Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 242 (3 milliseconds)
English
Persian
list
حاشیه
gloss
حاشیه
border
حاشیه
bordered
حاشیه
bordering
حاشیه
margin
حاشیه
margins
حاشیه
marge
حاشیه
brim
حاشیه
brimmed
حاشیه
brimming
حاشیه
brims
حاشیه
braid
حاشیه
braided
حاشیه
braids
حاشیه
marginal
حاشیه
brink
حاشیه
rim
حاشیه
rims
حاشیه
skirt
حاشیه
skirted
حاشیه
skirts
حاشیه
verge
حاشیه
verges
حاشیه
fringe
حاشیه
fringes
حاشیه
apostil
حاشیه
fimbriation
حاشیه
frilling
حاشیه
kerb=curb
حاشیه
listel
حاشیه
margent
حاشیه
marginal note
حاشیه
marginate
حاشیه
margine
حاشیه
outskirt
حاشیه
postil
حاشیه
rand
حاشیه
selvage
حاشیه
selvedge
حاشیه
draft
حاشیه
draught
حاشیه
Other Matches
rosette border
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Zipper selvage
حاشیه زیپ شکل
[در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Kufic border
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
frieze
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
reciprocal border
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Herati border
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
skirter
حاشیه رو
border line
خط حاشیه
marginally
در حاشیه
bordering
حاشیه زه
border
حاشیه زه
bordered
حاشیه زه
fimbriate
حاشیه دار
annotates
حاشیه نوشتن
fimbriated
حاشیه دار
fixing
حاشیه ریشه
sewing
حاشیه دوزی
frieze
حاشیه ارایشی
rims
لبه حاشیه
annotator
حاشیه نویس
rim
لبه حاشیه
annotation
حاشیه نویسی
edgings
حاشیه یابی
bleeding edge
حاشیه نقشه
friezes
حاشیه ارایشی
marginally
بطور حاشیه
marginal
وابسته به حاشیه
annotated
حاشیه نوشتن
annotating
حاشیه نوشتن
circumstantiality
حاشیه پردازی
annotate
حاشیه نوشتن
divagation
حاشیه روی
drawnwork
حاشیه دوزی
emarginate
برداشتن حاشیه از
braided
نوار حاشیه
edging
حاشیه یابی
annotations
حاشیه نویسی
braids
نوار حاشیه
buffer distance
حاشیه امنیت
braid
نوار حاشیه
offset
حاشیه صحافی
marginalizing
در حاشیه قراردادن
marginalizes
در حاشیه قراردادن
fringed
حاشیه دار
frilled
حاشیه دار
frizzly
حاشیه دار
frizzy
حاشیه دار
marginalized
در حاشیه قراردادن
marginalize
در حاشیه قراردادن
marginalising
در حاشیه قراردادن
marginalises
در حاشیه قراردادن
marginalised
در حاشیه قراردادن
profit margins
حاشیه سود
profit margin
حاشیه سود
border
حاشیه فرش
offsetting
حاشیه صحافی
anconis
حاشیه تزئین
ancon
حاشیه تزئین
unresolved corners
حاشیه متقاطع
border
حاشیه گذاشتن
gloss
حاشیه نوشتن بر
bordered
حاشیه گذاشتن
bordering
حاشیه گذاشتن
to leave a margin
حاشیه گذاشتن
rimmed
حاشیه دار
scholiast
حاشیه نویس
hem
حاشیه دارکردن
lister
حاشیه دوز
kerb
حاشیه پیاده رو
hemmed
حاشیه دارکردن
hemming
حاشیه دارکردن
hems
حاشیه دارکردن
kerbs
حاشیه پیاده رو
frills
حاشیه دوختن بر
marge
حاشیه دارکردن
marginalia
یادداشتهای حاشیه
margent
حاشیه کتاب
limbate
حاشیه دار
laciniate
حاشیه دار
fringy
حاشیه دار
impluse margine
حاشیه ایمپولز
laciniated
حاشیه دار
frill
حاشیه دوختن بر
chitlings
حاشیه چین دار
furbelow
حاشیه چین دار
fringes
حاشیه دار کردن
cushion-course
[حاشیه تزئینی نازبالش]
fringe
حاشیه دار کردن
anathyrosis
تراشیدن حاشیه سنگ
crab border
حاشیه خرچنگی
[فرش]
edge of rug
لبه و حاشیه فرش
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
tat
توری حاشیه بافتن
tat
حاشیه توری گذاشتن
tatting
توری حاشیه لباس
to margin the text of a book
در حاشیه گذاشتن کتاب
candlewick
نخ پنبهای حاشیه دوزی
purfle
ارایش حاشیه دوزی
chitlins
حاشیه چین دار
chitterlings
حاشیه چین دار
purfle
حاشیه راتزئین کردن
crisfate
دارای حاشیه موجی
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
drawnwork
حاشیه توری پارچه
binding offset
حاشیه جبران شیرازه
