Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
rationing of foreign exchange
جیره بندی ارز خارجی
Other Matches
rationing
جیره بندی
couponing
جیره بندی
rationed
جیره بندی کردن
rationing system
نظام جیره بندی
rationing
جیره بندی کردن
rations
جیره بندی کردن
ration
جیره بندی کردن
exchange rationing
جیره بندی ارز
credit rationing
جیره بندی اعتباری
rationed items
اقلام جیره بندی شده
food packet
جیره بسته بندی شده
food rationing
جیره بندی مواد غذائی
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
exoskeleton
استخوان بندی خارجی
flight ration
جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
basic ration
جیره مقدماتی جیره مبنا
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
stipend
جیره
stipends
جیره
rationed
جیره
pension
جیره
coupons
جیره
rationing
جیره
allotment
جیره
allotments
جیره
pensions
جیره
rations
جیره
ration
جیره
coupon
جیره
ration allowance
حق جیره
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
ration allowance
پول جیره
ration strenght
کالری جیره
emergency ration
جیره اضطراری
allowance
جیره حق معاش
ration
جیره سربازی
ration
جیره غذایی
c ration
جیره رزمی
combat ration
جیره جنگی
allowances
جیره حق معاش
victualling allowance
جیره روزانه
commuted ration
جیره نقدی
board wages
جیره خشکه
flight ration
جیره پرواز
combat ration
جیره رزمی
rations
جیره سربازی
ration basis
مبنای جیره
dailgy food allowance
جیره روزانه
field ration
جیره صحرایی
field ration
جیره رزمی
proviant
علیق و جیره
rations
جیره غذایی
basic allowance for subsistence
جیره نقدی
basic ration
جیره اصلی
ration in kind
معادل جیره
rationed
جیره سربازی
rationed
جیره غذایی
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
ration factor
ضریب محاسبه جیره
livery
جیره علیق اسب
liveries
جیره علیق اسب
dailgy food allowance
جیره غذایی روزانه
emergency ration
جیره فوق العاده
ration strenght
انرژی حاصله از جیره
troop train ration
جیره بین راه
rations
مقدار جیره روزانه
ration return
اسناد هزینه جیره
ration in kind
جیره معادل یاجانشین
rationed
مقدار جیره روزانه
ration method
سبک واگذاری جیره
ration
مقدار جیره روزانه
sinecure
جیره خور ولگرد
sinecures
جیره خور ولگرد
table of food equivalents
جدول ارزش جیره غذایی
billet
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeting
ورقه جیره یادداشت مختصر
billets
ورقه جیره یادداشت مختصر
ration factor
ضریب اماد جیره غذایی
ration basis
مبنای محاسبه جیره غذایی
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
troop train ration
جیره طبخی بین راه
reconstituted
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstituting
خیساندن امادیا جیره خشک شده
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
master menu
لیست مبنای جیره غذایی اصلی
reconstitute
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstitutes
خیساندن امادیا جیره خشک شده
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ration credit
تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
iron rations
جیره بسیارکم که سربازفقط هنگام ضرورت سخت میتواندبان دست بزند
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament
طرح بندی صورت بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
طبقه بندی رده بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
allowance
جیره دادن فوق العاده دادن
allowances
جیره دادن فوق العاده دادن
exoteric
خارجی
outer
خارجی
exogenous
خارجی
exterior
خارجی
extern
خارجی
peripheral
خارجی
exteriors
خارجی
outside
خارجی
outsides
خارجی
extra
خارجی
extra-
خارجی
external
خارجی
externals
خارجی
extras
خارجی
outboard
خارجی
gringos
خارجی
exotic
خارجی
aliens
خارجی
alien
خارجی
oversea
خارجی
abextra
خارجی
exosphere
خارجی
gringo
خارجی
extraneous
خارجی
international line
خط خارجی
outsider
خارجی
foreign
خارجی
outsiders
خارجی
outward
خارجی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
facades
نمای خارجی
outside caliper
کولیس خارجی
facade
نمای خارجی
strangest
خارجی غریبه
outer planets
سیارات خارجی
overseas agent
نماینده خارجی
outer wall
دیوار خارجی
overseas trade
معاملات خارجی
strange
خارجی غریبه
outside cause
علت خارجی
outside view
منظره خارجی
outside view
نمای خارجی
outside power
جریان خارجی
outward opening
دهانه خارجی
outwork
سنگر خارجی
exosphere
قسمت خارجی جو
slough
پوسته خارجی
landfall
بویه خارجی
guest
انگل خارجی
outside diameter
قطر خارجی
outer fix
رمپ خارجی
outer connection
اتصال خارجی
loads
بار خارجی
load
بار خارجی
landfalls
بویه خارجی
load curve
خم بار خارجی
incarnations
صورت خارجی
incarnation
صورت خارجی
apophyge
منحنی خارجی
apophysis
منحنی خارجی
apothesis
منحنی خارجی
impurity
اتم خارجی
concrete object
عین خارجی
acrotic
بیرونی خارجی
outboard profile
نیمرخ خارجی
fanades
نمای خارجی
arris
زاویه خارجی
outness
کیفیت خارجی
angle of emergence
زاویه خارجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com