Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
exceptional case
حالت استثنایی
Other Matches
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
special
استثنایی
way-out
استثنایی
way out
استثنایی
atypically
استثنایی
exceptional
استثنایی
specially
استثنایی
atypical
استثنایی
exeptional
استثنایی
unexceptional
غیر استثنایی
refersher course
دوره استثنایی
exceptional water level
تراز استثنایی اب
exclusive jurisdiction
حق قضاوت استثنایی
exempted , adressee
گیرنده استثنایی
exceptional children
کودکان استثنایی
special school
اموزشگاه استثنایی
exception conoition
وضعیت استثنایی
special education
اموزش و پرورش استثنایی
modus ponens
قیاس استثنایی
[ریاضی]
special olympics
المپیک افراد استثنایی
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
exempted station
یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
if
حالت
make
حالت
self
حالت
case
حالت
attitude
حالت
situations
حالت
situation
حالت
estate
حالت
estates
حالت
line condition
حالت خط
disposition
حالت
manner
حالت
expressions
حالت
expression
حالت
attitudes
حالت
makes
حالت
predicaments
حالت
tempers
حالت
temper
حالت
feverishness
حالت تب
tempered
حالت
glass eyed
بی حالت
queasiness
حالت قی
pyreticosis
حالت تب
idiocrasy
حالت
phases
حالت
cases
حالت
ill conditioned
بد حالت
posturing
حالت
postures
حالت
postured
حالت
posture
حالت
predicament
حالت
febricity
حالت تب
stated
حالت
state-
حالت
state
حالت
status
حالت
stances
حالت
stance
حالت
condition
حالت
fettle
حالت
stating
حالت
states
حالت
temperaments
حالت
phased
حالت
mood
حالت
grain
حالت
phase
حالت
unexpressive
بی حالت
moods
حالت
temperament
حالت
iciness
حالت یخی
limit state
حالت حدی
possessive
حالت اضافه
accusative
حالت مفعولی
lethargically
با حالت سبات
idle position
حالت سکون
idiocrasy
حالت مخصوص
linearity
حالت طولی
possessives
حالت اضافه
ground state
حالت پایه
locative
حالت مکانی
hang over
حالت خماری
thirstily
با حالت تشنگی
heat proof quality
حالت نسوزی
humanness
حالت انسانیت
liquid state
حالت مایع
i.c.
حالت اولیه
kashruth
حالت جواز
ignition condition
حالت احتراق
initial state
حالت اغازی
incipience
حالت نخستین
inactive status
حالت انتساب
in form
خوش حالت
defensively
حالت دفاعی
in a state of depression
در حالت افسردگی
insert mode
حالت درج
defensively
با حالت تدافع
nervousness
حالت عصبانی
crudely
در حالت خامی
resilience
حالت ارتجاعی
isopiestic
حالت فشارمتعادل
jussive
حالت امری
fluidity
حالت مایعی
incipincy
حالت نخستین
kashrut
حالت جواز
domesticity
حالت اهلی
input mode
حالت ورودی
circumstantiality
حالت وکیفیت
deliverable state
در حالت تحویل
deplorble condltion
حالت زار
balanced state
حالت متوازن
doubtfulness
حالت تردید
doughiness
حالت خمیری
downiness
حالت کرکی
drinking bout
حالت مستی
drive state
حالت سائقی
drowsihead
حالت نیمخواب
eburnation
حالت عاجی
stable state
حالت پایا
eigenstate
حالت انرژی
energy state
حالت انرژی
equation of state
معادله حالت
balanced state
حالت متعادل
circuit opening
حالت مدارباز
colloidal state
حالت کلوییدی
childishness
حالت بچگی
command mode
حالت فرماندهی
chararcter mode
حالت دخشهای
conjugality
حالت زناشویی
continuum state
حالت پیوستار
burst mode
حالت پیوسته
conversational mode
حالت محاورهای
borderline state
حالت مرزی
balminess
حالت مرهمی
corresponding state
حالت متنافر
counterpoise
حالت تعادل
creaminess
حالت سرشیری
equilibrium state
حالت تعادل
erectness
حالت عمودی
balanced state
حالت تعادل
febile
دارای حالت تب
genitive
حالت اضافه
feminineness
حالت زنانه
feminity
حالت زنانه
defensive
حالت تدافع
final state
حالت پایانی
free wheeling
حالت خلاصی
fugitiveness
حالت شخص
gas phase
حالت گازی
deadness
حالت مرده
glassy state
حالت شیشهای
vitreus state
حالت شیشهای
goutiness
حالت نقرسی
facial expression
حالت چهره
expressive eyes
چشمان با حالت
automatism
حالت خودکاری
atilt
با حالت حمله
arborescence
حالت شاخهای
antisepsis
حالت ضد عفونی
excited state
حالت برانگیخته
answer mode
حالت پاسخ
answer mode
حالت جواب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com