Dictiornary-Farsi | جنبش نگار نوری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
photokymograph	جنبش نگار نوری


Other Matches

kymograph	جنبش نگار
late-Modern architecture	[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
dye polymer recording	در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
magneto optical disc	دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
libration	جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
wand	دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands	دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
resistance force	جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
diarist	روزنامه نگار وقایع نگار
diarists	روزنامه نگار وقایع نگار
fibre optics	لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
optical character recognition	تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
cladding	واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
ocr	فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
optical	فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
images	نگار
spirograph	دم نگار
pneumograph	دم نگار
hygrograph	نم نگار
image	نگار
graphs	نگار
graph	نگار
monographs	تک نگار
monograph	تک نگار
biographers	زندگینامه نگار
spectrograph	طیف نگار
chronograph	زمان نگار
chronometer	وقت نگار
spectrogaph	طیف نگار
chronometer	گاه نگار
cinematograph	حرکت نگار
biographer	زندگینامه نگار
journalists	روزنامه نگار
designs	نقش نگار
seismograph	لزره نگار
seismograph	لزله نگار
seismograph	زلزله نگار
seismograph	لرزه نگار
seismographs	لزره نگار
seismographs	لزله نگار
seismographs	زلزله نگار
seismographs	لرزه نگار
journalist	روزنامه نگار
design	نقش نگار
chromatographic	رنگ نگار
cathode ray oscillograph	موج نگار
telegraphing	دور نگار
telegraphed	دور نگار
telegraph	دور نگار
plethysmograph	گنج نگار
pinacotheca	نگار خانه
newspapermen	روزنامه نگار
newspaperman	روزنامه نگار
motifs	نقش و نگار
motif	نقش و نگار
oscillograph	نوسان نگار
oscilloscope	نوسان نگار
telegraphs	دور نگار
annalist	وقایع نگار
self cecording	خود نگار
seismographer	زلزله نگار
cardiograph	قلب نگار
rainfall recorder	باران نگار
publicist	روزنامه نگار
publicists	روزنامه نگار
autoscope	خودکاری نگار
automatograph	خودکاری نگار
prefacer	دیباچه نگار
portrayer	پیکر نگار
portraitist	پیکر نگار
autobiographer	خودزیستنامه نگار
anthologist	جنگ نگار
petrographer	سنگ نگار
film recorder	فیلم نگار
myograph	عضله نگار
mythographer	افسانه نگار
iconography	پیکر نگار
idiographic	اندیشه نگار
tambour	بنض نگار
tambour	تنفس نگار
tachometer	سرعت نگار
topographer	مکان نگار
water level recorder	تراز نگار اب
vibrograph	نوسان نگار
fontographer	فونت نگار
lithographer	سنگ نگار
monotint	نگار یک رنگی
myocardiograph	قلب نگار
type writer	حرف نگار
heliograph	افتاب نگار
historify	وقایع نگار
climagram	اقلیم نگار
course recorder	راه نگار
coronagraph	تاج نگار
tremograph	رعشه نگار
coronagraph	خرمن نگار
coronagraph	اکلیل نگار
climatograph	اقلیم نگار
climograph	اقلیم نگار
climogram	اقلیم نگار
climate diagram	اقلیم نگار
climagraph	اقلیم نگار
cumulative recorder	تراکم نگار
data recorder	داده نگار
dictograph	بیان نگار
sphygmograph	نبض نگار
spectrograph	بیناب نگار
logger	واقعه نگار
loggers	واقعه نگار
ondograph	موج نگار
discharge recorder	تخلیه نگار
magnetic spectrograph	طیف نگار مغناطیسی
palmograph	خستگی نگار دستی
cataloguer	ثبات فهرست نگار
sportswriter	وقایع نگار ورزشی
cataloger	ثبات فهرست نگار
raydit	رادار اقیانوس نگار
myograph	واکنش نگار ماهیچه
sound spectrograph	طیف نگار صوتی
spirograph	دستگاه تنفس نگار
spectro heliograph	خور طیف نگار
mass spectrograph	طیف نگار جرمی
automatic water level recorder	تراز اب نگار خودکار
shoran	شورن رادار اب نگار بردکوتاه
dimness	کم نوری
optic	نوری
photic	نوری
optical	نوری
libration	جنبش
astir	در جنبش
rocks	جنبش
rocked	جنبش
rock	جنبش
kinesis	جنبش
kinesodic	جنبش بر
kinesthesis	حس جنبش
on the move	در جنبش
inanition	جنبش
leger or ledger	بی جنبش
immotile	بی جنبش
locomotion	جنبش
jiggle	جنبش
jiggled	جنبش
jiggles	جنبش
jiggling	جنبش
awakening	جنبش
motioning	جنبش
stir	جنبش
motioned	جنبش
stirred	جنبش
bustles	جنبش
bustled	جنبش
bustle	جنبش
rising	جنبش
movement	جنبش
immobile	بی جنبش
swings	جنبش
actions	جنبش
oscillation	جنبش
swing	جنبش
oscillations	جنبش
rocking	جنبش
mobility	جنبش
passively	بی جنبش
motion	جنبش
vibratility	جنبش
vibrational	جنبش
stock-still	بی جنبش
vibration	جنبش
heartbeats	جنبش
heartbeat	جنبش
action	جنبش
motions	جنبش
stock still	بی جنبش
stirrings	جنبش
stirs	جنبش
inactive	بی جنبش
the r.	جنبش
light gun	تفنگ نوری
light microscopy	میکروسکپ نوری
optical isomer	ایزومر نوری
light output ratio of a fitting	راندمان نوری
spectral line	خط طیف نوری
light ralay	رله نوری
optical activity	فعالیت نوری
optical antipode	همپار نوری
optical	دیسکهای نوری
fiber optics	فیبر نوری
fiber optics	الیاف نوری
electric arc	قوس نوری
photism	توهم نوری
optical character	دخشه نوری
luminous sensitivity	حساسیت نوری
luminous flux	شار نوری
light wave	موج نوری
light switch	گزینه نوری
light sensitive	با حساسیت نوری
optic fibre	فیبر نوری
photic zone	نوار نوری
light-years	سال نوری