English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
English Persian
buffer distance حاشیه امنیت
Search result with all words
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
crest clearing graph نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
elevation of security بالا بردن حاشیه امنیت
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
Other Matches
rosette border حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Zipper selvage حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Kufic border حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
ragged متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
friezes حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
safety امنیت
peacefulness امنیت
security امنیت
job security امنیت شغلی
security council شورای امنیت
physical security امنیت فیزیکی
safety امنیت محفوفیت
data security امنیت داده ها
safety fork دوشاخه امنیت
computer security امنیت کامپیوتر
angle of safety زاویه امنیت
external security امنیت خارجی
security service اداره امنیت
security force اداره امنیت
security اداره امنیت
national security امنیت ملی
buffer distance محوطه امنیت
internal security امنیت داخلی
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
software security امنیت نرم افزاری
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
flight clearance تعیین امنیت پرواز
pacific security pact پیمان امنیت پاسفیک
healt and safety commision کمیسیون سلامت و امنیت
Department of Homeland Security [DHS] وزارتخانه امنیت کشور
to hunker down در پی امنیت و آسایش بودن
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
displacement امنیت در آدرس اندیس دار
stability امنیت داخلی ثبات سیاسی
internal security امنیت داخلی عملیات ضد شورشی
gadroon اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
security council شورای امنیت سازمان ملل متحد
margin فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margins فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
police action عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
security specialist فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
rainbow border حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
shares روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protects که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protecting که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
British Standards Institute سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
shared روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
trust territory ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
share روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protect یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
unlawful assembly در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
DES استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
security council یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
yalta conference م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
junk اطلاعات یا سخت افزاری که بی استفاده است یا از تاریخ گذشته است یا کار امنیت
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
rims حاشیه
fringes حاشیه
apostil حاشیه
verge حاشیه
skirts حاشیه
skirted حاشیه
skirt حاشیه
border line خط حاشیه
kerb=curb حاشیه
brims حاشیه
braid حاشیه
marginally در حاشیه
fringe حاشیه
rim حاشیه
fimbriation حاشیه
verges حاشیه
marginal حاشیه
brink حاشیه
frilling حاشیه
braids حاشیه
braided حاشیه
brimming حاشیه
bordered حاشیه زه
selvedge حاشیه
selvage حاشیه
draft حاشیه
rand حاشیه
postil حاشیه
margin حاشیه
draught حاشیه
gloss حاشیه
skirter حاشیه رو
bordering حاشیه زه
bordered حاشیه
border حاشیه زه
border حاشیه
bordering حاشیه
margins حاشیه
marginal note حاشیه
margent حاشیه
list حاشیه
listel حاشیه
marge حاشیه
marginate حاشیه
margine حاشیه
outskirt حاشیه
brimmed حاشیه
brim حاشیه
annotates حاشیه نوشتن
unresolved corners حاشیه متقاطع
annotating حاشیه نوشتن
border حاشیه فرش
anconis حاشیه تزئین
profit margins حاشیه سود
ancon حاشیه تزئین
drawnwork حاشیه دوزی
emarginate برداشتن حاشیه از
fimbriate حاشیه دار
fimbriated حاشیه دار
margent حاشیه کتاب
fringy حاشیه دار
marginalia یادداشتهای حاشیه
impluse margine حاشیه ایمپولز
lister حاشیه دوز
limbate حاشیه دار
laciniate حاشیه دار
divagation حاشیه روی
scholiast حاشیه نویس
marginalizing در حاشیه قراردادن
marginalizes در حاشیه قراردادن
marginalized در حاشیه قراردادن
annotator حاشیه نویس
marginalize در حاشیه قراردادن
marginalising در حاشیه قراردادن
bleeding edge حاشیه نقشه
marginalises در حاشیه قراردادن
marginalised در حاشیه قراردادن
to leave a margin حاشیه گذاشتن
circumstantiality حاشیه پردازی
laciniated حاشیه دار
frills حاشیه دوختن بر
annotations حاشیه نویسی
frizzly حاشیه دار
frilled حاشیه دار
fringed حاشیه دار
rimmed حاشیه دار
profit margin حاشیه سود
bordering حاشیه گذاشتن
bordered حاشیه گذاشتن
braid نوار حاشیه
frizzy حاشیه دار
annotation حاشیه نویسی
fixing حاشیه ریشه
frill حاشیه دوختن بر
hems حاشیه دارکردن
kerb حاشیه پیاده رو
kerbs حاشیه پیاده رو
hemming حاشیه دارکردن
hemmed حاشیه دارکردن
hem حاشیه دارکردن
marge حاشیه دارکردن
frieze حاشیه ارایشی
friezes حاشیه ارایشی
sewing حاشیه دوزی
braided نوار حاشیه
braids نوار حاشیه
gloss حاشیه نوشتن بر
edging حاشیه یابی
edgings حاشیه یابی
rims لبه حاشیه
border حاشیه گذاشتن
rim لبه حاشیه
offsetting حاشیه صحافی
offset حاشیه صحافی
marginal وابسته به حاشیه
annotated حاشیه نوشتن
marginally بطور حاشیه
annotate حاشیه نوشتن
cylinder skirt حاشیه یا دامنه سیلندر
anathyrosis تراشیدن حاشیه سنگ
friezes حاشیه زینتی دادن به
drawnwork حاشیه توری پارچه
frieze حاشیه زینتی دادن به
sinuate دارای حاشیه موجی
tot سرجمع حاشیه نویسی
tots سرجمع حاشیه نویسی
frills حاشیه چین دار
frill حاشیه چین دار
purfle ارایش حاشیه دوزی
furbelow حاشیه چین دار
purfle حاشیه دوزی کردن
purfle حاشیه راتزئین کردن
cushion-course [حاشیه تزئینی نازبالش]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com