Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
outworld
جهان بیرونی
Other Matches
second world
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlases
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
externals
بیرونی
outer
بیرونی
out
<adv.>
بیرونی
exterior
بیرونی
exteriors
بیرونی
external
بیرونی
out door
بیرونی
extern
بیرونی
dooryard
بیرونی
outdoor
بیرونی
outward
بیرونی
cortical
بیرونی
bakkat
بیرونی
external socket
پریز بیرونی
outer shell electron
الکترون بیرونی
the crown of the teeth
دندان بیرونی
extrinsic values
ارزشهای بیرونی
outwall
دیوار بیرونی
extrinsic
بیرونی خارجی
foreign
بیرونی ناجور
external force
نیروی بیرونی
bailey
دیوار بیرونی
arbor support
یاطاقان بیرونی
acrotic
بیرونی خارجی
physiognomy
چهره بیرونی
base-court
حیات بیرونی
physiognomies
چهره بیرونی
extrados springing line
پاطاق بیرونی
bailey
باروی بیرونی
outside
در بیرون بیرونی
outsides
در بیرون بیرونی
externally heated arc
قوس گرمیونایی بیرونی
toa
قسمت بیرونی سر چوب
over
بیرونی شفا یافتن
scarf skin
پوشش یاغلاف بیرونی
base court
حیاط بیرونی یاعقبی
outward
بطرف خارج بیرونی
horn-work
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
chorion
پرده بیرونی جنین
outwards
بطرف خارج بیرونی
outside influence
نفوذ بیرونی یا خارجی
outpart
قسمت بیرونی یا دوردست
outer work function
انرژی خروج بیرونی
outer shell electron
الکترون لایه بیرونی
over-
بیرونی شفا یافتن
rind
پوسته بیرونی هرچیزی
outed
فاش شدن بیرونی
the crown of the teeth
قسمت بیرونی دندان
outgoing traffic
جاده به راستای بیرونی
out-
فاش شدن بیرونی
rinds
پوسته بیرونی هرچیزی
out
فاش شدن بیرونی
exteriority
حالت بیرونی یافاهری دلبستگی به
geophysics
علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین
labrum
لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
external ear
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
ageum son
قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
outer ear
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
worlds
جهان
world
جهان
macrocosms
جهان
vale
جهان
universe
جهان
macrocosm
جهان
vales
جهان
nether world
جهان پایین
nether world
این جهان
the next world
جهان اینده
panoramas
جهان نما
world test
ازمون جهان
world view
جهان بینی
screenland
جهان سینما
nether world
جهان اینده
mineral kingdom
جهان جمادات
worldview
جهان بینی
Christendom
جهان مسیحیت
internationalist
جهان گرا
infinite universe
جهان نامتناهی
world power
جهان نیرو
universe of system
جهان سیستم
the lower world
جهان پایین
the old world
جهان کهنه
the vanity of the world
پوچی جهان
the invisible world
جهان ناپدید
this world of ours
این جهان ما
the whole world
سراسر جهان
peregrinator
جهان گرد
weltanschauung
جهان بینی
the invisible
جهان ناپدید
orrery
جهان نما
open universe
جهان باز
the future
جهان اینده
the lower regions
جهان مردگان
infinite universe
جهان باز
microcosms
جهان کهین
finite universe
جهان بسته
microcosm
جهان کوچک
finite universe
جهان متناهی
cosmography
شرح جهان
cosmorama
جهان نما
creator the world
جهان افرین
world creating
جهان افرین
demiurge
جهان افرین
closed universe
جهان بسته
creator of the world
جهان آفرین
worldwide
در سرتاسر جهان
panorama
جهان نما
all over the world
در سراسر جهان
all the world over
در سراسر جهان
animal kingdom
جهان جانوران
animals kingdom
جهان جانوران
microcosm
جهان کهین
earthling
ساکن جهان
inanimate nature
جهان جمادات
universe
جهان کیهان
Third World
جهان سوم
underworld
زیرین جهان
here below
دراین جهان
worldly-wise
جهان دیده
worldly wise
جهان دیده
filmdom
جهان سینما
free world
جهان ازاد
first world
جهان اول
expansion of universe
انبساط جهان
closed universe
جهان متناهی
christenings
جهان مسیحیت
faerie
جهان پریان
microcosms
جهان کوچک
the world and its fullness
جهان وهرچه دراوهست
third world countries
کشورهای جهان سوم
the world is transitory
جهان ناپایدار است
theseven wonders of the world
عجایب هفتگانه جهان
Antiquity
جهان باستانی
[تاریخ]
in ancient times
در اوقات جهان باستانی
the art of the Ancient world
هنر جهان باستان
the Classical World
[the Ancient World]
جهان باستانی
[تاریخ]
to be born
چشم به جهان گشودن
under the sun
در جهان در زیر افتاب
ultramundane
ماورا جهان ماوراگیتی
the church militant
قاطبه مسیحیان جهان
all over the world
در همه جای جهان
demimonde
جهان زنان هرجایی
extramundane
بیرون از جهان یادنیا
planisphere
جهان نمای مسطح
georama
جهان نمای پوک
outward things
جهان برونی یا فاهر
oscillating universe
جهان نوسان کننده
industrial workers of the world
کارگران صنعتی جهان
intermundane
واقع در میان دو جهان
aboral
دورترین نقطه از جهان
peregrinations
جهان گردی دربدری
peregrination
جهان گردی دربدری
the back of beyond
دورترین گوشه جهان
supramundane
مافوق این جهان
superlunary
بیرون از این جهان
superlunar
بیرون ازاین جهان
atlas
کتاب نقشهء جهان
superempirical
خارج از جهان مادی
atlases
کتاب نقشهء جهان
mundane affairs
کارهای این جهان
vale
زمین جهان خاکی
vales
زمین جهان خاکی
the developed world
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
ecumenic
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
antemundane
مربوط به پیش از افرینش جهان
in a battle for world domination
مبارزه برای سلطه جهان
he passed hence
ازاین جهان رخت بربست
he passed hence
این جهان را بدرود گفت
demiurgeous
وابسته به جهان افرین یااهریمن
demiurgic
وابسته به جهان افرین یااهریمن
oecumenical
جامع مشهوردر سراسر جهان
transcendentalism
فلسفه خارج جهان مادی
vegetable kingdom
جهان گیاهان مولود نباتی
to know what's what
ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
premundane
پیش ازافرینش جهان بوده
oecumenical
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
planisphere
جهان نمای سطح نما
sinusoidal projection
نقشه جهان نمای مسطح
third world economies
اقتصاد کشورهای جهان سوم
the whole world
همه دنیا تمامی جهان
the lower world
جهان مردگان عالم اسوات
world wide
مشهور جهان متداول درهمه جا
cosmopolitan
وابسته به همه جهان بین المللی
time flies
<proverb>
عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
the pilgrimage of life
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
apple
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apples
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
rhadamanthus
نام یکی از داوران جهان پایین
candidates' tournament
تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
supemundane
بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
candidates' matches
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
topsy-turvy world
[upside-down world]
جهان سروته
[درهم وبرهم ]
[وارونه ]
mundane era
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
utopian
تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
eustatic
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
globetrotter
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com