Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English
Persian
bawdy house
جنده خانه
lupanar
جنده خانه
panel house
جنده خانه
bordello
[American E]
جنده خانه
house of ill repute
جنده خانه
whorehouse
جنده خانه
[اصطلاح روزمره]
whorehouse
جنده خانه
[در باواریا و اتریش و سوئیس]
[اصطلاح روزمره]
Search result with all words
bagnio
فاحشه خانه جنده خانه
flash house
دزدخانه جنده خانه
Other Matches
lacedmutton
جنده
hacked
جنده
hack
جنده
townswoman
جنده
trollop
جنده
hacks
جنده
fornicatress
جنده
fornicatrix
جنده
meretriciously
جنده وار
doxy
جنده گداها
pornocracy
نفوذ جنده ها
pornerastic
جنده دوست
hackster
جنده فاحشه
fornication
جنده بازی
whore master
جنده باز
whore monger
جنده باز
fancy men
جنده فاحشه
fancy women
جنده فاحشه
the social evil
جنده بازی
prostitutor
جنده یا جاکش
fancy man
جنده فاحشه
drab
جنده بازی کردن
drabber
جنده بازی کردن
drabbest
جنده بازی کردن
lady help
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
homebody
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
our neighbour door
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
toft
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
خانه خانه کردن
the house is in my possession
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
lodged
خانه
cell
خانه
i was under his roof
در خانه
lodges
خانه
pieds-a-terre
خانه
pied-a-terre
خانه
houseroom
جا در خانه
lodge
خانه
furnace house
خانه
door to door
خانه به خانه
her house
خانه اش
cellular
خانه خانه
door-to-door
خانه به خانه
within doors
در خانه
tersellated
خانه خانه
lares
خانه
domicile
خانه
roommate
هم خانه
houseless
بی خانه
rooms
خانه
room
خانه
roommates
هم خانه
cells
خانه
domiciles
خانه
housed
خانه
honeycomb
خانه خانه
houses
خانه
quarterage
خانه
homes
خانه
honeycombs
خانه خانه
lar
خانه
home
خانه
alveolate
خانه خانه
unsheltered
<adj.>
بی خانه
sockets
خانه
house
خانه
materfamilias
زن خانه
pigeon-holes
خانه
pigeon-hole
خانه
shacks
خانه
double-fronted
خانه دو در
shack
خانه
socket
خانه
her house
خانه ان زن
checkered
خانه خانه
cloisonne
خانه خانه
dwelling
خانه
cellulated
خانه خانه
dwellings
خانه
pigeon hole
خانه
housing
خانه ها
landloper
خانه بدوش
household art
فن اداره خانه
insectary
حشره خانه
insectarium
حشره خانه
i wrote home
برای خانه
house to get
خانه اجارهای
house work
خانه داری
lake0dwelling
خانه دریاچهای
house top
بام خانه
robe de chambre
لباس خانه
kibitka
خانه تاتار
housewifery
خانه دار
keep in
در خانه ماندن
hub or hub by
خانه دار
husbandman
سرپرست خانه
housewifely
خانه دار
keep house
در خانه ماندن
landlouper
خانه بدوش
house to let
خانه اجارهای
house agent
دلال خانه
camera obscura
تاریک خانه
caserne
سرباز خانه
bawdy house
فاحشه خانه
chancery
دفتر خانه
chequer
خانه شطرنج
chop house
خوراک خانه
coach house
کالسکه خانه
coach house
درشکه خانه
coffee house
قهوه خانه
coffee room
خوارک خانه
coffee shop
قهوه خانه
cabana
خانه کوچک
butler pantry
ابدار خانه
department
وزارت خانه
departments
وزارت خانه
active cell
خانه کاری
alveolus
شش خانه حبابچه
armory
اسلحه خانه
baby house
عروسک خانه
bindery
صحاف خانه
bookbindery
صحاف خانه
bordel
فاحشه خانه
brick yard
اجرپز خانه
coffeehouse
قهوه خانه
convalescent home
نقاهت خانه
frater
سفره خانه
freemasons hall
فراموش خانه
fuse block
خانه فیوز
gambling house
قمار خانه
gaming house
قمار خانه
goodwife
کدبانوی خانه
grummet
شاگرد خانه
gynaeceum
خانه اندرونی
disorderly house
فاحشه خانه
home born
خانه زاد
homebred
خانه پرورده
earth house
خانه زیرزمینی
dwelling house
خانه مسکونی
custom house
گمرک خانه
dacha
خانه ییلاقی
delivery to the home
تحویل در خانه
dishouse
بی خانه کردن
disorderly house
خانه بدنام
domatophobia
خانه هراسی
domicil
مقر خانه
domiciliary
مربوط به خانه
domiciliate
خانه مسکن
door lock
کلید خانه
dwelling construction
خانه سازی
homemaker
خانه دار
houseboy
خانه شاگرد
bell-cote
ناقوس خانه
bell-gable
ناقوس خانه
bangaloid growth
خانه ییلاقی
checker
خانه شطرنج
colombarium
کبوتر خانه
double-pile house
خانه دو خوابه
English cottage
خانه ویلایی
farm-house
خانه رعیتی
hermitage
خانه زاهد
out
<adv.>
بیرون از خانه
bastle
خانه مستحکم
bastel
خانه مستحکم
houseboys
خانه شاگرد
houseproud
خانه سرفراز
houseproud
دلخوش به خانه
houseroom
اتاق خانه
housework
کار خانه
loony bin
دیوانه خانه
loony bins
دیوانه خانه
reading room
قرائت خانه
reading rooms
قرائت خانه
Outside the house.
بیرون از خانه
The house burned down .
خانه سوخت
almshouse
یتیم خانه
bordello
[American E]
فاحشه خانه
house of ill repute
فاحشه خانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com