Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
recoilless
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
Other Matches
recoilless rifle
تفنگ بدون عقب نشینی
choke ring
رینگ مانع فرار گاز در تفنگهای بدون عقب نشینی
gunner's rule
روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
rifles
توپ بدون عقب نشینی خان تفنگ خان کشی کردن
rifle
توپ بدون عقب نشینی خان تفنگ خان کشی کردن
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
withdrawal
عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
withdrawals
عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
backpedal
عقب نشینی در مقابل حریف عقب نشینی
variable recoil
سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
smooth bore
جنگ افزار بدون خان
smooth bore
جنگ افزار لوله صاف و بدون خان
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
IBM
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
native
زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
natives
زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
operates
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
operated
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
scalable software
برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
operate
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
sedimentary
ته نشینی
adsorption
رو نشینی
recoiling
پی نشینی
an eveing party
شب نشینی
evening party
شب نشینی
deposits
ته نشینی
illuviation
ته نشینی
wakes
شب نشینی
sedimentation
ته نشینی
soiree
شب نشینی
soirTes
شب نشینی
subsidence
ته نشینی
recoil
پی نشینی
sedinentation
ته نشینی
settling
ته نشینی
deposit
ته نشینی
recoils
پی نشینی
retrocedence
پس نشینی
soirees
شب نشینی
wake
شب نشینی
nightlife
شب نشینی
recoiled
پی نشینی
precipitation
ته نشینی
sedimentation
ته نشینی
waked
شب نشینی
recess
عقب نشینی
electrostatic procipitation
ته نشینی الکترواستاتیک
recesses
عقب نشینی
cotenancy
هم اجاره نشینی
eremitic life
گوشه نشینی
recoils
عقب نشینی
recoil
عقب نشینی
eremitism
گوشه نشینی
fallback
عقب نشینی
urbanism
شهر نشینی
suburbia
حومه نشینی
urbanization
شهر نشینی
line of retreat
خط عقب نشینی
sequestered life
گوشه نشینی
sedimentation pond
حوضچه ته نشینی
nomadism
کوچ نشینی
settlements
ته نشینی مسکن
settlement
ته نشینی مسکن
ruralize
ده نشینی کردن
retrocession
عقب نشینی
silting
رسوب ته نشینی
katabasis
عقب نشینی
solitariness
گوشه نشینی
break ground
عقب نشینی
hutment
کلبه نشینی
recoiled
عقب نشینی
to burn the midnight oil
شب نشینی کردن
hypostatic
ناشی از ته نشینی
to burn the midnighoil
شب نشینی کردن
reclvsion
گوشه نشینی
tenantry
اجاره نشینی
recoiling
عقب نشینی
retrocedence
عقب نشینی
retreated
عقب نشینی
sanctuaries
حق بست نشینی
retreats
عقب نشینی
seclusion
گوشه نشینی
retreat
عقب نشینی
retreating
عقب نشینی
sanctuary
حق بست نشینی
freeware
نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
urbanist
وابسته بشهر نشینی
retreat
عقب نشینی کردن
setback
فشار عقب نشینی
urbanistic
وابسته بشهر نشینی
withdraws
عقب نشینی کردن
rocket propulsion
فشارعقب نشینی موشک
withdraw
عقب نشینی کردن
setbacks
فشار عقب نشینی
companionship
مصاحبت پهلو نشینی
to fall back
عقب نشینی کردن
to give ground
عقب نشینی کردن
subornation
زیر پا نشینی اغواء
to beat a retreat
عقب نشینی کردن
to sound the retreat
شیپورعقب نشینی زدن
retreated
عقب نشینی کردن
retreats
عقب نشینی کردن
retreating
عقب نشینی کردن
to lose ground
عقب نشینی کردن
short recoil
عقب نشینی کوتاه
colonial
معماری کوچ نشینی
to beat a retreat
کوس عقب نشینی
To retreat. To withdraw.
