English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English Persian
gold amalgam جیوه امیخته بازر
Other Matches
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
mercurialize جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
adorns بازر و زیور اراستن
adorn بازر و زیور آراستن
quicksilver جیوه
quick silver جیوه
hydrargyrum جیوه
mercury جیوه
mercury chloride کلرور جیوه
mercuric جیوه دار
mercuric cyanate جیوه سیانات
mercuric fulminate فولمینات جیوه
mercurous جیوه مانند
mercury chloride کلرید جیوه
bichloride کلرور جیوه
mercury tank مخزن جیوه
mercury mine معدن جیوه
mercury lamp لامپ جیوه
mercurous جیوه دار
mercury fulminate جیوه فولمینات
mercury chloride کلراید جیوه
mercury column ستون جیوه
calomel جیوه سفید
mercury vaper بخار جیوه
mercurial جیوه دار
mixtures امیخته
mixture امیخته
mixed امیخته
medleys امیخته
medley امیخته
interwrought در هم امیخته
zygose امیخته
portmanteaux امیخته
motley امیخته
portmanteau امیخته
portmanteaus امیخته
mercury vapor rectifier یکسوساز بخار جیوه
mercury arc lamp لامپ بخار جیوه
hydrargyric جیوه دار-سیمابی
condensed mercurytemperature دمای جیوه متراکم
winged god سیماب جیوه زیبق
mixed gas گاز امیخته
mixed mode باب امیخته
mixed crystal کریستال امیخته
mixed number عدد امیخته
mixed tides کشندهای امیخته
coalescent بهم امیخته
immiscible امیخته نشدنی
impanate امیخته بنان
cold mix امیخته سرد
quick silver طبع سیمابی جیوه زدن به
oxymercuriation اکسید جیوه دار کردن
prank شوخی امیخته بافریب
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
pranks شوخی امیخته بافریب
mincemeat قیمه امیخته باکشمش
chrism روغن امیخته بابلسان
oil is immiscible with water روغن با اب امیخته نمیشود
lemon squash شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
oxyhydrogen اکسیژن امیخته به ایدروژن
hydrargyia or rism مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
mixed radix notation نشان گذاری امیخته مبنا
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
deep laid امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
d. butter کره اب کرده و امیخته با ارد
mercurate باسیماب یاجیوه ترکیب کردن جیوه زدن به
micronlitre یک لیتر گاز درفشار یک میلیونیم اینچ جیوه
poudrette کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
neo platonism فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
lingua franca زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
law french اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
think piece مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
lingua francas زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
loam خاک رس وشن که با گیاه پوسیده امیخته باشد
mercury delay line روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
imbroglios قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglio قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
omnim gatherum امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
ingratiatory طرف توجه قرار دهنده امیخته بخود شیرینی
oxyhydrogen blowpipe بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
tragi comedy نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
kamptulicon یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
amalgam الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgams الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
incorporating mill کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
gouache رنگ کاری با رنگی که در اب حل شده و با عسل و صمغ امیخته شده
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com