishment of a crime not yet committed
قصاص قبل از جنایت
act based on pejudgement
قصاص قبل از جنایت
delinquent
مرتکب جنایت یاجنحه
red handed
حین وقوع جنایت
red handed
هنگام ارتکاب جنایت
red handed
درحین ارتکاب جنایت
gory
جنایت امیز خونخوار
felon
جانی جنایت کار
felons
جانی جنایت کار
Hunger begets crime.
گرسنگی سبب جرم و جنایت میشود.
red-handed
دست درخون هنگام ارتکاب جنایت
The crime lies heavily on his conscience.
جنایت اش بار سنگینی بر وجدان اواست
conservatism
عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
bloodguilty
مرتکب خونریزی مقصریامسئول ادم کشی جنایت کار
There was too muh greed in the past, and now the chickens are coming hoe to roost with crime and corruption soaring.
در گذشته طمع ورزی زیاد بود و حالا با افزایش جنایت و فساد باید تاوان پس دهیم.
compounding a felony
سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
attainder
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com