Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
margent
حاشیه کتاب
Search result with all words
scholium
حاشیه نویسی برمتن کتاب شرح وتفسیر
to margin the text of a book
در حاشیه گذاشتن کتاب
Other Matches
rosette border
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
capitulary
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
Zipper selvage
حاشیه زیپ شکل
[در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Kufic border
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
frieze
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
deuteronomic
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
turtle border
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
readers
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
caxton
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
invisible hand
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
reciprocal border
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Herati border
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
fimbriation
حاشیه
fringes
حاشیه
gloss
حاشیه
border line
خط حاشیه
outskirt
حاشیه
apostil
حاشیه
border
حاشیه زه
bordered
حاشیه
braids
حاشیه
rim
حاشیه
bordered
حاشیه زه
bordering
حاشیه
marginally
در حاشیه
brink
حاشیه
bordering
حاشیه زه
rims
حاشیه
border
حاشیه
fringe
حاشیه
verges
حاشیه
verge
حاشیه
skirts
حاشیه
skirted
حاشیه
skirt
حاشیه
braid
حاشیه
braided
حاشیه
marginal
حاشیه
margins
حاشیه
marge
حاشیه
skirter
حاشیه رو
selvedge
حاشیه
selvage
حاشیه
list
حاشیه
rand
حاشیه
draft
حاشیه
draught
حاشیه
postil
حاشیه
margine
حاشیه
kerb=curb
حاشیه
brims
حاشیه
margin
حاشیه
brimming
حاشیه
brimmed
حاشیه
listel
حاشیه
margent
حاشیه
frilling
حاشیه
marginal note
حاشیه
brim
حاشیه
marginate
حاشیه
braids
نوار حاشیه
frizzy
حاشیه دار
friezes
حاشیه ارایشی
marginal
وابسته به حاشیه
braided
نوار حاشیه
kerb
حاشیه پیاده رو
frieze
حاشیه ارایشی
sewing
حاشیه دوزی
fixing
حاشیه ریشه
annotation
حاشیه نویسی
marge
حاشیه دارکردن
frills
حاشیه دوختن بر
frill
حاشیه دوختن بر
hems
حاشیه دارکردن
hemming
حاشیه دارکردن
hem
حاشیه دارکردن
annotations
حاشیه نویسی
braid
نوار حاشیه
kerbs
حاشیه پیاده رو
marginalises
در حاشیه قراردادن
marginalised
در حاشیه قراردادن
unresolved corners
حاشیه متقاطع
to leave a margin
حاشیه گذاشتن
scholiast
حاشیه نویس
marginalia
یادداشتهای حاشیه
limbate
حاشیه دار
laciniated
حاشیه دار
marginalising
در حاشیه قراردادن
marginalize
در حاشیه قراردادن
anconis
حاشیه تزئین
ancon
حاشیه تزئین
border
حاشیه فرش
marginalizing
در حاشیه قراردادن
marginalizes
در حاشیه قراردادن
marginalized
در حاشیه قراردادن
laciniate
حاشیه دار
impluse margine
حاشیه ایمپولز
fimbriated
حاشیه دار
annotating
حاشیه نوشتن
annotates
حاشیه نوشتن
annotated
حاشیه نوشتن
annotate
حاشیه نوشتن
edgings
حاشیه یابی
edging
حاشیه یابی
rims
لبه حاشیه
rim
لبه حاشیه
fringy
حاشیه دار
annotator
حاشیه نویس
fimbriate
حاشیه دار
emarginate
برداشتن حاشیه از
drawnwork
حاشیه دوزی
divagation
حاشیه روی
circumstantiality
حاشیه پردازی
buffer distance
حاشیه امنیت
lister
حاشیه دوز
bleeding edge
حاشیه نقشه
marginally
بطور حاشیه
frizzly
حاشیه دار
frilled
حاشیه دار
border
حاشیه گذاشتن
fringed
حاشیه دار
rimmed
حاشیه دار
gloss
حاشیه نوشتن بر
profit margin
حاشیه سود
offsetting
حاشیه صحافی
hemmed
حاشیه دارکردن
bordering
حاشیه گذاشتن
offset
حاشیه صحافی
profit margins
حاشیه سود
bordered
حاشیه گذاشتن
fringe
حاشیه دار کردن
crisfate
دارای حاشیه موجی
repand
دارای حاشیه موجی
crab border
حاشیه خرچنگی
[فرش]
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
fringes
حاشیه دار کردن
frill
حاشیه چین دار
frills
حاشیه چین دار
friezes
حاشیه زینتی دادن به
drawnwork
حاشیه توری پارچه
frieze
حاشیه زینتی دادن به
anathyrosis
تراشیدن حاشیه سنگ
cushion-course
[حاشیه تزئینی نازبالش]
annotation symbol
علامت حاشیه نویسی
furbelow
حاشیه چین دار
edge of rug
لبه و حاشیه فرش
fuller
حدیده حاشیه دار
candlewick
نخ پنبهای حاشیه دوزی
binding offset
حاشیه جبران شیرازه
tat
توری حاشیه بافتن
purfle
ارایش حاشیه دوزی
bordered
حاشیه دار کردن
solvency margin
حاشیه عدم اعسار
sinuate
دارای حاشیه موجی
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
bordering
حاشیه دار کردن
tots
سرجمع حاشیه نویسی
tot
سرجمع حاشیه نویسی
tat
حاشیه توری گذاشتن
purfle
حاشیه دوزی کردن
purfle
حاشیه راتزئین کردن
border
حاشیه دار کردن
chitterlings
حاشیه چین دار
tatting
توری حاشیه لباس
chitlins
حاشیه چین دار
chitlings
حاشیه چین دار
purled
حاشیه حلقه دود یا بخار
rims
لبه داریا حاشیه دارکردن
purl
حاشیه حلقه دود یا بخار
froufrou
حاشیه دوزی حشو وزوائد
purling
حاشیه حلقه دود یا بخار
purls
حاشیه حلقه دود یا بخار
rim
لبه داریا حاشیه دارکردن
panel
قاب گذاردن حاشیه زدن به
faggots
ریشه کردن حاشیه پارچه
fretwork
برجسته کاری حاشیه گذاری
notation
بخاطر سپاری حاشیه نویسی
notations
بخاطر سپاری حاشیه نویسی
fagot
ریشه کردن حاشیه پارچه
tat
دارای حاشیه توری کردن
antepagment
حاشیه های تزئینی درگاه
antepagmentum
حاشیه های تزئینی درگاه
panels
قاب گذاردن حاشیه زدن به
faggot
ریشه کردن حاشیه پارچه
commentating
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
margins
اندک حاشیه دار کردن
border break
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
margin
اندک حاشیه دار کردن
elevation of security
بالا بردن حاشیه امنیت
commentate
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com