Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
safe conduct
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe conducts
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe-conducts
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
Other Matches
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
trafficked
عبور و مرور
traffics
عبور و مرور
trafficking
عبور و مرور
traffic
عبور و مرور
traffic control
کنترل عبور و مرور
bus traffic
عبور و مرور اتوبوسها
airfield traffic
عبور و مرور فرودگاه
traffic court
دادگاه عبور و مرور
traffic density
تکاشف عبور و مرور
traffic density
تراکم عبور و مرور
eligible traffic
عبور و مرور مجاز
traffic density
شدت عبور و مرور
traffic peak
حداکثر عبور و مرور
traffic lane
مسیر عبور و مرور
traffic sign
علامت عبور و مرور
access structures
ساختمانهای عبور و مرور
traffic intensity
شدت عبور و مرور
air traffic control
کنترل عبور و مرور هوایی
traffic cut
تقاطع دو جریان عبور و مرور
to be under curfew
در منع عبور و مرور بودن
air-traffic control
کنترل عبور و مرور هوایی
curfew period
ساعات منع عبور و مرور
curfews
زمان قطع عبور و مرور قرق
pointsman
عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
road discipline
مقررات عبور و مرور روی جاده
air movement section
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
access structures
ساختمان های قابل عبور و مرور
curfew
زمان قطع عبور و مرور قرق
pelican crossing
دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
tolled
حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
cone penetrometer
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
inbound traffic
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
militarism
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
disposition
استقرار یکانها و اماد درمنطقه
combat jump
پرش با چتر درمنطقه دشمن
imprescriptible
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
flat pass
پاس به دریافت کننده درمنطقه بالا
tropicalization
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
target approach point
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
phantom order
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel
چانل نظامی مجرای نظامی
touchdown
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
touchdowns
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
army terminals
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
licenses
جواز
laissez passer
جواز
sanctions
جواز
licensing
جواز
permit
جواز
indult
جواز
license
جواز
sanctioning
جواز
sanction
جواز
permitting
جواز
passes
جواز
permits
جواز
licences
جواز
licence
جواز
sanctioned
جواز
revocability
جواز
immunity
جواز
passed
جواز
patents
جواز
pass
جواز
patent
جواز
patented
جواز
patenting
جواز
kashrut
حالت جواز
licensee
صاحب جواز
safe conduct
جواز امان
permit
پروانه جواز
licencee
دارنده جواز
passport
جواز سفر
licensees
صاحب جواز
passports
جواز سفر
justifiability
جواز شرعی
licence
جواز شغل
impermissibility
عدم جواز
import licence
جواز واردات
licence
پروانه جواز
license
پروانه جواز
license
جواز شغل
licensing
پروانه جواز
licensing
جواز شغل
permit holder
صاحب جواز
safe-conducts
جواز امان
plevin
جواز امان
safe conducts
جواز امان
conduct safe
جواز امان
pass
جواز گذرنامه
passes
جواز گذرنامه
permit of residence
جواز اقامت
bill of loading
جواز کشتی
immediacy
قرب جواز
licenses
جواز شغل
licenses
پروانه جواز
passed
جواز گذرنامه
licences
جواز شغل
paper
جواز پروانه
permitting
پروانه جواز
papered
جواز پروانه
papers
جواز پروانه
canonicity
جواز شرعی
residence permit
جواز اقامت
permission to reside
جواز اقامت
kashruth
حالت جواز
licences
پروانه جواز
permits
پروانه جواز
permission to stay
جواز اقامت
papering
جواز پروانه
licencor
اعطاء کننده جواز
licensees
صاحب جواز یا امتیاز
licentiate
دارای جواز لیسانسیه
licensor
اعطاء کننده جواز
licensee
صاحب جواز یا امتیاز
student residence permit
جواز اقامت دانشجوئی
permanent residence permit
جواز اقامت دائمی
registry
جواز کشتی محضر
registry
جواز ثبت کشتی
indefinite leave to remain
[British E]
جواز اقامت دائمی
registries
جواز کشتی محضر
registries
جواز ثبت کشتی
revisal
مرور
reviewal
مرور
reviewed
مرور
overview
مرور
overviews
مرور
review
مرور
tract
مرور
tracts
مرور
once-over
مرور
once over
مرور
reviews
مرور
reviewing
مرور
perusal
مرور
licensees
صاحب جواز دارنده پروانه
licensee
صاحب جواز دارنده پروانه
lapsing
انصراف مرور
glances
نظراجمالی مرور
lapses
انصراف مرور
lapse
انصراف مرور
run over
مرور کردن
glance
نظراجمالی مرور
rub up
مرور کردن
statute of limitation
مرور زمان
scroll
مرور کردن
time lapse
مرور زمان
prescription
مرور زمان
prescriptions
مرور زمان
turn over
مرور کردن
lapse of time
مرور زمان
go through
مرور کردن
rehearsal
مرور ذهنی
scrolls
مرور کردن
rehearsals
مرور ذهنی
glanced
نظراجمالی مرور
go over
مرور کردن
patent medicines
داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicine
داروی دارای جواز وزارت بهداری
stratosphere
طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
revisions
تجدید نظر مرور
period of prescription
مدت مرور زمان
limitation of actions
مرور زمان دعاوی
reliving
در ذهن مرور کردن
scanned
اجمالا مرور کردن
reviewing
بررسی کردن مرور
time barred
مشمول مرور زمان
scan
اجمالا مرور کردن
extinctive prescription
مرور زمان اسقاط حق
die out
<idiom>
به مرور از بین رفتن
barred by statute
مشمول مرور زمان
limitation act
قانون مرور زمان
review
بررسی کردن مرور
wear off/away
<idiom>
به مرور محو شدن
positive prescription
مرور زمان مملک
lapsing
استفاده از مرور زمان
limitation period
مدت مرور زمان
creative prescription
مرور زمان ایجاد حق
reviewed
بررسی کردن مرور
ecquisitive prescription
مرور زمان مملک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com