English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
revivalist movement جنبش اصول بیداری مذهبی
Other Matches
revivalism اصول بیداری مذهبی
revival جنبش مذهبی
revivals جنبش مذهبی
pauli اصول مذهبی پولس
vigilantism پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
neological ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
libration جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
resistance force جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
concordat پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
sanitize مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
turn out بیداری
wakes بیداری
reveille بیداری
vigilantism بیداری
waked بیداری
wake بیداری
waking بیداری
heave out بیداری
waking hours ساعات بیداری
wakens بیداری کشیدن
rouse میگساری بیداری
wakened بیداری کشیدن
my wakeful night شب بیخوابی یا بیداری من
roused میگساری بیداری
waken بیداری کشیدن
heave out شیپور بیداری
rouses میگساری بیداری
vigilance بیداری و هشیاری
syrint شیپور بیداری
rise and shine شروع بیداری
turn out شیپور بیداری
awakening بیداری نهفت
wakening بیداری کشیدن
disillusion بیداری از خواب وخیال
disillusions بیداری از خواب وخیال
disillusioning بیداری از خواب وخیال
morning call book دفتر بیداری ناو
Hypnagogia تجربه حالت انتقالی از بیداری تا خواب
keep regular hours ساعات خواب و بیداری منظم داشتن
religious مذهبی
churchgoer مذهبی
churchgoers مذهبی
churchly مذهبی
religious rites شعائر مذهبی
religious matters مسائل مذهبی
missionary مبلغ مذهبی
missionaries مبلغ مذهبی
sect فرقه مذهبی
religiose مذهبی بودن
sects فرقه مذهبی
religionism غیرت مذهبی
ritual تشریفات مذهبی
religious tenets عقاید مذهبی
service book کتب مذهبی
semireligious نیمه مذهبی
religiosity تعصب مذهبی
clergyman عالم مذهبی
clergymen عالم مذهبی
holy day تعطیل مذهبی
convertor مبلغ مذهبی
converter مبلغ مذهبی
devout مذهبی عابد
neologize مذهبی بودن
pastoral psychiatry روانپزشکی مذهبی
R.E تحصیلات مذهبی
gurus معلم مذهبی
guru معلم مذهبی
spirituality روحیه مذهبی
tenet متعقدات مذهبی
dogmatism تعصب مذهبی
holidays تعطیل مذهبی
holiday تعطیل مذهبی
missioner مبلغ مذهبی
pontifex شورای مذهبی
wowser مذهبی و خرده گیر
crusade جنگ مذهبی نهضت
tabu منع یانهی مذهبی
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
Religious (political) fanaticism تعصبات مذهبی ( سیاسی )
taboos منع یانهی مذهبی
Mother Superiors رئیس بنیاد مذهبی
psalms سرود مذهبی خواندن
crusading جنگ مذهبی نهضت
crusades جنگ مذهبی نهضت
traditor خائن در امر مذهبی
Mother Superior رئیس بنیاد مذهبی
taboo منع یانهی مذهبی
psalm سرود مذهبی خواندن
crusaded جنگ مذهبی نهضت
dogmatics مبحث شعائر مذهبی
synods مجلس منافره مذهبی
priggism تعصب سخت مذهبی
ecclesiogenic neurosis روان رنجوری مذهبی
Easter Sepulchre تشریفات مذهبی تدفین
cantor اواز خوان مذهبی
catechesis تعالیم مذهبی شفاهی
catechetic وابسته به تعالیم مذهبی
chaplain activities fund اعتبار امور مذهبی
hymnbook کتاب سرود مذهبی
holyday روز تعطیل مذهبی
rite مراسم تشریفات مذهبی
synod مجلس منافره مذهبی
revivalists طرفدار احیای مذهبی
revivalist طرفدار احیای مذهبی
catechism پرسش نامه مذهبی
psalter سرود مذهبی مزامیر
rectorate ریاست بنگاه مذهبی
religious sentiments احساسات وعقاید مذهبی
sacramental وابسته به مراسم مذهبی
catechism تعلیم ودستور مذهبی
catechisms پرسش نامه مذهبی
swami رهبر مذهبی هندی
catechisms تعلیم ودستور مذهبی
sisterhood انجمن خیریه مذهبی نسوان
indifferentism لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
secular دورهای غیر مذهبی دنیائی
indoctrinating تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
indoctrinate تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
neologian متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
neologian وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
menology سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
indoctrinates تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
anagoge تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
church کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
anagogy تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
dogmatize تعصب مذهبی نشان دادن
Scientology ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
sacrilegious مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
churches کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
on the move در جنبش
movement جنبش
astir در جنبش
vibration جنبش
stirs جنبش
immobile بی جنبش
libration جنبش
stock still بی جنبش
leger or ledger بی جنبش
mobility جنبش
locomotion جنبش
swings جنبش
swing جنبش
motioned جنبش
motion جنبش
kinesthesis حس جنبش
rock جنبش
rocked جنبش
motioning جنبش
kinesodic جنبش بر
stock-still بی جنبش
kinesis جنبش
passively بی جنبش
awakening جنبش
motions جنبش
rocks جنبش
inanition جنبش
jiggling جنبش
rocking جنبش
oscillations جنبش
stir جنبش
immotile بی جنبش
action جنبش
stirred جنبش
inactive بی جنبش
actions جنبش
oscillation جنبش
jiggled جنبش
bustle جنبش
jiggles جنبش
bustled جنبش
vibratility جنبش
heartbeats جنبش
stirrings جنبش
rising جنبش
the r. جنبش
heartbeat جنبش
bustles جنبش
vibrational جنبش
jiggle جنبش
doctrine اصول
doctrines اصول
ism اصول
tenet اصول
ism : اصول
technic اصول
roots اصول
root اصول
principles اصول
nitty-gritty اصول
teaching اصول
teachings اصول
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
jacobin عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
kymogram جنبش نگاره
travel حرکت جنبش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com