Dictiornary-Farsi | جنبش تکان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (10 milliseconds)

English	Persian
move	جنبش تکان
moved	جنبش تکان
moves	جنبش تکان


Search result with all words

jar	تکان جنبش
jarred	تکان جنبش
jars	تکان جنبش
tremor	تکان جنبش
tremors	تکان جنبش
tremour	تکان جنبش
Other Matches

libration	جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
resistance force	جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
wags	تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged	تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wag	تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagging	تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
shog	تکان خوردن تکان دادن
shakable	تکان دادنی تکان خوردنی
shakeable	تکان دادنی تکان خوردنی
shimmey	تکان تکان خوردن
shimmy	تکان تکان خوردن
jumbles	تکان تکان خوردن
joggling	تکان تکان خوردن
joggles	تکان تکان خوردن
joggled	تکان تکان خوردن
joggle	تکان تکان خوردن
jumble	تکان تکان خوردن
jumbled	تکان تکان خوردن
jumbling	تکان تکان خوردن
swing	جنبش
jiggled	جنبش
inanition	جنبش
jiggles	جنبش
jiggling	جنبش
swings	جنبش
immobile	بی جنبش
vibrational	جنبش
vibratility	جنبش
immotile	بی جنبش
mobility	جنبش
motioning	جنبش
rocks	جنبش
motions	جنبش
awakening	جنبش
passively	بی جنبش
motioned	جنبش
kinesis	جنبش
bustles	جنبش
kinesthesis	حس جنبش
leger or ledger	بی جنبش
libration	جنبش
stirrings	جنبش
stirred	جنبش
action	جنبش
on the move	در جنبش
actions	جنبش
oscillation	جنبش
oscillations	جنبش
rocking	جنبش
stirs	جنبش
kinesodic	جنبش بر
bustle	جنبش
jiggle	جنبش
movement	جنبش
the r.	جنبش
locomotion	جنبش
rising	جنبش
stock still	بی جنبش
astir	در جنبش
bustled	جنبش
stir	جنبش
inactive	بی جنبش
stock-still	بی جنبش
heartbeat	جنبش
vibration	جنبش
heartbeats	جنبش
rock	جنبش
motion	جنبش
rocked	جنبش
life blood	جنبش بی اخبار
moved	حرکت جنبش
libration	جنبش ترازویی
stir	به جنبش دراوردن
paratonic	از جنبش بازدارنده
movableness	جنبش پذیری
mass movement	جنبش تودهای
libration	جنبش موازنهای
reformers	پیشوای جنبش
actions	جنبش حرکت
stagnated	از جنبش ایستادن
stagnate	از جنبش ایستادن
stirs	به جنبش دراوردن
stirrings	به جنبش دراوردن
saltation	جنبش ناگهانی
moves	حرکت جنبش
reformation	نهضت جنبش
kinesthesia	حس جنبش درماهیچه
quiescently	بدون جنبش
psychokinesis	جنبش فراروانی
photokinesis	نور جنبش
action	جنبش حرکت
stagnates	از جنبش ایستادن
move	حرکت جنبش
kinesalgia	جنبش درمان
kinematics	جنبش شناسی
kinematic	جنبش شناسی
kinaesthesis	حس جنبش درماهیچه
kinaesthesia	حس جنبش درماهیچه
gybe	جنبش تغییرجهت
impassionate	به جنبش امده
revival	جنبش مذهبی
immovableness	جنبش ناچذیری
hyperkinesthesia	شدت حس جنبش
revivals	جنبش مذهبی
to put in motion	در جنبش دراوردن
kinesimometer	جنبش سنج
labor movement	جنبش کارگری
kymograph	جنبش نگار
kymogram	جنبش نگاره
kinology	جنبش شناسی
kinetoscope	جنبش نما
forward motion	جنبش پیشرو
revolt	نهضت جنبش
revolts	نهضت جنبش
reformer	پیشوای جنبش
kinesiotherapy	جنبش درمانی
kinesimeter	جنبش سنج
operation	گردش جنبش
kinetics	جنبش شناسی
flickered	پرپرزدن جنبش
impetus	نیروی جنبش
travel	حرکت جنبش
traveled	حرکت جنبش
flicker	پرپرزدن جنبش
braids	جنبش جهش
braided	جنبش جهش
immobile	جنبش ناپذیر
uniform movement	جنبش یکسان
undulation	جنبش نوسانی
braid	جنبش جهش
flickers	پرپرزدن جنبش
stirred	به جنبش دراوردن
impassioned	به جنبش درامده
commotion	جنبش اغتشاش
to youse to a	به جنبش انداختن
stagnating	از جنبش ایستادن
travels	حرکت جنبش
myokinetic test	ازمون جنبش عضلانی
gyrostatics	گفتاردر جنبش وضعی
f. morement	جنبش برای پیشرفت
libration of the moon	جنبش نمایان ماه
music of the spheres	اهنگ جنبش سیارات
hydrokinetics	علم جنبش مایعات
gas kinetics	علم جنبش گازها
tranquil	بی جنبش درحال سکون
kinematical	وابسته به جنبش شناسی
groundswell	جنبش تند گستر
immobile	ثابت جنبش ناپذیر
movable	جنبش پذیر تغییرناپذیر
cause	جنبش سبب شدن
causes	جنبش سبب شدن
an onward movement	جنبش سوی پیش
photokymograph	جنبش نگار نوری
peristole	جنبش کرم وار
peristaltic movement	جنبش کرم وار
peristalsis	جنبش کرم وار
vibrant	در حال جنبش تکریری
momentum	مقدار جنبش انی
oscillatory motion	جنبش تاب وار
causing	جنبش سبب شدن
angular momentum	مقدار جنبش چرخشی
kinetics	علم جنبش و نیرو
lost causes	جنبش یا آرمان از دست رفته
reform movement	جنبش یا نهضت برای اصلاحات
inert	فاقد نیروی جنبش بیروح
actimeter	نمایان ساز [جنبش بدن]
she is quick with child	جنبش بچه رادرشکم حس میکند
wavy	جنبش بعقب و جلو متموج
statgnate	از جنبش ایستادن گندیده شده
revivalist movement	جنبش اصول بیداری مذهبی
immovably	چنانکه نتوان جنبش داد
lost cause	جنبش یا آرمان از دست رفته
photodynamics	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamic	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
to set in motion	بجریان انداختن به جنبش اوردن
passivism	فلسفه صبر وعدم جنبش
counter-revolution	جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolutions	جنبش برای سرکوبی انقلاب
photothropism	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
planker	گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
gyrostat	التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
ultromotivy	جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
spurting	کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
Community architecture	[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
spurted	کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurts	کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurt	کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
heart quake	تکان دل
jolted	تکان
jolt	تکان
jerking	تکان
rock	تکان
jerks	تکان
jolting	تکان
jolts	تکان
nod	تکان سر
jerk	تکان
nodding	تکان سر
nodded	تکان سر
rocks	تکان

move