Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
resistance force
جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
Other Matches
libration
جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
movement
جنبش
leger or ledger
بی جنبش
vibratility
جنبش
locomotion
جنبش
on the move
در جنبش
kinesis
جنبش
kinesodic
جنبش بر
kinesthesis
حس جنبش
immotile
بی جنبش
astir
در جنبش
rising
جنبش
rocks
جنبش
libration
جنبش
passively
بی جنبش
mobility
جنبش
swing
جنبش
swings
جنبش
immobile
بی جنبش
motions
جنبش
inanition
جنبش
rocked
جنبش
rock
جنبش
motion
جنبش
motioned
جنبش
motioning
جنبش
vibrational
جنبش
heartbeats
جنبش
heartbeat
جنبش
stirs
جنبش
stirrings
جنبش
stock still
بی جنبش
inactive
بی جنبش
awakening
جنبش
stirred
جنبش
bustle
جنبش
bustled
جنبش
bustles
جنبش
stir
جنبش
jiggle
جنبش
jiggled
جنبش
jiggles
جنبش
jiggling
جنبش
vibration
جنبش
oscillation
جنبش
stock-still
بی جنبش
actions
جنبش
rocking
جنبش
action
جنبش
the r.
جنبش
oscillations
جنبش
hyperkinesthesia
شدت حس جنبش
tremor
تکان جنبش
stir
به جنبش دراوردن
stagnate
از جنبش ایستادن
immovableness
جنبش ناچذیری
movableness
جنبش پذیری
stirred
به جنبش دراوردن
to youse to a
به جنبش انداختن
reformers
پیشوای جنبش
reformer
پیشوای جنبش
revivals
جنبش مذهبی
operation
گردش جنبش
immobile
جنبش ناپذیر
actions
جنبش حرکت
gybe
جنبش تغییرجهت
impassionate
به جنبش امده
tremors
تکان جنبش
stirrings
به جنبش دراوردن
jar
تکان جنبش
action
جنبش حرکت
flickers
پرپرزدن جنبش
jarred
تکان جنبش
jars
تکان جنبش
stagnating
از جنبش ایستادن
kinetics
جنبش شناسی
flickered
پرپرزدن جنبش
mass movement
جنبش تودهای
braid
جنبش جهش
braided
جنبش جهش
flicker
پرپرزدن جنبش
life blood
جنبش بی اخبار
stirs
به جنبش دراوردن
revival
جنبش مذهبی
revolts
نهضت جنبش
revolt
نهضت جنبش
stagnated
از جنبش ایستادن
libration
جنبش ترازویی
libration
جنبش موازنهای
braids
جنبش جهش
stagnates
از جنبش ایستادن
impetus
نیروی جنبش
kinesiotherapy
جنبش درمانی
tremour
تکان جنبش
moves
حرکت جنبش
kymogram
جنبش نگاره
kymograph
جنبش نگار
labor movement
جنبش کارگری
paratonic
از جنبش بازدارنده
moves
جنبش تکان
uniform movement
جنبش یکسان
travel
حرکت جنبش
traveled
حرکت جنبش
kinesimometer
جنبش سنج
kinesimeter
جنبش سنج
kinology
جنبش شناسی
photokinesis
نور جنبش
to put in motion
در جنبش دراوردن
kinesalgia
جنبش درمان
travels
حرکت جنبش
kinetoscope
جنبش نما
moved
حرکت جنبش
forward motion
جنبش پیشرو
impassioned
به جنبش درامده
kinematics
جنبش شناسی
kinematic
جنبش شناسی
saltation
جنبش ناگهانی
kinesthesia
حس جنبش درماهیچه
reformation
نهضت جنبش
kinaesthesis
حس جنبش درماهیچه
commotion
جنبش اغتشاش
kinaesthesia
حس جنبش درماهیچه
moved
جنبش تکان
move
حرکت جنبش
undulation
جنبش نوسانی
move
جنبش تکان
psychokinesis
جنبش فراروانی
quiescently
بدون جنبش
cause
جنبش سبب شدن
causes
جنبش سبب شدن
momentum
مقدار جنبش انی
groundswell
جنبش تند گستر
music of the spheres
اهنگ جنبش سیارات
causing
جنبش سبب شدن
photokymograph
جنبش نگار نوری
movable
جنبش پذیر تغییرناپذیر
tranquil
بی جنبش درحال سکون
myokinetic test
ازمون جنبش عضلانی
peristaltic movement
جنبش کرم وار
kinetics
علم جنبش و نیرو
peristalsis
جنبش کرم وار
vibrant
در حال جنبش تکریری
f. morement
جنبش برای پیشرفت
gyrostatics
گفتاردر جنبش وضعی
kinematical
وابسته به جنبش شناسی
libration of the moon
جنبش نمایان ماه
oscillatory motion
جنبش تاب وار
peristole
جنبش کرم وار
gas kinetics
علم جنبش گازها
hydrokinetics
علم جنبش مایعات
an onward movement
جنبش سوی پیش
immobile
ثابت جنبش ناپذیر
angular momentum
مقدار جنبش چرخشی
statgnate
از جنبش ایستادن گندیده شده
inert
فاقد نیروی جنبش بیروح
actimeter
نمایان ساز
[جنبش بدن]
she is quick with child
جنبش بچه رادرشکم حس میکند
reform movement
جنبش یا نهضت برای اصلاحات
wavy
جنبش بعقب و جلو متموج
lost causes
جنبش یا آرمان از دست رفته
lost cause
جنبش یا آرمان از دست رفته
photodynamics
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamic
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
counter-revolutions
جنبش برای سرکوبی انقلاب
immovably
چنانکه نتوان جنبش داد
photothropism
جنبش در تحت تاثیر روشنایی
counter-revolution
جنبش برای سرکوبی انقلاب
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
passivism
فلسفه صبر وعدم جنبش
to set in motion
بجریان انداختن به جنبش اوردن
planker
گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
spurt
کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurting
کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurts
کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
ultromotivy
جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
spurted
کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
gyrostat
التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
Community architecture
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
vanes
کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
quick stage
ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
revivalist movement
جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
Expressionism
[جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
vane
کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
gyrostabilizer
التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
City Beautiful
[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
Aesthetic Movement
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
late-Modern architecture
[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
bolshevism
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
series resistance
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
emancipation proclamation
اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
solstitial
انقلابی
revolutionaries
انقلابی
revolutionist
انقلابی
revolutionary
انقلابی
revolutionizes
انقلابی کردن
revolutionizing
انقلابی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com