عقب نشینی کردن
sedimentation analysis
تجزیه بروش ته نشینی
sink
ته نشینی حفره یاگودال
sinks
ته نشینی حفره یاگودال
blowback
ضربه عقب نشینی
pull away
عقب نشینی کردن
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
give ground
<idiom>
عقب نشینی کردن
ebb current
عقب نشینی اب دریا
scuttled
عقب نشینی روزنه
long recoil
عقب نشینی طولانی
scuttling
عقب نشینی روزنه
scuttles
عقب نشینی روزنه
scuttle
عقب نشینی روزنه
forced withrawal
عقب نشینی اجباری
blowback
عقب نشینی خودکار
recoil mechanism
دستگاه عقب نشینی
backblast
شعله عقب نشینی
retirement
عقب نشینی اختیاری
back pressure
فشار عقب نشینی
backblast
موج عقب نشینی
recoil mechanism
مکانیسم عقب نشینی
peripheral slots
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
long recoil
طول عقب نشینی زیاد
retreated
عقب نشینی اجباری بازگشتن
a white collar job
کار پشت میز نشینی
recoil pit
چاله عقب نشینی لوله
obmutescence
خاموش نشینی سکوت عمدی
recoil operated
مجهز به دستگاه عقب نشینی
recoil system
سیستم عقب نشینی توپ
insula
دستگاه عمارت اجاره نشینی
retreat
عقب نشینی کناره گیری
cloisters
صومعه گوشه نشینی کردن
straddle
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
cloister
صومعه گوشه نشینی کردن
recoils
عقب نشینی کردن توپ
straddles
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
retreated
عقب نشینی کناره گیری
to have a knock back
عقب نشینی کردن
[در موقعیتی]
retreat
عقب نشینی اجباری بازگشتن
they are in full retreat
سخت عقب نشینی می کنند
retreats
عقب نشینی اجباری بازگشتن
breakdowns
ته نشینی مواد معلق دردوغاب
alluvial
ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
breakdown
ته نشینی مواد معلق دردوغاب
setbacks
نیروی عقب نشینی توپ
setback
نیروی عقب نشینی توپ
variable slide
طول عقب نشینی متغیر
straddled
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
hermitic
وابسته بگوشه نشینی زهدامیز
retreats
عقب نشینی کناره گیری
recoil
عقب نشینی کردن توپ
crawfish
ازموضعی عقب نشینی کردن
retreating
عقب نشینی کناره گیری
counter recoil
برگشتن لوله پس از عقب نشینی
hightail
باسرعت عقب نشینی کردن
to sound a retreat
شیپور عقب نشینی زدن
recoiling
عقب نشینی کردن توپ
to sound the retire
شیپور عقب نشینی زدن
retreating
عقب نشینی اجباری بازگشتن
recoiled
عقب نشینی کردن توپ
retreat
گوشه نشینی
[گروهی برای مدتی]
back pressure
فشاراگزوز فشار عقب نشینی اگزوز
retire
عقب نشینی کردن به دلخواه بازنشسته شدن
retires
عقب نشینی کردن به دلخواه بازنشسته شدن
blenching
جمع شدن و عقب نشینی کردن برگشتن
blench
جمع شدن و عقب نشینی کردن برگشتن
blenches
جمع شدن و عقب نشینی کردن برگشتن
blenched
جمع شدن و عقب نشینی کردن برگشتن
The army had to retreat from the battlefield.
ارتش مجبور به عقب نشینی از میدان جنگ شد.
recoil operated
مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
To draw in ones houns . Toback down . To retreat.
ماست ها را کیسه کردن ( عقب نشینی از روی ترس )
beauty is in the eyes of the beholder
<proverb>
اگر بر دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی
jet propulsion
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
disengagement
جدا شدن ازدشمن عقب نشینی اختیاری قطع تماس با دشمن
shoot the duck
حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
inclusus
گوشه نشینی که در غاریا کلبهای می نشست ودرجهانیان رابروی خود می بست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com