annotation symbol
علامت حاشیه نویسی
sinuate
دارای حاشیه موجی
solvency margin
حاشیه عدم اعسار
tots
سرجمع حاشیه نویسی
bordering
حاشیه دار کردن
frills
حاشیه چین دار
frieze
حاشیه زینتی دادن به
frill
حاشیه چین دار
fuller
حدیده حاشیه دار
bordered
حاشیه دار کردن
friezes
حاشیه زینتی دادن به
repand
دارای حاشیه موجی
border
حاشیه دار کردن
purfle
حاشیه دوزی کردن
tot
سرجمع حاشیه نویسی
froufrou
حاشیه دوزی حشو وزوائد
elevation of security
بالا بردن حاشیه امنیت
fretwork
برجسته کاری حاشیه گذاری
panels
قاب گذاردن حاشیه زدن به
fimbria
حاشیه ریشه دار شرابه
purls
حاشیه حلقه دود یا بخار
purling
حاشیه حلقه دود یا بخار
margin
اندک حاشیه دار کردن
margin
مشخص کردن اندازه و حاشیه
margins
اندک حاشیه دار کردن
margins
مشخص کردن اندازه و حاشیه
commentate
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
tat
دارای حاشیه توری کردن
purl
حاشیه حلقه دود یا بخار
purled
حاشیه حلقه دود یا بخار
panel
قاب گذاردن حاشیه زدن به
fagot
ریشه کردن حاشیه پارچه
notations
بخاطر سپاری حاشیه نویسی
faggot
ریشه کردن حاشیه پارچه
antepagmentum
حاشیه های تزئینی درگاه
antepagment
حاشیه های تزئینی درگاه
faggots
ریشه کردن حاشیه پارچه
rims
لبه داریا حاشیه دارکردن
notation
بخاطر سپاری حاشیه نویسی
rim
لبه داریا حاشیه دارکردن
border break
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
bleeding edge
حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
border break
ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
flounce
چین دار کردن حاشیه لباس
flounced
چین دار کردن حاشیه لباس
flounces
چین دار کردن حاشیه لباس
flouncing
چین دار کردن حاشیه لباس
minimum clearance
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
oil scraper
رینگی در پایین یا حاشیه پایینی پیستون
welt
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
welts
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
skirted
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirt
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
purfling
حاشیه ارایش دارخاتم کاری شده
bind
حاشیه پهن در یک صفحه چاپ شده
binds
حاشیه پهن در یک صفحه چاپ شده
soutache
حاشیه دوزی زری ویراق لباس
left justification
زوج کردن حاشیه سمت چپ متن
lambrequin
نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
justifying
چاپ گرفتن با حاشیه سمت چپ مستقیم
justify
چاپ با حاشیه مستقیم در سمت راست
skirts
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
pages
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
justify
چاپ گرفتن با حاشیه سمت چپ مستقیم
justifying
چاپ با حاشیه مستقیم در سمت راست
justifies
چاپ گرفتن با حاشیه سمت چپ مستقیم
architrave-cornice
[پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
justifies
چاپ با حاشیه مستقیم در سمت راست
page
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
edges
لبه اسکی حاشیه صفحه شطرنج
paged
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
edge
لبه اسکی حاشیه صفحه شطرنج
antefix
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
printed
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
indents
فضا از حاشیه سمت چپ هنگام شروع یک خط از متن
prints
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
antefixum
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
indent
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
left justify
دستور چاپ که حاشیه سمت چپ متن را از رج میکند
lacevi
بستن با بند سفت کردن حاشیه دارکردن
indenting
فضا از حاشیه سمت چپ هنگام شروع یک خط از متن
indenting
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
scholium
حاشیه نویسی برمتن کتاب شرح وتفسیر
indents
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com