English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
volcanicity حالت اتش فشانی
Other Matches
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
moya گل اتش فشانی
igneous اتش فشانی
obsidian شیشه اتش فشانی
lapillus n خرده سنگ اتش فشانی
monticule تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
batholith نوعی سنگ چخماقی وسنگ اتش فشانی
basalt نوعی سنگ چخماق یااتش فشانی سیاه
solfatara ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
obsidian مواد اتش فشانی سیاه ماننداست به شیشه بطری
propylite یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
pitchstone یکجور خاره اتش فشانی که خاصیت شیشه و صیقل زفت رادارا است
peperino خاره اتش فشانی سبک وسوراخ سوراخ که از شن وخاکستر درست شده است
phonolite خاره اتش فشانی که تخته سنگ تازه ازموه گرفته ان چون چکش بخوردصدامیدهد
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming حالت دهی در حالت سرد
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
postures حالت
postured حالت
posture حالت
idiocrasy حالت
line condition حالت خط
fettle حالت
ill conditioned بد حالت
expression حالت
expressions حالت
manner حالت
disposition حالت
situation حالت
situations حالت
attitude حالت
attitudes حالت
posturing حالت
unexpressive بی حالت
temper حالت
if حالت
pyreticosis حالت تب
phase حالت
phased حالت
stances حالت
phases حالت
estates حالت
estate حالت
predicaments حالت
make حالت
self حالت
moods حالت
mood حالت
tempered حالت
tempers حالت
stance حالت
case حالت
cases حالت
queasiness حالت قی
makes حالت
predicament حالت
stating حالت
grain حالت
febricity حالت تب
states حالت
stated حالت
temperament حالت
temperaments حالت
glass eyed بی حالت
condition حالت
feverishness حالت تب
status حالت
state حالت
state- حالت
plumbness حالت عمودی
physical state حالت فیزیکی
normality حالت عادی
febile دارای حالت تب
polyvalence حالت چندفرفیتی
polyvalency حالت چندفرفیتی
exceptional case حالت استثنایی
individualism حالت انفرادی
pastiness حالت خمیری
paramnesia حالت فراموشی
continuum state حالت پیوستار
faintly در حالت ضعف
oxidation state حالت اکسایش
oxidation number حالت اکسایش
output state حالت خروجی
corresponding state حالت متنافر
feminity حالت زنانه
veins حالت تمایل
spring حالت فنری
perpendicularity حالت عمودی
springs حالت فنری
periodicity حالت تناوبی
counterpoise حالت تعادل
feminineness حالت زنانه
mode indicator نشانگر حالت
creaminess حالت سرشیری
vein حالت تمایل
conversational mode حالت محاورهای
aglow در حالت هیجان
sea state حالت دریا
saccharinity حالت قندی
resiliency حالت ارتجاعی
deplorble condltion حالت زار
repellency حالت دفع
drinking bout حالت مستی
deliverable state در حالت تحویل
drive state حالت سائقی
drowsihead حالت نیمخواب
eburnation حالت عاجی
sentimentalism حالت احساساتی
downiness حالت کرکی
solid state حالت جامد
doughiness حالت خمیری
sol state حالت سولی
soild state حالت جامد
trim وضع حالت
trimmest وضع حالت
trims وضع حالت
small ball پرتاب بی حالت
skin the cat حالت گربهای
eigenstate حالت انرژی
energy state حالت انرژی
equation of state معادله حالت
expressive eyes چشمان با حالت
quantum state ویژه حالت
pyreticosis حالت حمائی
facial expression حالت چهره
pulverulence حالت خاکی
protected mode حالت محفوظ
prone position حالت درازکش
seismicity حالت ارتعاش
problem state حالت مسئلهای
queasily با حالت تهوع
queasiness حالت تهوع
refractivity حالت انکسار
reclining position حالت غنوده
real mode حالت واقعی
rapturously با حالت بیخودی
ragingly با حالت خشم
equilibrium state حالت تعادل
erectness حالت عمودی
marshiness حالت مردابی
excited state حالت برانگیخته
deadness حالت مرده
privileged mode حالت ممتاز
locative حالت مکانی
amentia حالت هذیان
kashruth حالت جواز
heat proof quality حالت نسوزی
kashrut حالت جواز
chararcter mode حالت دخشهای
burst mode حالت پیوسته
doubtfulness حالت تردید
jussive حالت امری
humanness حالت انسانیت
isopiestic حالت فشارمتعادل
childishness حالت بچگی
circuit opening حالت مدارباز
liquid state حالت مایع
accidentalness حالت اتفاقی
acedia حالت خ-لسه
linearity حالت طولی
hang over حالت خماری
adrenergic reponse state حالت پر ادرنالینی
limit state حالت حدی
affectedly با حالت بخودگرفته
affectivity حالت عاطفی
lethargically با حالت سبات
answer mode حالت جواب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com