Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
nether world
جهان پایین
the lower world
جهان پایین
Search result with all words
rhadamanthus
نام یکی از داوران جهان پایین
Other Matches
second world
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlases
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
down
سوی پایین بطرف پایین
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
world
جهان
universe
جهان
worlds
جهان
macrocosms
جهان
macrocosm
جهان
vale
جهان
vales
جهان
demiurge
جهان افرین
world view
جهان بینی
world test
ازمون جهان
creator of the world
جهان آفرین
world power
جهان نیرو
Christendom
جهان مسیحیت
weltanschauung
جهان بینی
screenland
جهان سینما
christenings
جهان مسیحیت
the old world
جهان کهنه
world creating
جهان افرین
the vanity of the world
پوچی جهان
creator the world
جهان افرین
this world of ours
این جهان ما
all the world over
در سراسر جهان
the whole world
سراسر جهان
animal kingdom
جهان جانوران
animals kingdom
جهان جانوران
all over the world
در سراسر جهان
microcosm
جهان کوچک
microcosm
جهان کهین
microcosms
جهان کوچک
closed universe
جهان بسته
closed universe
جهان متناهی
finite universe
جهان بسته
finite universe
جهان متناهی
cosmography
شرح جهان
cosmorama
جهان نما
microcosms
جهان کهین
worldwide
در سرتاسر جهان
panorama
جهان نما
the lower regions
جهان مردگان
first world
جهان اول
universe
جهان کیهان
open universe
جهان باز
Third World
جهان سوم
orrery
جهان نما
filmdom
جهان سینما
faerie
جهان پریان
inanimate nature
جهان جمادات
free world
جهان ازاد
nether world
این جهان
panoramas
جهان نما
the invisible
جهان ناپدید
here below
دراین جهان
the future
جهان اینده
nether world
جهان اینده
underworld
زیرین جهان
worldview
جهان بینی
expansion of universe
انبساط جهان
the invisible world
جهان ناپدید
internationalist
جهان گرا
peregrinator
جهان گرد
outworld
جهان بیرونی
worldly-wise
جهان دیده
worldly wise
جهان دیده
infinite universe
جهان نامتناهی
infinite universe
جهان باز
earthling
ساکن جهان
the next world
جهان اینده
mineral kingdom
جهان جمادات
universe of system
جهان سیستم
planisphere
جهان نمای مسطح
vales
زمین جهان خاکی
vale
زمین جهان خاکی
Antiquity
جهان باستانی
[تاریخ]
the world and its fullness
جهان وهرچه دراوهست
aboral
دورترین نقطه از جهان
mundane affairs
کارهای این جهان
peregrination
جهان گردی دربدری
oscillating universe
جهان نوسان کننده
in ancient times
در اوقات جهان باستانی
outward things
جهان برونی یا فاهر
the world is transitory
جهان ناپایدار است
the Classical World
[the Ancient World]
جهان باستانی
[تاریخ]
third world countries
کشورهای جهان سوم
peregrinations
جهان گردی دربدری
atlases
کتاب نقشهء جهان
the back of beyond
دورترین گوشه جهان
under the sun
در جهان در زیر افتاب
georama
جهان نمای پوک
theseven wonders of the world
عجایب هفتگانه جهان
supramundane
مافوق این جهان
superlunary
بیرون از این جهان
superlunar
بیرون ازاین جهان
extramundane
بیرون از جهان یادنیا
demimonde
جهان زنان هرجایی
industrial workers of the world
کارگران صنعتی جهان
intermundane
واقع در میان دو جهان
the church militant
قاطبه مسیحیان جهان
all over the world
در همه جای جهان
atlas
کتاب نقشهء جهان
to be born
چشم به جهان گشودن
superempirical
خارج از جهان مادی
ultramundane
ماورا جهان ماوراگیتی
the art of the Ancient world
هنر جهان باستان
the lower world
جهان مردگان عالم اسوات
vegetable kingdom
جهان گیاهان مولود نباتی
oecumenical
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
ecumenic
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
demiurgic
وابسته به جهان افرین یااهریمن
the developed world
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
he passed hence
ازاین جهان رخت بربست
transcendentalism
فلسفه خارج جهان مادی
oecumenical
جامع مشهوردر سراسر جهان
sinusoidal projection
نقشه جهان نمای مسطح
he passed hence
این جهان را بدرود گفت
world wide
مشهور جهان متداول درهمه جا
to know what's what
ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
in a battle for world domination
مبارزه برای سلطه جهان
antemundane
مربوط به پیش از افرینش جهان
third world economies
اقتصاد کشورهای جهان سوم
the whole world
همه دنیا تمامی جهان
premundane
پیش ازافرینش جهان بوده
planisphere
جهان نمای سطح نما
demiurgeous
وابسته به جهان افرین یااهریمن
apples
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apple
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
topsy-turvy world
[upside-down world]
جهان سروته
[درهم وبرهم ]
[وارونه ]
cosmopolitan
وابسته به همه جهان بین المللی
mundane era
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
the pilgrimage of life
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
candidates' tournament
تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
candidates' matches
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
time flies
<proverb>
عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
supemundane
بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
eustatic
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
utopian
تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
globetrotter
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotters
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
malism
عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
atomism
عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
enterprises
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprise
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
IBM
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
National Center for Supercomputing Applications
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
silicon valley
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
sherlu
اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
simulations
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
isolationism
سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
simulation
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
cosmopolitanism
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
internationalism
روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
yalta conference
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
lower limit
حد پایین
down stairs
پایین
beneath
پایین تر
de-
پایین
dowm
پایین
shorter
پایین تر
lower most
پایین تر
low
پایین
down
پایین
lowers
پایین تر
lowering
پایین تر
sub-
یا پایین تر
lowered
پایین تر
vide infara
پایین
shitu
پایین
short
پایین تر
shortest
پایین تر
low level
پایین
bottoms
پایین
bottom
پایین
lower
پایین
beneath
پایین
lower
پایین تر
below
پایین
hereafter
<adv.>
در پایین
bal
از مچ پا به پایین
submiss
پایین
infara
پایین تر
infara
پایین
below
<adv.>
در پایین
neath or neath
پایین
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
در پایین
further down
پایین تر
neath or neath
پایین تر
hypogenous
پایین رو
tailwater
پایین اب
flattest
پایین
flat
پایین
hereinafter
[formal]
<adv.>
در پایین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com