Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
pure bending
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
Other Matches
bending stress
خستگی خمشی تلاش خمشی
resistance to deflaction
مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
flexure
خمشی
bending
خمشی
flexural strength
تاب خمشی
bending stress
تنش خمشی
bending strength
مقاومت خمشی
strength in bending
مقاومت خمشی
bending energy
انرژی خمشی
bending moment
کنگر خمشی
bending moment
گشتاور خمشی
bending vibration
ارتعاش خمشی
press brake
پرس خمشی
buckling strength
استحکام خمشی
buckling test
ازمایش خمشی
transverse bending strength
استحکام خمشی
flexural strength
توان خمشی
flexural strength
مقاومت خمشی
flexural moment
لنگر خمشی
buckling stress
تنش خمشی
bending moment
لنگر خمشی
shape of the moment diagram
شکل دیاگرام خمشی
deflections
تغییر شکل خمشی
deflection
تغییر شکل خمشی
cold bending test
ازمون خمشی سرد
negative bending moment
لنگر خمشی منفی
bending impact test
ازمایش ضربه خمشی
relations between load, shear and moment
رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
compound bending
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
axial position
حالت محوری قرارگاه محوری
biaxial deformation
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
moment diagrams byparts
دیاگرام لنگر خمشی جزء به جزء
barrier forces
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
take a crack at
<idiom>
سعی وتلاش کردن
military services
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
offense
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
transient forces
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
demarkation line
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
blue commander
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
ostensible
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
concrete dam
سد بتنی
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
concrete block
سنگ بتنی
concrete pavement
جاده بتنی
capping slab
کتیبه بتنی
cement concrete lining
پوشش بتنی
portland cement concrete lining
پوشش بتنی
slab
صفحه بتنی
slabs
صفحه بتنی
concrete pavement
شوسه بتنی
concrete floor
طاق بتنی
concrete structure
سازه بتنی
concrete
بتنی کردن
concrete roof
سقف بتنی
concrete pitching
فرش بتنی
concrete pipe
لوله بتنی
concrete pile
شمع بتنی
concrete layer
قشر بتنی
concrete layer
لایه بتنی
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
prestressed dam
سد بتنی پیش تنیده
central concrete membrane
پرده میانی بتنی
cussom
[e]
[صفحه بتنی بزرگ]
concrete core wall
دیوار با هسته بتنی
concrete joist shaker
ویبراتور تیرهای بتنی
hollow concrete floor
سقف تو خالی بتنی
concrete structure
ساختمان با استخوانبندی بتنی
rigid concrete pavements
رویههای صلب بتنی
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
pile cap
دال بتنی که سر شمعها را می پوشاند
concrete cover
پوشش بتنی روی فولاد
site concrete
بتنی که در پای کار ساخته شود
incised slab
[صفحه بتنی با نقش های روی آن]
slab for bearing
سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
pier cap
دال بتنی که روی ستون بنا میشود
pile group
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
vacuum concrete
ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
decking
تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
rotated
محوری
rotates
محوری
axile
محوری
adaxial
محوری
pivotal
محوری
axial
محوری
triaxial
سه محوری
rotate
محوری
monaxial
یک محوری
uniaxial
یک محوری
dalle
صفحه بتنی
[یا از جنس سنگ و مرمر صاف که کف اتاق استفاده می شده است.]
trochoid
محوری فرفرهای
uniaxial bending
خمش یک محوری
nutation
رقص محوری
thrusts
فشار محوری
thrust
فشار محوری
sociocentrism
جامعه- محوری
triaxial shear test
ازمایش سه محوری
axial compression
فشار محوری
axial flow
جریان محوری
anthropocentrism
انسان محوری
thrusting
فشار محوری
pivoting window
پنجره محوری
pluriaxial
چند محوری
xenocentrism
بیگانه محوری
uniaxial force
نیروی تک محوری
axial bond
پیوند محوری
egocentricism
خود محوری
egocentricity
خود محوری
orbital overlap
همپوشانی محوری
axial flow impulse turbine
توربین محوری
axial flow turbine
توربین محوری
axially parallel
در راستای محوری
axisymmetric
متقارن محوری
compass swing
چرخش خط محوری
axially symmetric
متقارن محوری
axial thrust
فشار محوری
axial rake angle
زاویه محوری
axial runout
شوک محوری
axially parallel
موازی محوری
axial runout
رانش محوری
axial stress
تنش محوری
axial thrust
بار محوری
axial ligation
لیگاندپوشی محوری
axial runout
ضربه محوری
axial load
بار محوری
axial vector
بردار محوری
end thrust
فشار محوری
axial section
برش محوری
axial position
وضعیت محوری
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
angular contact thrust ball bearing
بلبرینگ طولی محوری
thrusting
بار محوری ضربه
pivot journal
یاطاقان گرد محوری
thrusts
بار محوری ضربه
thrust
بار محوری ضربه
shaft extension
قسمت الحاقی محوری
radials
محوری مربوط به رادیو
radial
محوری مربوط به رادیو
uniaxial
دارای یک محور یک محوری
armature end play
بازی محوری ارمیچر
tog method
روش دیدبانی محوری
triaxial compression test
ازمایش فشار سه محوری
offset distance
فاصله برون محوری
axial rotation symmerty
تقارن چرخشی محوری
cylinder roller thrust bearing
یاطاقان غلطکی محوری
axial mining
مین گذاری محوری
axial feed method
روش تغذیه محوری
triaxial deformation
تغییر شکل سه محوری
armed services
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
rotation about ...
دوران دور ...
[محوری یا جایی]
parataxic mode
شیوه ادراکی خود- محوری
buttress centres
فاصله محوری پشت بندها
drilling thrust
فشار محوری مته کاری
double thrust ball bearing
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double thrust bearing
یاطاقان با فشار محوری دوبل
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
end play
حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com