English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (2 milliseconds)
English Persian
forg welding جوشن کورهای
Other Matches
chimney shaft دودکش کورهای
furnace forge اهنگری کورهای
stand بستهای فولادی کورهای بلند
crematory کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
oast کورهای که رازک را دران خشک می کنند
incinerators کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
incinerator کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematoria کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoriums کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematorium کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
d. armour جوشن
armouring جوشن
armour جوشن
armor جوشن
armature جوشن
mail جوشن
reinforcement جوشن
mails جوشن
magner armature جوشن مغناطیسی
habergeon جوشن بی استین
balanced armature unit جوشن متعادل
deformed bar جوشن اجدار
armature جوشن پوشش
plate of a capacitor جوشن خازن
condenser plate جوشن خازن
bronze welding جوشن برنز
ironclad armature ارمیچر جوشن دار
ironclad magnet اهنربای جوشن دار
shell transformer مبدل جوشن دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com