Dictiornary-Farsi | حاشیه عدم اعسار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
solvency margin	حاشیه عدم اعسار


Other Matches

rosette border	حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Zipper selvage	حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border	حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
insolvency	اعسار
indigence	اعسار
solvenry	عدم اعسار
insolvent law	قانون اعسار
insolvency	اعسار و افلاس
insolvency	درماندگی اعسار
insolvence	درماندگی اعسار
solvency	عدم اعسار ملائت
Kufic border	حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged	متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged	متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
friezes	حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze	حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border	حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
cloud band border	[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
reciprocal border	حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Herati border	طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon	اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
rainbow border	حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
border line	خط حاشیه
apostil	حاشیه
kerb=curb	حاشیه
margin	حاشیه
frilling	حاشیه
fimbriation	حاشیه
margins	حاشیه
fringes	حاشیه
marge	حاشیه
verge	حاشیه
skirts	حاشیه
skirted	حاشیه
skirt	حاشیه
rims	حاشیه
rim	حاشیه
marginally	در حاشیه
brink	حاشیه
marginal	حاشیه
braids	حاشیه
verges	حاشیه
brim	حاشیه
brimmed	حاشیه
brimming	حاشیه
brims	حاشیه
braid	حاشیه
fringe	حاشیه
braided	حاشیه
draft	حاشیه
bordering	حاشیه زه
bordered	حاشیه زه
skirter	حاشیه رو
bordering	حاشیه
bordered	حاشیه
border	حاشیه زه
gloss	حاشیه
selvedge	حاشیه
listel	حاشیه
margent	حاشیه
draught	حاشیه
marginal note	حاشیه
list	حاشیه
border	حاشیه
marginate	حاشیه
outskirt	حاشیه
rand	حاشیه
postil	حاشیه
selvage	حاشیه
margine	حاشیه
offset	حاشیه صحافی
annotated	حاشیه نوشتن
marginal	وابسته به حاشیه
braids	نوار حاشیه
annotates	حاشیه نوشتن
annotating	حاشیه نوشتن
braided	نوار حاشیه
annotate	حاشیه نوشتن
edging	حاشیه یابی
braid	نوار حاشیه
rim	لبه حاشیه
marginally	بطور حاشیه
edgings	حاشیه یابی
impluse margine	حاشیه ایمپولز
rims	لبه حاشیه
anconis	حاشیه تزئین
ancon	حاشیه تزئین
circumstantiality	حاشیه پردازی
divagation	حاشیه روی
drawnwork	حاشیه دوزی
emarginate	برداشتن حاشیه از
fimbriate	حاشیه دار
fimbriated	حاشیه دار
scholiast	حاشیه نویس
marginalia	یادداشتهای حاشیه
margent	حاشیه کتاب
lister	حاشیه دوز
limbate	حاشیه دار
laciniate	حاشیه دار
buffer distance	حاشیه امنیت
bleeding edge	حاشیه نقشه
unresolved corners	حاشیه متقاطع
border	حاشیه فرش
marginalizing	در حاشیه قراردادن
marginalizes	در حاشیه قراردادن
marginalized	در حاشیه قراردادن
marginalize	در حاشیه قراردادن
marginalising	در حاشیه قراردادن
fringy	حاشیه دار
marginalises	در حاشیه قراردادن
marginalised	در حاشیه قراردادن
to leave a margin	حاشیه گذاشتن
annotator	حاشیه نویس
laciniated	حاشیه دار
frilled	حاشیه دار
fixing	حاشیه ریشه
hems	حاشیه دارکردن
border	حاشیه گذاشتن
sewing	حاشیه دوزی
frizzly	حاشیه دار
frill	حاشیه دوختن بر
bordered	حاشیه گذاشتن
frills	حاشیه دوختن بر
marge	حاشیه دارکردن
frieze	حاشیه ارایشی
bordering	حاشیه گذاشتن
kerb	حاشیه پیاده رو
kerbs	حاشیه پیاده رو
profit margin	حاشیه سود
frizzy	حاشیه دار
fringed	حاشیه دار
hemming	حاشیه دارکردن
hemmed	حاشیه دارکردن
rimmed	حاشیه دار
profit margins	حاشیه سود
hem	حاشیه دارکردن
gloss	حاشیه نوشتن بر
offsetting	حاشیه صحافی
annotations	حاشیه نویسی
friezes	حاشیه ارایشی
annotation	حاشیه نویسی
repand	دارای حاشیه موجی
fringe	حاشیه دار کردن
tots	سرجمع حاشیه نویسی
binding offset	حاشیه جبران شیرازه
fuller	حدیده حاشیه دار
drawnwork	حاشیه توری پارچه
furbelow	حاشیه چین دار
candlewick	نخ پنبهای حاشیه دوزی
frill	حاشیه چین دار
crisfate	دارای حاشیه موجی
annotation symbol	علامت حاشیه نویسی
frills	حاشیه چین دار
chitlings	حاشیه چین دار
chitlins	حاشیه چین دار
fringes	حاشیه دار کردن
chitterlings	حاشیه چین دار
tot	سرجمع حاشیه نویسی
cylinder skirt	حاشیه یا دامنه سیلندر
tat	حاشیه توری گذاشتن
tatting	توری حاشیه لباس
to margin the text of a book	در حاشیه گذاشتن کتاب
border	حاشیه دار کردن
friezes	حاشیه زینتی دادن به
crab border	حاشیه خرچنگی [فرش]
edge of rug	لبه و حاشیه فرش
anathyrosis	تراشیدن حاشیه سنگ
cushion-course	[حاشیه تزئینی نازبالش]
tat	توری حاشیه بافتن
purfle	حاشیه راتزئین کردن
purfle	ارایش حاشیه دوزی
frieze	حاشیه زینتی دادن به
sheetlines	خطوط حاشیه نقشه
purfle	حاشیه دوزی کردن
bordered	حاشیه دار کردن
bordering	حاشیه دار کردن
sinuate	دارای حاشیه موجی
fimbria	حاشیه ریشه دار شرابه
commentated	حاشیه نوشتن یادداشت کردن
elevation of security	بالا بردن حاشیه امنیت
margin	مشخص کردن اندازه و حاشیه
commentates	حاشیه نوشتن یادداشت کردن
notations	بخاطر سپاری حاشیه نویسی
antepagmentum	حاشیه های تزئینی درگاه
antepagment	حاشیه های تزئینی درگاه
commentating	حاشیه نوشتن یادداشت کردن
tat	دارای حاشیه توری کردن
margin	اندک حاشیه دار کردن
froufrou	حاشیه دوزی حشو وزوائد
panels	قاب گذاردن حاشیه زدن به
margins	اندک حاشیه دار کردن
margins	مشخص کردن اندازه و حاشیه
commentate	حاشیه نوشتن یادداشت کردن
panel	قاب گذاردن حاشیه زدن به
notation	بخاطر سپاری حاشیه نویسی
purl	حاشیه حلقه دود یا بخار
purling	حاشیه حلقه دود یا بخار
purled	حاشیه حلقه دود یا بخار
faggots	ریشه کردن حاشیه پارچه
fretwork	برجسته کاری حاشیه گذاری