English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (8 milliseconds)
English Persian
mola جنین کاذب
Other Matches
aborticide دوای جنین کش دوای سقط جنین
rose rash کاذب
pseudotuberculosis سل کاذب
lair کاذب
lairs کاذب
false کاذب
faise کاذب
pseudo کاذب
liars کاذب
false floor کف کاذب
liar کاذب
false fcoor کف کاذب
mendacious کاذب
friars lantern نور کاذب
form work کاذب سازی
mock moon قمر کاذب
false lift برای کاذب
paralogism قیاس کاذب
parhelion خورشید کاذب
psedoparalysis فلج کاذب
pseudoaggression پرخاشگری کاذب
pseudocarp میوه کاذب
pseudoclassic کلاسیک کاذب
false starts استارت کاذب
false spar تیرک کاذب
false negative منفی کاذب
jack o' lantern نور کاذب
false dawn صبح کاذب
false reaction واکنش کاذب
false ceiling سقف کاذب
false start استارت کاذب
false recognition بازشناسی کاذب
fausse reconnaissance بازشناسی کاذب
false resistance مقاومت کاذب
false retrieval بازیابی کاذب
false ribs ریبهای کاذب
spurious correlation همبستگی کاذب
pseudocyesis ابستنی کاذب
pseudohallucination توهم کاذب
pseudomorph شکل کاذب
pseudomorphism نمود کاذب
pseudomorphism شکل کاذب
corbel-arch طاق کاذب
non sequitur نتیجه کاذب
pseudopregnancy ابستنی کاذب
false or asternal ribs دندههای کاذب
pseudopodium پای کاذب
pseudomemory خاطره کاذب
lethargy مرگ کاذب
lethargy موت کاذب
scarlet rash سرخچه کاذب
non sequiturs نتیجه کاذب
pseudodepression افسردگی کاذب
pseudomembrance غشای کاذب
false positive مثبت کاذب
serosa مشیمه کاذب
pseudomorphous دارای نمود کاذب
pseudopsychopathic جامعه ستیز کاذب
pseudopod شبه پا پای کاذب
pseudochromia رنگ بینی کاذب
pseudo isochromatic charts تصورهای هم فام کاذب
pseudo christ مسیح کاذب دجال
pseudomnesia یاداوری کاذب مرضی
pseudomorphism تحول بشکل کاذب
double jointed دارای مفصل کاذب
pseudodementia زوال عقل کاذب
pseudomyopia نزدیک بینی کاذب
double-jointed دارای مفصل کاذب
pseudoneurosis روان رنجوری کاذب
zodiacal light روشنایی صبح کاذب
fetus جنین
germs جنین
germ جنین
afterbirth جنین
fetuses جنین
foetuses جنین
foetus جنین
embryos جنین
chrysalises جنین
chrysalis جنین
embryo جنین
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
will o the wisp روشنایی کاذب درباغ سبز
diphtheria گلو درد به اغشاء کاذب
parheliacal وابسته بعکس خورشیدیاشمس کاذب
flying facade [ساخت نیمه چوبی کاذب]
pseudochromesth رنگ بینی کاذب واژهای
subornation جرم تهیه شهود کاذب
implacental بی جفت جنین
abortion سقط جنین
abortions سقط جنین
abortion اسقاط جنین
miscarriages سقط جنین
embryogen پیدایش جنین
miscarriage سقط جنین
abortions اسقاط جنین
foeticide اسقاط جنین
foeticide جنین کشی
feticide سقط جنین
secundine جفت جنین
embryogeny تشکیل جنین
embryogeny پیدایش جنین
embryogen تشکیل جنین
ecbolic جنین انداز
to have a miscarriage جنین افگندن
aborticide جنین کشی
abortment سقط جنین
foetation تشکیل جنین
foaticide سقط جنین
foaticide جنین کشی
miscarried جنین ساقط
feticide کشتن جنین
abortive foatus جنین ساقط
fetal وابسته به جنین
wheatgerm جنین گندم
aborsement سقط جنین
blood money of an unborn child دیه جنین
pseuds پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseud پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseudo پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
abortionists سقط جنین کننده
aplacental فاقد جفت جنین
abortive medicines ادویه مسقط جنین
abortive foetus جنین سقط شده
abortionist سقط جنین کننده
placenta جفت جنین مشیمه
embryotomy تشریح جنین درزهدان
hypoblast غشاء داخلی جنین
placentas جفت جنین مشیمه
chorion پرده بیرونی جنین
placental وابسته به جفت جنین
mesoblast میان پوست جنین
chorion مشیمه خارجی جنین
malposition حالت غیرطبیعی جنین
malposition جابجا شدگی جنین
doping نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
parhelic وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
amnion مشیمه پردهء دور جنین
yolk sac کیسه زرده دورتادور جنین
mesoblast لایه جرثومه میانی جنین
miscarriage سقط جنین غیر عمدی
embryo جنین کمتر از هشت هفته
embryos جنین کمتر از هشت هفته
miscarriages سقط جنین غیر عمدی
placentation پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
eventration جنین بی شکم یابی روده
by con. مفهوم مخالف ان جنین میشود
teratology مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
conceptions لقاح تخم وشروع رشد جنین
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
abortionists کسی که موجب سقط جنین میشود
conception لقاح تخم وشروع رشد جنین
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
foetuses جنین بیش از هشت هفته حمل
foetus جنین بیش از هشت هفته حمل
fetuses جنین بیش از هشت هفته حمل
embryoctony ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
avianize ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lanugo کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
stillbirth زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
abortifacient سقط جنین کننده سقط جنینی
antichrst مسیح دروغی مسیح کاذب
pseudocode نمونه رمز رمز یا کد کاذب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com