Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
Antiquity
جهان باستانی
[تاریخ]
the Classical World
[the Ancient World]
جهان باستانی
[تاریخ]
Search result with all words
in ancient times
در اوقات جهان باستانی
Ancient Greece
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
Other Matches
classic
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classics
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
second world
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlases
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
relic
باستانی
older
باستانی
old
باستانی
antiques
باستانی
antique
باستانی
antiquaries
باستانی
age old
باستانی
antiquary
باستانی
relics
باستانی
archaic
<adj.>
باستانی
ancient
باستانی
classically
باستانی
antiquarian
باستانی
traditionary
باستانی
age-old
باستانی
gray
باستانی
oldest
باستانی
northman
اسکاندیناوی باستانی
norseman
اسکاندیناوی باستانی
aramaean
زبان باستانی
in ancient times
در روزگار باستانی
primer
باستانی ابتدایی
primers
باستانی ابتدایی
ancient relics
اثار باستانی
classicism
سبک باستانی
primeval
بسیار کهن باستانی
avestan
زبان باستانی ایران
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
classicize
درزمره ادبیات باستانی
paleographic
وابسته بخطوط باستانی
paleograph
نسخه خطی باستانی
ethiopic
زبان باستانی حبشه
Monumental design
طرح آثار باستانی
classical
پیرو سبکهای باستانی
classical
وابسته به ادبیات باستانی
agonistic
وابسته به مسابقات باستانی یونان
agonistical
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
classicality
مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
classicalism
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
gaul
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
veda
کتاب مقدس باستانی هند
traditional
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
pelta
سپر یونانیان ورومیان باستانی
traditionalism
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
dorian
وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
classicize
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
persepolis
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
corinthian
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
doge
لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
reliquary
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
dithyramb
سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
phygian
فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
catastasis
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
humanist
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
Greek Revival
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
delphine classics
چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Are there any antiquities here?
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
universe
جهان
worlds
جهان
vales
جهان
world
جهان
vale
جهان
macrocosm
جهان
macrocosms
جهان
Ouroboros
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
peregrinator
جهان گرد
the lower regions
جهان مردگان
outworld
جهان بیرونی
internationalist
جهان گرا
mineral kingdom
جهان جمادات
nether world
این جهان
nether world
جهان پایین
nether world
جهان اینده
worldview
جهان بینی
open universe
جهان باز
infinite universe
جهان نامتناهی
orrery
جهان نما
the invisible world
جهان ناپدید
world power
جهان نیرو
universe of system
جهان سیستم
creator of the world
جهان آفرین
world test
ازمون جهان
world view
جهان بینی
this world of ours
این جهان ما
the whole world
سراسر جهان
the vanity of the world
پوچی جهان
the old world
جهان کهنه
the next world
جهان اینده
the lower world
جهان پایین
the invisible
جهان ناپدید
the future
جهان اینده
world creating
جهان افرین
screenland
جهان سینما
weltanschauung
جهان بینی
infinite universe
جهان باز
demiurge
جهان افرین
worldwide
در سرتاسر جهان
microcosms
جهان کهین
microcosms
جهان کوچک
microcosm
جهان کهین
expansion of universe
انبساط جهان
finite universe
جهان بسته
faerie
جهان پریان
filmdom
جهان سینما
worldly wise
جهان دیده
finite universe
جهان متناهی
creator the world
جهان افرین
cosmorama
جهان نما
panorama
جهان نما
underworld
زیرین جهان
universe
جهان کیهان
Third World
جهان سوم
worldly-wise
جهان دیده
cosmography
شرح جهان
closed universe
جهان متناهی
all the world over
در سراسر جهان
christenings
جهان مسیحیت
here below
دراین جهان
panoramas
جهان نما
closed universe
جهان بسته
animal kingdom
جهان جانوران
inanimate nature
جهان جمادات
animals kingdom
جهان جانوران
all over the world
در سراسر جهان
free world
جهان ازاد
microcosm
جهان کوچک
earthling
ساکن جهان
first world
جهان اول
Christendom
جهان مسیحیت
demimonde
جهان زنان هرجایی
peregrinations
جهان گردی دربدری
the church militant
قاطبه مسیحیان جهان
aboral
دورترین نقطه از جهان
under the sun
در جهان در زیر افتاب
ultramundane
ماورا جهان ماوراگیتی
atlas
کتاب نقشهء جهان
the world and its fullness
جهان وهرچه دراوهست
third world countries
کشورهای جهان سوم
theseven wonders of the world
عجایب هفتگانه جهان
the world is transitory
جهان ناپایدار است
the back of beyond
دورترین گوشه جهان
supramundane
مافوق این جهان
superlunary
بیرون از این جهان
oscillating universe
جهان نوسان کننده
industrial workers of the world
کارگران صنعتی جهان
all over the world
در همه جای جهان
georama
جهان نمای پوک
vales
زمین جهان خاکی
vale
زمین جهان خاکی
atlases
کتاب نقشهء جهان
mundane affairs
کارهای این جهان
intermundane
واقع در میان دو جهان
outward things
جهان برونی یا فاهر
extramundane
بیرون از جهان یادنیا
peregrination
جهان گردی دربدری
superempirical
خارج از جهان مادی
to be born
چشم به جهان گشودن
superlunar
بیرون ازاین جهان
the art of the Ancient world
هنر جهان باستان
planisphere
جهان نمای مسطح
world wide
مشهور جهان متداول درهمه جا
transcendentalism
فلسفه خارج جهان مادی
the developed world
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
in a battle for world domination
مبارزه برای سلطه جهان
antemundane
مربوط به پیش از افرینش جهان
he passed hence
ازاین جهان رخت بربست
the whole world
همه دنیا تمامی جهان
sinusoidal projection
نقشه جهان نمای مسطح
demiurgic
وابسته به جهان افرین یااهریمن
demiurgeous
وابسته به جهان افرین یااهریمن
premundane
پیش ازافرینش جهان بوده
planisphere
جهان نمای سطح نما
ecumenic
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
oecumenical
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
he passed hence
این جهان را بدرود گفت
third world economies
اقتصاد کشورهای جهان سوم
to know what's what
ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
vegetable kingdom
جهان گیاهان مولود نباتی
oecumenical
جامع مشهوردر سراسر جهان
the lower world
جهان مردگان عالم اسوات
rhadamanthus
نام یکی از داوران جهان پایین
apples
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
time flies
<proverb>
عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
topsy-turvy world
[upside-down world]
جهان سروته
[درهم وبرهم ]
[وارونه ]
mundane era
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
candidates' tournament
تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
the pilgrimage of life
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
cosmopolitan
وابسته به همه جهان بین المللی
apple
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
candidates' matches
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
supemundane
بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com