Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (2 milliseconds)
English
Persian
the greenish hue of blue
حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
Other Matches
May the wrath of God overtake you .
خدا کمرت بزند
Let him speak his pices. let him have his say. Let him state his case.
بگذار حرفش را بزند
he has no enterprise
دل ندارد که به کارهای مهم دست بزند
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
fly in the ointment
<idiom>
یک چیز کوچک که شادی را بههم بزند
give someone enough rope and they will hang themself
<idiom>
به کسی طناب بدی تا راحت خودش دار بزند
without lifting a finger
بدون اینکه به چیزی دستی بزند
[اصطلاح روزمره]
iron rations
جیره بسیارکم که سربازفقط هنگام ضرورت سخت میتواندبان دست بزند
vegetable
سبزی
greenery
سبزی
greenth
سبزی
greenstuff
سبزی
veg
سبزی
viridity
سبزی
virescence
سبزی
legume
سبزی
green jaundice
سبزی
green stuff
سبزی
green meat
سبزی
greenness
سبزی
greenless
بی سبزی
fawner
سبزی پاک کن
verdancy
حالت سبزی
coster
سبزی فروش
vegetably
سبزی وار
vegetably
بشکل سبزی
wrack
اشغال سبزی
pot herb
سبزی پختنی
greengrocery
سبزی فروشی
green vegetable
سبزی خوراکی
viridescence
میل به سبزی
obsequious
سبزی پاک کن
greengrocers
سبزی فروش
greengrocer
سبزی فروش
vegetable soup
سوپ سبزی
vegetable diet
خوراک سبزی دار
pickler
پیازترشی سبزی ترشی
buble and squeak
قیمه با سبزی یا کلم
maket garden
باغ سبزی کاری
What vegetables do you have?
چه سبزی هایی دارید؟
virescence
سبزی غیرعادی دربرگهای گل
verdure
تازگی سبزیجات سبزی
snookered
وضع گوی که بازیگر نمیتواند مستقیما به گوی موردنظر ضربه بزند
costermonger
سبزی فروش دوره گرد
fawningly
ازروی سبزی پاک کنی
minestrone
سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
garden stuff
حاصل باغ :سبزی ومیوه
olla
یکجور اش سبزی دار دراسپانی
fawning
دم لابه سبزی پاک کنی
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
Mamihlapinatapai
نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
borsch
نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
borscht
نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
Cooked vegetables digest easily.
سبزی پخته زود هضم است.
olericulture
سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
flatteringly
متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
gallows bird
کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
green bice
رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
inexpressiveness
بی حالتی
trimorphous
سه حالتی
two state
دو حالتی
trimorph
سه حالتی
expressional
حالتی
multiphase
چند حالتی
degenerate
چند حالتی
degenerated
چند حالتی
degenerates
چند حالتی
degenerating
چند حالتی
two state variable
متغییر دو حالتی
two state circuit
مدار دو حالتی
two state algebra
جبر دو حالتی
dichotomies
دو حالتی دورستگی
dichotomy
دو حالتی دورستگی
two state jump
جهش دو حالتی
state equation
معادله حالتی
to fall into
دچار
[حالتی]
شدن
to get into
دچار
[حالتی]
شدن
trigon
سه حالتی ستاره سه تایی
desperateness
حالتی که بیرون ازامیدباشد
strike an attitude
حالتی بخود گرفتن
degeneracy
چند حالتی بودن
impasse
حالتی که از ان رهایی نباشد
passage
انتقال از حالتی به حالت دیگر
passages
انتقال از حالتی به حالت دیگر
demurred
در CL حالتی است که مدعی علیه
demur
در CL حالتی است که مدعی علیه
demurring
در CL حالتی است که مدعی علیه
demurs
در CL حالتی است که مدعی علیه
emergency
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergencies
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
recognition
و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
mergers
حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
hand inhand poition
رقص در حالتی که بدن هر دورقصنده به یک سمت است
tactical reconnaissance
براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
roll reversal
حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
merger
حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
double adultery
زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
recognition
و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
optical
و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
gold standards
حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
gonidium
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
tie in sales
حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
remainder
حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
Hypergraphia
[حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
pearlies
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
interlocking directorate
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
Floret
[rosette]
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
limit load
بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
decompression
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
dro
حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
calyx
طرح حقه یا کاسه گل که حالتی از گل شاه عباسی و یا گل ختایی را نشان می دهد
inflationary gap
وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
margin land
حالتی که بازده زمین فقط جبران پرداخت هزینه ها واستهلاکات را بکند
gold import point
حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
bump
حالتی در پرواز که هنگام افزایش ناگهانی سرعت افقی باد بوجود می اید
interrupting
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
armed peace
حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
interrupt
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
PCU
وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
interrupts
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
buyer's over
حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
wheel well
محفظهای که یک واحد ازارابه فرود را در حالتی که جمع شده است در خود جای میدهد
kidnapping
در CL به خصوص به حالتی اطلاق میشود که کسی را بدزدند و ازکشور محل اقامتش خارج کنند
cloud design
طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
endless knots
طرح گره بدون انتها
[که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
final set
حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
cards
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
potential substitution
حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
real
ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
pyramiding
سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
Ensi
[نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
place utility
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
answer
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
sequential
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
answered
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
AT command set
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
close price
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
damage feasant
درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
special verdict
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
tenancy in common
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
cross action
در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
paged
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
pages
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
analogues
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analogue
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
page
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
mode
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
inseparable cost
حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
documenting
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
toolkit software
بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
contructive larcency
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
karadja medallion
ترنج کرجی
[این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
Mercerization
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
normal slump
درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
good humour
خوش حالتی خوش مشربی
Temerchin motife
نگاره تمرچین
[این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
turret motife
طرح شیروان
[این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
implied trust
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
saw tooth
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
voluntary manslaughter
قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com