Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
south-west
جنوب غربی سوی جنوب باختر
Search result with all words
south west
جنوب باختر جنوب غربی
Other Matches
south westerly
سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south west
در جنوب باختر
south west
سوی جنوب باختر
south western
جنوب غربی
sou'westers
جنوب غربی
south-western
جنوب غربی
southwest
واقع در جنوب غربی
libeccio
باد جنوب غربی
southwestwards
بسوی جنوب غربی
southwestward
بسوی جنوب غربی
libecchio
باد جنوب غربی
southwestern
واقع در جنوب غربی
southwesterner
اهل جنوب غربی
southwester
باد جنوب غربی
southwester
توفان یا تندباد جنوب غربی
south-east
جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south east
جنوب خاوری جنوب شرقی
westerns
غربی وابسته به مغرب یا باختر
western
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerner
غربی وابسته به مغرب یا باختر
south
جنوب
south
<adj.>
جنوب
south-east
جنوب شرق
azimuth
نقطه جنوب
south westerly
جنوب باختری
the south pole
قطب جنوب
south-eastern
جنوب شرقی
south western
جنوب باختری
southland
سرزمین جنوب
south east
جنوب شرق
southerner
اهل جنوب
Antarctic
قطب جنوب
south easterly
جنوب خاوری
soiuth ward
بسوی جنوب
soiuthern cross
صلیب جنوب
south east
در جنوب خاور
southern
اهل جنوب
southward
سوی جنوب
southbound
عازم جنوب
South Pole
قطب جنوب
southerners
اهل جنوب
south eastern
جنوب خاوری
notus
باد جنوب
lowlander
اهل جنوب
southeast
جنوب شرقی
southeast
جنوب خاوری
south-west
جنوب غرب
south west
جنوب غرب
south eastern
جنوب شرقی
south wards
بسوی جنوب
celestial body south pole
قطب جنوب عالم
southwestwards
درجهت جنوب باختری
southwestward
درجهت جنوب باختری
southeaster
باد جنوب شرقی
southeaster
توفان جنوب شرقی
in a south easterly direction
از جهت جنوب خاور
souithernism
رسوم واداب جنوب
southeastward
بطرف جنوب شرقی
southeastward
در جهت جنوب خاوری
southernmost
در اقصی نقطه جنوب
south easterly
سوی جنوب خاور
southern
جنوبا بطرف جنوب
antarctic circle
مدار قطب جنوب
Antarctic
مربوط به قطب جنوب
south east
سوی جنوب خاور
soputheasternmost
در دورترین نقطه جنوب شرقی
soiuth ward
بطرف جنوب متمایل بجنوب
south
بسوی جنوب نیم روز
south wards
بطرف جنوب متمایل بجنوب
southeasterner
ساکن نواحی جنوب شرقی
their p was toward the south
چشم اندازانهابسوی جنوب بود
souithernism
لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
royal palm
نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
Makri
[Fethiye]
شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
galleta
چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
peafowl
قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
zulu
اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
aardwolf
کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
judea
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
bahama islands
جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
water moccasin
مار سمی ابزی جنوب امریکا
platypus
پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
Monaco
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
wilton
نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
ASEAN
مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
razorback
خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
shout song
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
joshua tree
درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
arrdwolf
[حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
hottentot
یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
nautilus
حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
China denies militarizing South China Sea.
چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
colombo plan
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
Murghi rugs
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Gabbeh
گبه
[با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
khamseh
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Lori Pambak motif
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Khotan rug
فرش ختن
[این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
west
باختر
west
<adj.>
باختر
occident
باختر
bactria
باختر
north west
شمال باختر
Middle West
باختر میانه
north-westerly
در شمال باختر
north westerly
در شمال باختر
north west
در حال باختر
on the west of iran
در باختر ایران
occidentally
سوی باختر
zephyrs
باختر باد
zephyr
باختر باد
occidentally
در باختر بشیوه باختریان
north-westerly
وابسته بشمال باختر
north wester
باد شمال باختر
wester
بسوی باختر رفتن
north westerly
وابسته بشمال باختر
torna do
یکجور گردباد که در باختر.....میوزد
westward
بسوی باختر بطرف مغرب
westwards
بسوی باختر بطرف مغرب
Don't touch me!; Don't you touch me!
به من خیلی نزدیک نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
Don't touch me!; Don't you touch me!
وارد منطقه شخصی من نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
ionian
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
land's end
دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
occidentalist
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
occidental
غربی
hesperian
غربی
westerly
غربی
westernizing
غربی کردن
north westerly
شمال غربی
westernizing
غربی شدن
westernmost
غربی ترین
Western Sahara
صحرای غربی
westerly
باد غربی
north western
شمال غربی
westernizes
غربی شدن
westernizes
غربی کردن
westernized
غربی شدن
westernises
غربی کردن
westernises
غربی شدن
westernised
غربی شدن
westernising
غربی کردن
westernising
غربی شدن
westernised
غربی کردن
north-westerly
شمال غربی
westernize
غربی کردن
westernize
غربی شدن
north-western
شمال غربی
Wild West
ایالتهای غربی
wester
طوفان غربی
west country whipping
بست غربی
westernized
غربی کردن
western hemisphere
نیمکره غربی
westernization
غربی شدن
westwork
بدنه غربی
northwestwards
روبشمال غربی
to lie east and west
شرقی غربی
wester
باد غربی
east elevation
نمای غربی
southwest
بادجنوب غربی
northwestern
شمال غربی
ind
هند غربی
NW
شمال غربی
first world
واقع دراروپای غربی
westernises
تمدن غربی را پذیرفتن
narthex
ایوان غربی کلیسا
atlantic
دریای محیط غربی
turk'shead
کاکتوس هند غربی
roaring forties
منطقه بادهای غربی
turk's capcactus
کاکتوس هند غربی
northwester
باد شمال غربی
westernising
تمدن غربی را پذیرفتن
Western Samoa
کشور ساموآی غربی
westernizing
تمدن غربی را پذیرفتن
westernised
تمدن غربی را پذیرفتن
westernize
تمدن غربی را پذیرفتن
westernizes
تمدن غربی را پذیرفتن
westernized
تمدن غربی را پذیرفتن
northwestwards
بطرف شمال غربی
northwester
طوفان شمال غربی
piedmont
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
Ivory Coast
کرانهی مرکزی و غربی افریقا
Benin
کشور بنین در افریقای غربی
jonah crab
خرچنگ بزرگ امریکای غربی
New World
نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
harmattan
بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
Cornish
وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
denier
نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
GI
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GIs
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
khowar
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
finlander
اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
troy
شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
st helena
جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
Indian style
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
Nahavand
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
granger road
راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
west lndies
جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com