Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (10 milliseconds)
English	Persian
sprout	جوانه شاخه
sprouted	جوانه شاخه
sprouts	جوانه شاخه
Search result with all words
sprit	جوانه یا شاخه کوچک
Other Matches
gemmulation	جوانه کوچک ایجادموجود تازه توسط جوانه سلولی
hierarchical communications system	شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
tillers	جوانه جوانه زدن
tiller	جوانه جوانه زدن
to brachiate	از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
forkedly	بطور شاخه شاخه
ramify	شاخه شاخه شدن
branches	شاخه شاخه شدن
branch	شاخه شاخه شدن
arborization	شاخه شاخه شدگی
dog leg	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bud	جوانه
shootings	جوانه
offshoots	جوانه
buds	جوانه
budded	جوانه
seedlings	جوانه
seedling	جوانه
gemmiferous	جوانه زن
offshoot	جوانه
youngling	جوانه
shooting	جوانه
gemma	جوانه
bifurcate	چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
buds	جوانه زدن
germinate	جوانه زدن
sprouted	جوانه زدن
pululate	جوانه زدن
pullulation	جوانه زنی
sprout	جوانه زدن
pullulate	جوانه زدن
sprouts	جوانه زدن
burgeons	جوانه زدن
ratoon	جوانه زدن
burgeoning	جوانه زدن
burgeoned	جوانه زدن
germinated	جوانه زدن
germinates	جوانه زدن
germinating	جوانه زدن
erupting	جوانه زدن
germination	جوانه زنی
sprit	جوانه زدن
bud	جوانه زدن
erupt	جوانه زدن
erupted	جوانه زدن
sprouting	جوانه زدن
erupts	جوانه زدن
budded	جوانه زدن
gemmation	جوانه زنی
germin	جوانه زدن
germinant	جوانه زننده
leaf	جوانه زدن
burgeon	جوانه زدن
acrospire	جوانه زدن
taste bud	جوانه چشایی
taste buds	جوانه چشایی
ratoon	جوانه گیاه
gemmiparous	جوانه دار
gemmiparous	جوانه اور
shots	جوانه زده
shot	جوانه زده
gemmate	جوانه دار
shoot	جوانه زدن انشعاب
nipped	کش رفتن جوانه زدن
nip	کش رفتن جوانه زدن
shoots	جوانه زدن انشعاب
chrysalises	شفیره حشرات جوانه
seedlings	جوانه کوچک درخت
chrysalis	شفیره حشرات جوانه
seedling	جوانه کوچک درخت
nips	کش رفتن جوانه زدن
spurts	جهش جوانه زدن
spurt	جهش جوانه زدن
spurted	جهش جوانه زدن
spurting	جهش جوانه زدن
grown	رسیده جوانه زده
repullulate	دوباره جوانه زدن
A aron's rod	[میله ای با برگ و جوانه گل]
peeps	جوانه زدن اشکار شدن
peeped	جوانه زدن اشکار شدن
peeping	جوانه زدن اشکار شدن
peep	جوانه زدن اشکار شدن
blastogenesis	تکثیر از راه جوانه زدن
branches	جوانه زدن براه جدیدی رفتن
branch	جوانه زدن براه جدیدی رفتن
proliferous	بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
receding leg	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
bifurcation	شاخه
connection plug	دو شاخه
plugging	دو شاخه
embranchment	شاخه
knag	ته شاخه
plug	دو شاخه
acaulescent	بی شاخه
furcate	شاخه شاخه
branch cutter	شاخه بر
limbless	بی شاخه
nid	شاخه
plugs	دو شاخه
intersection leg	شاخه
nib	شاخه
nibs	شاخه
branch lines	شاخه
branches	شاخه
limbs	شاخه
doddered	بی شاخه
trifurcation	سه شاخه
variation	شاخه
variations	شاخه
pin	در شاخه
trifid	سه شاخه
limb	شاخه
Br	شاخه
virga	شاخه
branch	شاخه
pinned	در شاخه
arm	شاخه
pinning	در شاخه
ramulose	شاخه شاخه
fork	شاخه
bough	شاخه
boughs	شاخه
ramulous	شاخه شاخه
ramus	شاخه
forking	شاخه
three way	سه شاخه
forking	سه شاخه
branch line	شاخه
fork	سه شاخه
gray ramus	شاخه خاکستری
easing out line	شاخه شل کننده
distributary	رود شاخه
dog leg	شاخه فرعی
branch	شاخه [دانشی]
field	شاخه [دانشی]
female plug	دو شاخه ماده
fork of ... river	شاخه رودخانه ...
area	شاخه [دانشی]
division	شاخه [دانشی]
line of business	شاخه پیشه
disbranch	بی شاخه کردن
insessorial	شاخه نشین
intersection leg	شاخه یک همبر
traverse leg	شاخه پیمایش
tow level forked junction	دو شاخه دو ترازه
three arm protractor	نقاله سه شاخه
subshrub	شاخه کوچک
spriggy	شاخه دار
secateur	شاخه قطع کن
tow level forked junction	دو شاخه ناهمکف
ramify	شاخه بستن
ramify	شاخه دادن
ramiform	شاخه مانند
provine	شاخه خوابانده
triradiate	سه شاخه سه شعاعی
passerine	شاخه نشین
lamin	شاخه پردهای
lamina	شاخه پردهای
Dont break that branch off.	آن شاخه رانشکن
viminal	شاخه دهنده
linear portion	شاخه خطی
twing	شاخه کوچک
twiggy	شاخه دار
twigged	شاخه دار
outbranch	شاخه گستردن
ram's horn hook	قلاب دو شاخه
sprig	شاخه کوچک
sprays	شاخه کوچک
spraying	شاخه کوچک
sprayed	شاخه کوچک
spray	شاخه کوچک
alleyways	شاخه ماز
alleys	شاخه ماز
offshoots	شاخه نورسته
alley	شاخه ماز
blind alley	شاخه بن بست
ramification	شاخه شاخگی
ramifications	شاخه شاخگی
topper	شاخه زن سوهان
forked	شاخه دار
tributary	شاخه رود
prong	شاخه رودیانهر
prongs	شاخه رودیانهر
crotches	تیر دو شاخه
twig	: شاخه کوچک
twigs	: شاخه کوچک
crotch	تیر دو شاخه
tuning fork	دو شاخه صوتی
tuning forks	دو شاخه صوتی
sprigs	شاخه کوچک
tributaries	شاخه انشعاب
tributaries	شاخه رود
tributary	شاخه انشعاب
toppers	شاخه زن سوهان
coppices	شاخه زاد
wing	شاخه شعبه
blind alleys	شاخه بن بست
biramous	دارای دو شاخه
boughed	شاخه دار
branchy	شاخه دار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com